کتاب «دموکراسی، راهنمای نوآموز» نوشته «دیوید بیتهام» به همت کرسی حقوق بشر یونسکو واقع در دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد. دیدگاه‌های امام خمینی (ره) درباره دموکراسی دینی نیز به این اثر افزوده شده است.

ابوالفضل احمدزاده، مدیر انتشارات کرسی حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی، در گفت‌وگو با ایبنا، این اثر را یکی از کتاب‌های تأثیرگذار غربی در حوزه مردم‌سالاری به شمار آورد که به لحاظ دارا بودن متنی روان در میان محققان حقوقی و سیاسی به شهرت رسید.

وی شهرت کتاب و متن روان آن را انگیزه‌ای برای ترجمه و انتشار آن از سوی کرسی حقوق بشر یونسکو واقع در دانشگاه شهید بهشتی برشمرد.

این مصحح و مدرس حوزه حقوق درباره بخشی از این کتاب که دیدگاه‌های
امام خمینی(ره) مرتبط با دموکراسی را دربر می‌گیرد، گفت: در یکی از دو مقدمه کتاب، تحلیل و نقد امام خمینی(ره) درباره مباحث دموکراسی دینی را شرح داده‌ام تا تصویری به‌نسبت جامع از دموکراسی برای مخاطب ترسیم شود.

وی افزود: فصول هفت‌گانه کتاب موضوعاتی نظیر چیستی دموکراسی، مباحث حقوق شهروندی، نهادهای مربوط به دولت نماینده و پاسخگو را دربر می‌گیرند.

احمدزاده یادآور شد: دیوید بیتهام، نویسنده کتاب، پس از بررسی این مباحث درصدد کشف منشاء سرخوردگی دموکراسی‌های قدیمی برمی‌آید و عواملی نظیر کاهش استقلال داخلی دولت، کاهش صلاحیت‌های دولت و اعتبار رو به کاهش را به عنوان علل این سرخوردگی برمی‌شمرد.

وی با اشاره به طرح مباحث دیگری نظیر پیشرفت‌ها و پسرفت‌ها و جهانی‌سازی دموکراسی در این اثر گفت: بیتهام پس از نقد و بررسی دموکراسی حاکم بر دنیای معاصر، به دنبال راهی برای احیای آن و صورت‌های جدید مشارکت است، مشارکتی که در حکومت‌داری و تصمیم‌گیری‌های آن متبلور می‌شود.

احمدزاده از نویسنده این اثر به عنوان شخصیتی آگاه و طرف‌دار حقوق بشر در میان مهاجران یاد کرد و گفت: آوازه بیتهام حتی‌ در کشورهای جهان سوم نیز پیچیده است. غنای دیدگاه‌های وی با مطالعه بخش مربوط به حقوق بشر در ایران، به خوبی بر خواننده ایرانی مشخص می‌شود.

مصحح و مدرس حوزه حقوق در پایان سخنانش این کتاب را زمینه‌ساز ورود محققان و نقادان به حوزه دموکراسی به شمار آورد.

چاپ نخست کتاب «دموکراسی، راهنمای نوآموز» در 550 صفحه با همکاری کرسی حقوق بشر یونسکو واقع در دانشگاه شهید بهشتی و انتشارات مجد منتشر شد.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...