روایتی شورانگیز و خواندنی از کربلای حسینی | همشهری


«زنی، مردی و دنیایی از نامردی» و «دنیا پس از تو نباشد»؛ 2اثر عاشورایی از سیدمهدی شجاعی هستند که برای کودکان نوشته شده و توسط فرهاد جمشیدی تصویرگری شده است. کودکان با خواندن این کتاب‌ها با نقش بانوان در حماسه حسینی بیشتر آشنا می‌شوند. در ادامه درنگی داریم بر این دو اثر خواندنی.

زنی، مردی و دنیایی از نامردی» و «دنیا پس از تو نباشد»

زنی، مردی و دنیایی نامردی
کتاب «زنی، مردی و دنیایی نامردی» طبع‌آزمایی دیگری از سیدمهدی شجاعی برای مخاطبان کودک است که در آن داستان سفر اسرای خاندان پیامبر(ص) و امام‌حسین(ع) پس از واقعه عاشورا به‌سمت شهر کوفه و حضور در مجلس ابن‌زیاد روایت می‌شود. شجاعی برای انجام این مهم در کتاب «زنی، مردی و دنیایی از نامردی» خود را از بند مختصرنویسی رهانده است و در عین حال تمام روایت خود را با زبانی ساده و به دور از بافت زبانی و روایی تاریخی که خاص این داستان‌هاست، بازگو کرده است.
او در داستان خود از مرثیه‌سرایی فاصله گرفته و سعی کرده برخی از مهم‌ترین مفاهیم فکری و اعتقادی موجود در داستان اسرای خاندان پیامبر(ص) را پس از واقعه عاشورا و نوع برخورد آنها با مردم کوفه و نیز خطابه آنها در کاخ کوفه و نحوه مواجه شدنشان با ابن‌زیاد و عوامل او را به ساده‌ترین و در عین حال تأثیرگذارترین شکل ممکن بازگویی کند.

دنیا پس از تو نباشد
داستان «دنیا پس از تو نباشد» نیز روایت زندگی وهب از اصحاب امام‌حسین(ع) در روز عاشورا را بازگو کرده است. وهب جوانی است که برخی او را نصرانی نیز معرفی کرده‌اند. وی با مادر و همسر جوانش همراه امام راهی کربلا می‌شود. در هنگامه نبرد، همسرش وقتی او را برای آخرین‌بار راهی میدان می‌بیند آرزو می‌کند که ‌ای کاش پس از شهادت همسر جوانش به او ملحق شود تا زندگی آنها در جهان باقی نیز در کنار هم ادامه پیدا کند.

وهب شهید می‌شود و همسرش نیز که بر بالین وی حضور یافته است توسط یکی از سربازان سپاه ابن‌زیاد به شهادت می‌رسد. در روایت‌های تاریخی عنوان شده که وهب در روز عاشورا 25سال داشت و از دامادی‌اش 17روز می‌گذشت و با اصرار مادرش و با وجود علاقه شدید به همسر جوانش از او دل بریده و به میدان مبارزه می‌رود. داستان وهب در میان داستان‌های روایت شده از اشخاص حاضر در روز عاشورا داستانی تراژیک است و در عین حال شوری حماسی دارد.

شجاعی با بهره‌گیری از نثری شورانگیز و تاریخی که چینش کلمات در کنار آن باری حماسی دارد، داستانش را از دل چشمه‌های جوشیده تردید در قلب وهب به‌سوی سرمنزل یقین او هدایت می‌کند. او در کتابش سعی کرده با شیواترین شکل، روایتی پاکدستانه از عشق وهب به همسرش و تمنای او برای زیست ابدی در جهان باقی در کنار او را در کنار فرجام این آرزو بازخوانی کند. داستان «دنیا پس از تو نباشد» به اعتبار همین مهم، تبدیل به یک تراژدی شورانگیز و در عین حال حماسه‌ای زیبا شده است که راوی شمه‌ای از خصال اصحاب امام‌حسین(ع) و نیروی عظیم معنوی کشاننده آنها به این میدان است.

تصویرسازی مستند تاریخی
«زنی، مردی و دنیایی نامردی» وامدار تصویرسازی‌های فرهاد جمشیدی است که در آن با بهره‌گیری از تکنیک تصویرسازی مستند تاریخی تصویرهایی باورپذیر و واقعی از مواجهه خاندان پیامبر با ابن‌زیاد و عواملش و نیز نوع برخورد با این خاندان پس از واقعه عاشورا بازگویی شده است. جمشیدی در تصویرهای خلق‌شده در این کتاب، تسلط و توان خود را در خلق تصویرهای مینیاتوری در خدمت روایت فرامتنی از داستانی بسیار شنیده شده درآورده است و در نهایت تصاویری خلق کرده که از منظر رنگ‌آمیزی، خیال‌پردازی و سایر عناصر موجود در تصویرگری پابه‌پای متن پیش می‌آیند و گاه از منظر تأثیرگذاری از آن پیشی نیز می‌گیرند و مخاطب را در جهانی فراسوی متن به‌سوی مفاهیم مورد نظر مخاطب رهسپار می‌کنند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...