کتاب «برج و میدان (جدال سلسله‌مراتب و شبکه بر سر قدرت جهانی)»  [The Square and the Tower] نوشته نیل فرگسن [Niall Ferguson] با ترجمه زهرا عالی منتشر و راهی بازار نشر شد.

برج و میدان (جدال سلسله‌مراتب و شبکه بر سر قدرت جهانی)»  [The Square and the Tower] نیل فرگسن [Niall Ferguson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۷ توسط انتشارات آلن لِیْن منتشر شده است.

نویسنده این‌کتاب معتقد است انسان‌ها در جهانی شبکه‌ای به سر می‌برند و یا به‌طور دائم چنین‌چیزی را می‌شنوند. واژه شبکه که تا پیش از پایان قرن نوزدهم به ندرت به کار می‌رفت، دیگر تبدیل به اسم و فعلی شده که بیش از حد استفاده می‌شود. نیل فرگسن از بدگمانی مردم نسبت به چنین مفهومی و همچنین شبکه‌های قدرتمند و انحصاری صحبت می‌کند که زمام امور دنیا را به دست دارند؛ بانکداران، صاحبان قدرت، یهودیان، فراماسون‌ها و ایلومیناتی. اما می‌گوید همه نوشته‌ها و اطلاعاتی که در این‌باره می‌خوانیم، تقریبا مزخرف هستند ولی اگر این‌شبکه‌ها هم وجود نداشتند، بعید بود نظریه‌های توطئه تا این‌حد دوام بیاورند.

فرگسن می‌گوید مشکل نظریه‌پردازان توطئه این است که آن‌ها هم مثل ناراضیان غریبه و بیرون‌مانده از یک محفل، درک درستی از شیوه عملکرد شبکه ندارند و آن را بد جلوه می‌دهند. همچنین مایل‌اند فکر کنند شبکه‌ای از خواص و برگزیدگانْ ساختارهای رسمی قدرت را مخفیانه و بی‌دردسر در اختیار دارند. او معتقد است سلسله‌مراتب و شبکه‌ها با هم تلاقی می‌کنند و تعامل دارند. فرگسن هم مانند خیلی از تاریخ‌دان‌ها تا مدت‌ها در افکار و نوشته‌هایش غوطه‌ور و نسبت به مفهوم شبکه‌ها بی‌اعتنا بوده است. او این‌کتاب را برای جبران قصورهای خود درباره شبکه و سلسله‌مراتب نوشته است.

نویسنده کتاب «برج و میدان» با توجه به این‌که قرن بیست و یکم را عصر شبکه‌ای نامگذاری کرده‌اند، استدلال کرده شبکه‌ها اصلا مفهوم جدیدی نیستند و ریشه در گذشته بشر دارند. از چاپخانه‌دارها و مبلّغانی که اصلاحات دینی را موجب شدند گرفته تا فراماسون‌هایی که انقلاب امریکا را هدایت کردند، همانا شبکه‌سازان بودند که نظم و سامانِ دیرینۀ پاپ‌ها و پادشاهان را بر هم زدند. عصر کنونی نه‌تنها نوظهور نیست بلکه دومین عصر شبکه‌ای است و کامپیوترهای شخصی در آن، همان نقش دستگاه چاپ را دارند.

«برج و میدان» ۹ بخش اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «مقدمه: شبکه و سلسله‌مراتب»، «امپراتوران و سیّاحان»، «نامه‌ها و لژها»، «بازگشت سلسله‌مراتب»، «شهسواران میزِ گرد»، «بیماری‌های همه‌گیر و بی‌زنان»، «صاحب جنگل باش»، «کتابخانه بابِل» و «نتیجه‌گیری: مواجهه با فضای سایبری». پیش از شروع این‌فصول هم ۳ بخش «فهرست تصویرها»، «فهرست عکس‌ها» و «پیش‌گفتار: تاریخ‌دان شبکه‌ای» درج شده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

فراماسونریْ «عصر خِرد» را به اساطیری پرقدرت، ساختار تشکیلاتیِ بین‌المللی، و آیین و مناسکی پرشاخ‌وبرگ مجهز کرد که پیش‌بینی می‌شد نوآموزان را همچون برادرانی مجازی به یکدیگر پیوند دهد. فراماسونری نیز، مانند بسیاری چیزهای دیگر که دنیای قرن هجدهم را دگرگون کردند، خاستگاه اسکاتلندی داشت. یقینا سنگ‌تراشان اروپایی در قرون وسطی خود را در قالب لژهایی سازمان داده بودند، و (همانند سایر صنوف قرون وسطی) میان کارآموز و کارگر نیمه‌ماهر و استادکار تمایز قائل بودند، ولی این سازمان‌ها و تشکیلات تا پیش از اواخر قرن چهاردهم میلادی چندان سر و سامان پیدا نکرده بودند. در سال ۱۵۹۸، در لژهای اسکاتلند مجموعه قواعد تازه‌ای برقرار شد که مطابق با نامِ ویلیام شاو، «استادکار اعظمِ مقام سلطنت»، «مقررات شاو» نامید شد. اما تازه در نیمه قرن هفدهم بود که فراماسونری به چیزی بیش از شبکه سست‌پیوندی مرکب از صنوف صنعتگران ماهر بدل شد، با لژهایی در کیلوینینگ و ادینبورو که به فراماسون‌های «اندیشه‌وَر» یا «پذیرفته‌شده» (یعنی غیرعامل [به پیشه بنّایی]) اجازه ورود می‌داد.

این‌کتاب با ۸۰۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۶۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...