کتاب «روزهای زخمی؛ شبه‌گزارش جنگ در عراق و شام ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸» نوشته محمد صدری توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

روزهای زخمی؛ شبه‌گزارش جنگ در عراق و شام ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، محمد صدری نویسنده این‌کتاب که یک‌مستندساز جنگی است، می‌گوید پاییز سال ۹۴ که مشغول خوردن بستنی در یک‌بستنی‌فروشی در سانفرانسیسکو بوده، دختر و پسر نوجوانی را می‌بیند که برای کمک به ادامه زندگی خرس‌های قطبی، با جدیت در حال جمع‌کردن کمک‌های مالی مردمی بوده‌اند. صدری می‌گوید سر و وضع دختر و پسر نشان می‌داده ثروتمند هستند و می‌خواستند از امثال او، برای نجات خرس قطبی کمک بگیرند؛ آن‌ هم در کشوری که به اعتراف سرانش، داعش را خود را به وجود آورده به جان مردم منطقه نویسنده یعنی صدری انداخته بودند. از همان‌جا بوده که صدری تصمیم می‌گیرد یادداشت‌های حضورش در جنگ عراق و سوریه را تبدیل به کتاب کند.

صدری این‌یادداشت‌های روزانه از حضورش در سال ۹۳ در عراق و سال ۹۴ در سوریه را در کتابخانه خود نگه می‌داشت تا این‌ماجرا را در سانفرانسیسکو مشاهده کرد. به‌همین‌دلیل از آمریکا برگشته و سال ۹۶ برای دومین‌بار به سوریه می‌رود. اما کار کتاب را تا زمانی به تعویق می‌اندازد. او سومین‌سفرش به سوریه را در سال ۹۸ انجام می‌دهد و سپس با شیوع ویروس کرونا که باعث خانه‌نشینی همه مردم شد، نوشتن و تدوین کتابش را آغاز کرد که در نهایت، به شکل امروزی منتشر شده است.

کتاب پیش‌رو، چهار فصل یا چهار سفر اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «سفر اول؛ سلیمان‌بیک»، «سفر دوم؛ وادی یابس»، «سفر سوم؛ بادیة‌الشام» و «سفر چهارم؛ سرزمین‌های شمالی».

یادداشت‌هایی که در این‌فصول گردآوری شده‌اند، از یکشنبه ۲ شهریور ۹۳ شروع شده و در انتها،‌ در روز سه‌شنبه ۶ اسفند ۹۸ به پایان می‌رسند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

هفت صبح یاسر من و احمد را به فرودگاه می‌رساند. یکی دو ساعت در فرودگاه منتظر می‌مانیم. در فرودگاه جز چند هواپیمای جنگنده و چند بالگرد نظامی هواپیمای دیگری نیست. جنگنده‌ها یکی پس از دیگری عازم عملیات می‌شوند. مدتی که در فرودگاه هستیم چندبار می‌روند و برمی‌گردند. رفتار خلبان‌های سوری هم جالب است. خیلی خاکی و صمیمی‌اند و ادا و اطوارهای مرسوم خلبان‌ها را ندارند. آن‌ها در اتاقک‌های بتنی پیش‌ساخته که کنار باند فرودگاه ساخته شده زندگی می‌کنند. این‌اتاقک‌ها فقط امکانات اولیه و ابتدایی دارند. می‌گویند غذای خلبان‌های سوری همان غذای معمول پادگان است که نیروهای دیگر می‌خورند. اما حجم کار آن‌ها و عملیات‌هایی که انجام می‌دهند بسیار بالاتر از استانداردهای معمول است. هواپیماها هم قدیمی، فرسوده و رنگ و رو رفته‌ هستند. جنگنده‌ها از انواع همان میگ‌ها و سوخوهای معروف روسی است. این‌مدت از نشست و برخاست هواپیماها و جنب و جوش خدمه برای مسلح ‌کردن آن‌ها تصویربرداری می‌کنم.

این‌کتاب با ۲۶۸ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۴۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...