کتاب «نامه‌های سرگشاده» [Open letters : selected writings] نوشته واتسلاف هاول(واسلاو هاول) [Václav Havel] با ترجمه احسان کیانی‌خواه توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

نامه‌های سرگشاده» [Open letters : selected writings] واسلاو هاول [Václav Havel]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌ناشر سال ۹۷ کتاب «قدرت بی‌قدرتان» را از هاول با ترجمه همین‌مترجم منتشر کرد.

واسلاو هاول نمایشنامه‌نویس و دگراندیش چکسلواکیایی، متولد سال ۱۹۳۶ است که سال ۲۰۱۱ درگذشت و پس از فروپاشی کمونیسم به ریاست‌ جمهوری چک رسید. هاول را به‌عنوان یکی از مبارزان معروف دوران کمونیستی چکسلواکی و سخنگویان منشور ۷۷ می‌شناسند. از هاول کتاب‌های نمایشنامه‌های چندی مثل‌ «در کار رفتن»، «اعتراض و چهار نمایشنامه‌ دیگر» و «هتل کوهستانی‌» به فارسی ترجمه و منتشر شده است. کتاب «نامه‌هایی به اولگا» نیز دیگر کتاب اوست که در قالب منثور و غیر از نمایشنامه ترجمه و منتشر شده است.

«نامه‌های سرگشاده» گزیده نوشته‌های غیرنمایشی هاول طی یک بازه ۲۵ ساله است که می‌توان سیر تغیر و تحول فکری او را در آن‌ها مشاهده کرد. هاول و همفکرانش که ابتدا به‌عنوان کمونیست‌های اصلاح‌طلب شناخته می‌شدند، به‌دلیل تمامیت خواهی ساختار کمونیستی حکومت چکسلواکی که چشم به دهان شوروی داشت، به حاشیه رانده شده و در برهه‌هایی متحمل زندان شدند. هاول نیز چندمرتبه دستگیر و زندانی شد اما به سازش با کمونیست‌های حاکم تن نداد.

نسخه اصلی کتاب «نامه‌های سرگشاده» که ترجمه فارسی از روی آن انجام شده، سال ۱۹۹۲ توسط انتشارات وینتیج در نیویورک چاپ شده است. این‌کتاب پیش از متن اصلی، این‌جمله را از هاول، مقابل مخاطب می‌گذارد: «پیش‌شرط هر اتفاقی در سیاست، اخلاق است.» این‌کتاب مقدمه‌ای به قلم پل ویلسون دارد که به سال ۱۹۹۱ و به قول خودش، بیش از یک سال از فروپاشی حیرت‌آور و ناگهانی کمونیسم در اروپای مرکزی نوشته شده است.

در «نامه‌های سرگشاده» مخاطب با جستارهای مختلفی از هاول روبرو می‌شود که پیش از هرکدام، یک‌معرفی کوتاه درباره آن‌مطلب درج شده است.

عناوین جستارهای مندرج در این‌کتاب به این‌ترتیب است: جانِ تازه، در باب تفکر طفره‌جو، در باب مضمون یک اپوزیسیون، نامه به الکساندر دوپچک، «دکتر هوساک عزیز»، «گفتن حقیقت همیشه راه عاقلانه‌ای است»، محاکمه، اصل ۲۰۲، اصل ۲۰۳، گزارش‌هایی از حصر خانگی، دو نامه از زندان، «طرفِ حقیقت را می‌گیرم»، سیاست و وجدان، شش‌حاشیه درباره فرهنگ، مهیج، تشریح یک خاموشی، دو نکته درباره منشور ۷۷، سرگذشت‌ها و توتالیتاریسم، دیدار با گورباچف، مضحکهْ اصلاح‌پذیری و آینده جهان، در فکر فرانتیشک کا، میدان آزمایش، کلامی درباره کلمات،‌ سخنرانی سال نو.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ثبات حقیقی را فقط در کسی می‌شود دید که به خودش تکیه می‌کند نه به دیگران،‌ کسی که متانت و میانه‌روی را می‌تواند حفظ کند و تفکر مستقل و خویشتن‌داری سالم و جهان‌بینی اصیل، یعنی بی‌واسطه‌ای، داشته باشد. و البته برعکس این هم درست است: تنها کسی که می‌تواند چنین ثباتی در خود داشته باشد معتقد واقعی است _ منظورم اعتقاد به معنای وضعیتی روحی و یک «جهت‌گیری به سوی هستی» است، نه ذوب‌شدن کورکورانه در چیزی که از بیرون خودش را عرضه می‌کند.
به عبارت دیگر، حتی اگر همه هم مهاجرت کردند، اگر همه دست کشیدند و به صرفِ «وجود داشتن _ در _ دنیا» تن دادند، دلیل نمی‌شود تو هم تبعیت کنی: چون موضعی که تو می‌گیری به تعبیت از بقیه نیست و در نتیجه نمی‌توانی به این دلیل واهی که دیگران از موضعشان عقب نشسته‌اند، تو هم از موضع خودت کوتاه بیایی.
البته که وقتی اوضاع بر وفق مراد باشد و تمام اطرافیان ما در همه حال شجاعانه و بدون خستگی برای آرمان‌هایشان زحمت می‌کشند و همیشه به همدیگر لطف و محبت دارند حال ما هم خوش است؛‌ و اگر برعکس این باشد کشتی‌هایمان غرق می‌شود. اما به هر نحوی که شده نباید اجازه داد این خوشی‌ها و ناخوشی‌ها روی اصل ماجرا، یعنی روی راه و رسمی که برای خودمان انتخاب کرده‌ایم، تاثیری بگذارد.

این‌کتاب با ۴۲۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹۶ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...