کتابِ «هرگز یک قدم پا پس نکش» [Never give an inch : fighting for the America I love] خاطرات مایک پمپئو [Mike Pompeo] با ترجمه هاجر هوشمندی منتشر شد.

هرگز یک قدم پا پس نکش» [Never give an inch : fighting for the America I love] خاطرات مایک پمپئو [Mike Pompeo]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از خبرآنلاین، کتاب پمپئو پیش از اینکه خاطرات یک وزیر خارجه دولت ترامپ باشد که ازقضا تنها عضو چهارساله تیم امنیت ملی او نیز بود، مانیفست سیاستمداران ایدئولوژیک و مذهبی است که به کاخ سفید راه پیداکرده‌اند و آرزوها و اهداف مذهبی خود را در حمایت از اسرائیل و مخالفت و وارد آوردن فشار به ایران می‌جویند.

مایک پمپئو از آن دست سیاستمدارانی است که به‌خوبی توانسته است آمال ایدئولوژیک و فوق‌العاده مذهبی خود را در قالب کتاب خاطراتش به تصویر بکشد و همه آن‌ها را با سیاست وطن پرستانهِ آمریکایی عجین کند. او به‌عنوان وزیر خارجه دولت ترامپ در این کتاب تشریح کرده است که چگونه با تمام ایمان و اعتقادش، برای تحمیل فشار کوبنده بر جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از بحران هسته‌ای با کره شمالی، ارائه حمایت بی‌نظیر و بی‌سابقه از اسرائیل و ایجاد صلح در خاورمیانه تلاش کرده است.

پمپئو جابجای کتاب بر تعهد خود به اصول بنیادین آمریکا و ایمان مسیحی‌اش تأکید می‌ورزد و همان‌گونه که نام یکی از فصول کتابش را «ایمانت را حفظ کن» گذاشته، تشریح کرده است که چگونه با همین ایمان تلاش‌های خود برای بازداشتن ترامپ از یک معامله خیلی بد با ایران که ازنظر او از هر رژیم دیگری در دنیا تروریست تر است، ترویج آزادی مذهبی در سراسر جهان و مدیریت رابطه آمریکا با چین را رهبری کرده است.

کتاب «هرگز یک‌قدم هم پا پس نکش» همچنین مملو از خاطرات و بازگویی روایاتی بعضاً طنزآمیز از دیدارهای او با رهبران دنیا، دیدارهای مشترکش به همراه ترامپ و اختلافاتش با سایر اعضای کابینه ترامپ است.

در فصل ششم کتاب که عنوان آن «مماشت نکن، به حمله ادامه بده» است روایت میانجیگری امانوئل مکرون بین ترامپ و روحانی و تقاضای او برای حل‌وفصل مسائل مرتبط با رفع تحریم‌ها و بازگشت امریکا به برجام را به‌تفصیل تعریف می‌کند.

او می‌نویسد: «در اجلاس گروه هفت ِ رهبران جهان در اوت ۲۰۱۹ مکرون طرحی مبنی بر پیشنهاد شیوه‌های بازرسی سرزده و کاهش سطح غنی‌سازی در مقابل لغو تقریباً کامل تحریم‌های ایران ارائه کرده بود. مکرون فکر می‌کرد می‌تواند رئیس‌جمهور را بدین «موافقت» متقاعد کند، اما من و بولتون ـ با کمک نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل ـ روی خنثی‌سازی نقشه مکرون کارکردیم. ... رئیس‌جمهور و من می‌دانستیم که بازگرداندن مجدد تحریم‌ها پس از لغو آن‌ها سخت خواهد بود. تحریم‌ها اهرم قدرتمند ما برای کنترل ایران بودند. ما نمی‌توانستیم یک ‌قدم هم پا پس بکشیم.»

او در ادامه به سرسختی مکرون برای رسیدن به هدفش اشاره می‌کند و می‌نویسد: «مکرون ول کن نبود. او هفته‌های منتهی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر ۲۰۱۹ – سر سبدِ سالانه گردهمایی‌های رهبران جهان – را صرف میانجیگری برای ملاقات رئیس‌جمهور ترامپ و رئیس‌جمهور ایران حسن روحانی کرد. ... مکرون قبل از گردهمایی با رئیس‌جمهور تماس گرفت و مدعی شد که امکان دیدار با روحانی وجود دارد اما رئیس‌جمهور ترامپ ابتدا باید قبل از این نشست درخواست روحانی مبنی بر امضای سندی خاص را اجابت کند. به خاطر می‌آورم که رئیس‌جمهور گفت آن چیز لعنتی را امضا نمی‌کند. مکرون گفت اگر امضایی در کار نباشد، ملاقاتی نیز در کار نخواهد بود. ... مکرون که همچنان مشتاق ملاقات ترامپ و روحانی بود، گفت نزد ایرانی‌ها می‌رود و از آن جویا می‌شود که آیا بدون امضای آن تکه کاغذ توسط رئیس‌جمهور ترامپ مایل به ملاقات هستند یا نه. این حرف ترامپ را عصبانی کرد و گفت: بس کن! دیگر به من زنگ نزنید. دیگر با آن‌ها تماس نگیرید و التماس نکنید – شما مثل یک دختربچه ضعیف هستید! به اداره کشور خودتان برسید وگرنه جلیقه زردها این کار را خواهند کرد. آن‌ها خودشان با من تماس خواهند گرفت. او تلفن را قطع کرد. ایرانی‌ها هیچ‌وقت زنگ نزدند. فرانسه از تلاش‌های میانجی‌گرانه اش دست کشید.»

آنچه در این کتاب آمده، بازگویی شماری از مهم‌ترین و حساس‌ترین رخدادهای تاریخ معاصر جهان از منظر یک سیاستمدار نئوکان است که محافظه‌کاری سیاسی را با ایمان و تعصب مسیحی در هم‌آمیخته و وفاداری‌اش را به چهره‌ای مناقشه برانگیز چون ترامپ حفظ کرده است. این کتاب روایتی است از پشت‌صحنه عملکرد اجرایی کابینه ترامپ و چالش‌های گوناگونی که آمریکای دوران رایست جمهوری چهارساله او با آن روبرو بوده است. روایت پمپئو بسیار جذاب و گیراست و تصویر جالبی ازآنچه درصحنه سیاست آمریکا و جهان می‌گذرد ترسیم می‌کند.

کتابِ «هرگز یک قدم پا پس نکش» با ترجمه هاجر هوشمندی در ۵۵۸ صفحه قطع رقعی و با قیمت ۳۸۰ هزار تومان توسط نشر ثالث منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...