«آن سوی میز»، خاطرات هفت سیاستمدار ارشد آمریکایی از درگیری یک دهه اخیر با پرونده ایران توسط نشر کتابستان معرفت منتشر و روانه بازار نشر شد.

آن سوی میز مهدی خان‌علی زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  تسنیم،‌ کتاب «آن سوی میز»، خاطرات سیاستمداران آمریکایی از تعامل و تقابل با ایران با ترجمه مهدی خان‌علی زاده و سید‌وحید نبوی‌زاده نمازی از سوی نشر کتابستان معرفت منتشر و روانه بازار نشر شد. در این کتاب خاطرانی از هیلاری کلینتون‌، جان کر،‌وندی شرمن‌، نیکیل هیلی،‌ ویلیان برنز،‌ سوزان رایس و جان بولتون گردآوری شده است.

خاطره‌نویسی در فرهنگ سیاسی آمریکا فعالیتی جاافتاده است و بیشتر سیاستمداران این کشور پس از پایان مسئولیت دست به خاطره‌نگاری می‌زنند. این خاطره‌ها فرصتی است تا تصویری قهرمانانه و درعین‌حال دوستانه و متعهد از خود بسازند.

آنچه در «آن‌سوی میز» ترجمه و گردآوری شده، بخش‌هایی است از خاطرات هفت نفر از سیاستمداران ارشد آمریکایی که در دهه اخیر فعال با پرونده ایران درگیر بوده‌اند.

سیاستمدارانی که بخش مهمی از خاطره‌های کاری‌شان به ایران ربط مستقیم داشته است و از پشت‌پرده سیاست‌ها و تحلیل‌ها گفته‌ و با جزئیاتی خواندنی از روابط، گفت‌وگوها و مذاکرات نوشته‌اند.

آنچه در این کتاب ترجمه و گردآوری شده، بخش‌های مرتبط با ایران در کتاب خاطرات شش نفر از سیاستمداران ارشد آمریکایی است که تلاش شده تا متناسب با ارتباطی که با مخاطب و جامعه ایرانی دارد، برگزیده شود. دو فصل ابتدایی که مرتبط با هیلاری کلینتون و جان کری است، به دلیل انتشار کتاب کامل آنها، با اندکی تصرف و تخلیص از کتاب «انتخاب‌های سخت» با ترجمه‌ی امیر قادری از انتشارات میلکان و کتاب «هر روز موهبتی است» با ترجمه‌ی علی مجتهدزاده از انتشارات کتاب پارسه نقل شده است. سایر فصول به فارسی ترجمه شده است.

آن چیزی که برای مخاطب ایرانی از مطالعه‌ی این مجموعه به دست می‌آید، نوع نگاه آمریکایی‌ها به کشورمان و هدف آنها از هرگونه تعامل و مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است

این کتاب با ترجمه مهدی خانعلی زاده و سید وحید نبوی زاده نمازی و با قیمت 55 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر شده است.

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...