کتاب «راهنمای رستگاری در جابُلقا» درباره‌ چالش زندگی ما در خاورمیانه از منظر خوشبختی و رضایت از زندگی و کوششی است برای جست‌و‌جوی راه‌هایی برای خوشبخت زیستن در این جغرافیا.

راهنمای رستگاری در جابلقا علی مرسلی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «راهنمای رستگاری در جابُلقا» نوشته علی مرسلی از سوی انتشارات اگر منتشر شد. این کتاب دارای 7 فصل اصلی شامل درباره خودیاری دستی هستندگی در خاورمیانه، چرا دنیای واپس مانده، دنیای واپس‌مانده شد؟، خوشبختی در خاورمیانه، مهاجرت و سفر برای رهایی از رنج خاورمیانه، داروینیسم، لیبرالیسم و آگاهی انسان خاورمیانه‌ای، رسانه و مصائب خاورمیانه در صدر اخبار جهان!، آیا خاورمیانه روزی رستگار خواهد شد؟، است.

بخش بزرگی از ساکنان منطقه‌ای که در زمان معاصر خاورمیانه نام گرفته، از زیستن در آن ناراضی هستند و نارضایتی و ناکامی‌های خود را حاصل جبر جغرافیایی و به دنیا آمدن و زندگی در خاورمیانه می‌دانند. اما آیا زندگی در خاورمیانه همین قدر دشوار یا جهنمی است؟ آیا در خاورمیانه نمی‌توان راضی و خوشبخت زندگی کرد؟

در کتاب «راهنمای رستگاری در جابُلقا» می‌خوانیم: «زندگی کردن در خاورمیانه را البته می‌توان زیرمجموعه‌ای از موضوع کلی زندگی کردن در جهان سوم یا زندگی کردن در کره خاکی دانست. احتمالا خیلی از مضامین کتاب‌های خودیاری که با این موضوع نوشته شود، عناوینی درباره زندگی کردن داشته باشد. ولی خاورمیانه، خاورمیانه است! ما در خاورمیانه در صدر اخبار دنیا و مرکز منازعات و خشونت‌ها زندگی می‌کنیم. ما کسانی هستیم که در فرودگاه‌ها از صف‌های «پاسپورت چک» بیرونمان می‌کشند، نفتمان را می‌گیرند و به جای نفتمان به ما غذا می‌دهند، به عنوان خاورمیانه‌ای، در بیشتر موقعیت‌ها ما را در دسته‌بندی خاصی قرار می‌دهند. ما حق داریم که به خاطر تمامی این‌ها، برای خودمان یک کتاب خودیاری به اسم «راهنمای رستگاری در جابُلقا» داشته باشیم!»

این کتاب نوعی راهنمای جامع کاربردی درباره روش‌های زیستن سعادتمندانه در خاورمیانه است. بسیاری از مطالب این کتاب را می‌توان به کشورهای جهان سوم دیگر نیز تعمیم داد و برخی مطالب فقط مختص به خاورمیانه است. وقتی از اصطلاح غرب در این کتاب استفاده شده است، به صورت عامیانه منظور دنیای توسعه‌یافته است. اصطلاح شرق نیز معادل شرق قدیم در برابر غرب و فرهنگ غربی در این کتاب استفاده شده است و نویسنده چندان در بند استفاده دقیق و متقن از واژه‌ها نبوده است و خواننده با درایت خود متوجه خواهد شد که شرق در این‌‌جا اشاره به خودمان است و مثلا کشورهای ژاپن و سنگاپور موضوع کتاب نیستند.

نویسنده کتاب در شرح بیشتر این کتاب درباره چیست، می‌نویسد: در ضمن این‌که خاورمیانه چه ویژگی خاصی دارد که حتی آن را از هم‌سنگان جهان سومی دیگرش هم جهان سومی‌تر کرده است، موضوع اصلی این کتاب نیست. نمی‌دانم چطور، چه وقت و به چه ترتیبی ممکن است خاورمیانه از بحران کنونی خارج شود؛ ولی تلاش من بر این است که با پذیرش وضعیت موجود برای یک هستنده (به قول هایدگر) نوعی مانیفست زیستی در خاورمیانه ارایه کنم.

این کتاب در جایگاه خود به عنوان کتاب خودیاری مخاطب را برای داشتن حس بهتر و ذهن بسنده‌تر برای زیستن در خاورمیانه یاری می‌کند و داعیه تغییر و تحول‌خواهی ندارد. مخاطبان این کتاب کسانی هستند که مایلند در خاورمیانه کمی خوشحال‌تر، کمی راضی‌تر و اندکی انعطاف‌پذیرتر و امیدوارتر نسبت به دنیا زندگی کنند. عنوان فرعی این کتاب اگرچه آن را نوعی «خودیاری» معرفی می‌کند، شبیه کتاب‌های غربی‌ها در این زمینه نیست. این کتاب کوششی است از درون. راهنمای خوشدلی و رضایت در خاورمیانه است، از نگاه یک خاورمیانه‌ای!

به نظر می‌رسد یکی از دلایل نوشتن این کتاب این باشد که این پیام را به خوانندگان منتقل کند که ما در خاورمیانه قربانی نیستیم! ما باید از ژست قربانی بودن دست برداریم. متاسفانه حتی این ژست قربانی بودن هم تحمیلی و فراذاتی است و غرب است که این نما را برای ما ترسیم کرده است. در گذشته قربانی‌ها سرزنش می‌شدند و جهان، با آن‌ها مهربان نبود؛ اما به گفته چارلز سایکس، نویسنده آمریکایی، امروز رقابتی اجتماعی بر سر این افتاده است که چه کسی بیشتر قربانی است و ما با پدیده جامعه قربانی مواجه هستیم. اولین قدم برای این‌که بتوانیم در خاورمیانه از زندگی رضایتمندانه‌ای بهره ببریم، این است که قربانی نباشیم یا حداقل این‌که خود را قربانی به حساب نیاوریم. در این کتاب دلایلی ذکر می‌شود که چرا ما در خاورمیانه قربانی نیستیم.

کتاب «راهنمای رستگاری در جابُلقا» نوشته علی مرسلی در 272 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و قیمت 58 هزار تومان از سوی انتشارات اگر منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...