خط مقدم فراموش‌شده جنگ | مهر


کتاب «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» دربرگیرنده روایت حسینعلی ذوالفقاری، خلبان جنگنده نیروی هوایی ایران است که داستان زندگی و مأموریت‌های پرخطر خود را روایت می‌کند. روایت این‌خلبان به قلم صادق وفایی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و مخاطب اثر سفری از نخستین روزهای آموزش خلبانی تا نبردهای نفس‌گیر در دل آسمان و چالش‌های طاقت‌فرسای اسارت در عراق را لمس می‌کند.

آذرخش و رقص فانتوم‌ها» دربرگیرنده روایت حسینعلی ذوالفقاری

کتاب با شروع اسارت و جلسه بازجویی ذوالفقاری شروع می‌شود و در فصل‌ها بعدی نگاهی به کودکی و جوانی ذوالفقاری دارد؛ از آرزوهای پرواز تا اولین گام‌های او در مسیر خلبانی، این روایت، تصویری دقیق از شکل‌گیری شخصیتی ارائه می‌دهد که بعدها به یکی از ستون‌های نیروی هوایی ایران تبدیل شد.

نویسنده اثر با استفاده از خاطرات و مصاحبه‌های مستقیم با ذوالفقاری، توانسته زندگی شخصی او را با ظرافت به تصویر بکشد و خواننده را با پیچیدگی‌ها و چالش‌های این مسیر آشنا کند. در ادامه، کتاب به دوره آموزش خلبانی ذوالفقاری در آمریکا می‌پردازد؛ جایی که او علاوه بر یادگیری مهارت‌های پروازی، برای اولین بار با چالش‌های کار در محیطی سخت و رقابتی مواجه می‌شود. این بخش، مقدمه‌ای است بر ورود او به میدان جنگی که نه‌تنها به مهارت، بلکه به شجاعت و تصمیم‌گیری لحظه‌ای نیاز داشت.

آسمان با قفس جنگ
کتاب «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» بازتابی از رشادت‌های نیروی هوایی ایران در طول جنگ تحمیلی است. از مانورهای هوایی در دل آتش دشمن گرفته تا لحظات پراضطرابی که تصمیم‌گیری در آن لحظات به معنای انتخاب مرگ یا زندگی بود، «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» جزئیاتی دقیق، شفاف و تکان‌دهنده از واقعیت جنگ ارائه می‌دهد. آنچه اثر را از سایر آثار مشابه متمایز می‌کند، فرصت تماشای آسمان سرخ جنگ از دید خلبانی است که در میان طوفان‌های مرگ و امید پرواز کرده است. این اثر، دروازه‌ای است به دنیای قهرمانانی که نه‌تنها در آسمان‌ها جنگیدند، بلکه در دل‌های خود نیز نبردهای بزرگی را پشت سرنهادند. کتاب، یادآور این حقیقت است که تاریخ جنگ، تنها با تسلیحات و تاکتیک‌ها نوشته نمی‌شود؛ بلکه اراده و انسانیت است که هر نبرد را جاودانه می‌کند.

این کتاب، علاوه بر بازتاب شجاعت و ایثار خلبانان ایرانی، گواهی بر مهارت و توانایی بی‌نظیر آنان در یکی از دشوارترین میدان‌های جنگی تاریخ است. این خلبانان، با تکیه بر دانش فنی، تجربه، و خلاقیت، نقش بی‌بدیلی در دفاع از کشور ایفا کردند و بارها نشان دادند که تجهیزات پیشرفته، بدون مهارت انسانی، ارزشی ندارد. این کتاب، تصویری از انسان‌هایی ارائه می‌دهد که نه تنها در آسمان، بلکه در تاریخ ماندگار شدند.

مدیریت بحران در آسمان
«حسینعلی ذوالفقاری» در یکی از مأموریت‌ها، زمانی که هواپیمایش دچار نقص فنی شد، توانست با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته خلبانی، هواپیما را به سلامت به پایگاه بازگرداند؛ برای مقابله با سیستم‌های پیشرفته پدافند هوایی عراق، از تاکتیک‌های پیچیده‌ای استفاده می‌کردند. پروازهای دورانی برای گمراه کردن موشک‌های دشمن، پرواز در ارتفاع پایین برای اجتناب از شناسایی و حملات سریع و دقیق، تنها بخشی از چالش‌های پیش روی خلبانان جنگی بود.این لحظات، که تصمیم‌گیری سریع و مهارت بالایی می‌طلبید، نشان‌دهنده توانایی استثنایی خلبانان ایرانی بود. این کتاب نمایشی از زندگی روزمره خلبانان در دل مأموریت‌های خطرناک است. پرداختن به سایر ابعاد زندگی خلبانان مانند چالش‌های بازگشت از مأموریت و نگرانی‌های خانوادگی خلبانان دروضعیت‌ جنگی از دید نویسنده دور نمانده است.

یکی از نقاط برجسته این کتاب، روایت عملیات‌های هوایی در دل آتش دشمن است. ذوالفقاری، با جنگنده فانتوم F-4، مأموریت‌های حساسی را در طول جنگ تحمیلی به انجام رساند. «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» با توصیف جزئیات دقیق از هر مأموریت، تصویری بی‌پرده از خطرات، چالش‌ها و فشارهایی که خلبانان در هر پرواز با آن مواجه بودند، ارائه می‌دهد. مانورهای هوایی؛ عبور از میان آتش پدافند دشمن و حملات دقیق به اهداف نظامی، تنها بخشی از وظایف این خلبانان بود. در این روایت‌ها، نویسنده به زیبایی نشان داده است که جنگ، برای خلبانان تنها یک وظیفه شغلی نبود؛ بلکه میدان آزمایش انسانیت، اراده و عشق به وطن بود. یکی از برجسته‌ترین مأموریت‌های ذکرشده در کتاب، پروازی است که در آن ذوالفقاری با مهارت فوق‌العاده، از میان پدافندهای دشمن عبور کرده و مأموریت خود را به‌طور کامل انجام می‌دهد.

نیروی هوایی جزو جنبه‌های مهم و کم‌تر پرداخته‌شده جنگ تحمیلی به شمار می‌آید. کتاب ضمن اینکه اهمیت نقش نیروی هوایی در حفظ برتری دفاعی ایران را نشان می‌دهد به شکلی هنرمندانه این جنبه از جنگ را در ذهن مخاطب برجسته می‌کند. در حالی که بسیاری از روایت‌های جنگ بر نبردهای زمینی تمرکز دارند، این اثر، تصویر واضحی از تأثیر خلبانان نیروی هوایی بر نتیجه‌گیری عملیات‌ها ارائه می‌دهد. در دوران جنگ، ایران با چالش‌های بی‌شماری از جمله کمبود تجهیزات و تحریم‌های بین‌المللی مواجه بود. در این میان، خلبانان نیروی هوایی با اتکا به مهارت، دانش و شجاعت خود، نقشی کلیدی در مقابله با دشمن ایفا کردند.

جنگ در آسمان، بر خلاف تصور عمومی، تنها به مهارت پرواز محدود نمی‌شد. خلبانان ایرانی، از جمله ذوالفقاری، باید در زمان‌های کوتاه تصمیم‌هایی حیاتی می‌گرفتند؛ تصمیم‌هایی که گاهی سرنوشت یک عملیات یا حتی بخش بزرگی از جنگ را تغییر می‌داد. استفاده از تاکتیک‌های پیشرفته برای عبور از رادارهای دشمن، مقابله با جنگنده‌های عراقی، و اجتناب از پدافندهای سنگین، بخشی از این چالش‌ها بود. ذوالفقاری در این کتاب، نه‌تنها از خطرات عملیات‌ها سخن می‌گوید، بلکه از فشار روانی تصمیم‌هایی که در لحظات حساس گرفته می‌شد نیز پرده برمی‌دارد. یکی‌دیگر از نقاط قوت کتاب، پرداختن به لحظاتی است که نیروی هوایی در شرایط بحرانی توانست تعادل جنگ را به نفع ایران تغییر دهد. برای مثال، عملیات‌هایی که ذوالفقاری و هم‌رزمانش در اوج فشارهای نظامی اجرا کردند، نشان‌دهنده تعهد بی‌پایان این نیرو به دفاع از وطن است. این مأموریت‌ها اغلب با اطلاعات ناقص یا تجهیزات محدود انجام می‌شد، اما نتیجه آن‌ها، دستاوردهایی بزرگ در توقف پیشروی دشمن بود. کتاب به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه نیروی هوایی ایران، علی‌رغم تمام چالش‌ها، توانست نقشی حیاتی در جلوگیری از فروپاشی خطوط دفاعی کشور ایفا کند. از سوی دیگر، کتاب به روابط میان خلبانان و حس همبستگی در نیروی هوایی نیز می‌پردازد.

خلبان ذوالفقاری با ذکر خاطرات خود از همراهی و دوستی با دیگر خلبانان، تصویری انسانی و گرم از افرادی ارائه می‌دهد که هر روز با مرگ مواجه می‌شدند اما همچنان روحیه‌ای قدرتمند و حمایت‌گرانه داشتند. این روابط، نه‌تنها به افزایش کارایی عملیات‌ها کمک می‌کرد، بلکه به خلبانان امید و انگیزه‌ای مضاعف برای ادامه نبرد می‌بخشید. کتاب«آذرخش و رقص فانتوم‌ها» می‌گوید جنگ فقط در میدان نبرد جریان ندارد. ذوالفقاری، همانند بسیاری از هم‌رزمانش، با چالش‌های روحی و روانی پیچیده‌ای مواجه بود. فشار مسئولیت، خطر دائمی مرگ، و فقدان هم‌رزمان نزدیک، بخشی از بار سنگینی بود که این خلبانان هر روز با آن زندگی می‌کردند. این بخش‌ها، با صداقت و صراحتی بی‌نظیر روایت شده و جنبه انسانی جنگ را برجسته می‌کند.

رویارویی با ناشناخته‌ها
از بخش‌های به‌ یاد ماندنی کتاب می‎‌توان روایت دوران اسارت خلبان جنگی (حسینعلی ذوالفقاری) در عراق اشاره کرد؛ او که پس از سقوط هواپیمایش به اسارت درآمد، با شرایطی سخت و طاقت‌فرسا مواجه شد. نویسنده، با نگاهی انسانی و بدون افتادن در دام شعارزدگی، این دوره را به تصویر کشیده است. از شکنجه‌های جسمی تا تلاش برای حفظ امید و ارتباط با سایر اسرا، این بخش‌ها تأمل‌برانگیز و تأثیرگذار است. ذوالفقاری در این بخش، تنها به مقاومت خود نمی‌پردازد، بلکه از همبستگی و همکاری میان اسرا برای تحمل سختی‌ها سخن می‌گوید. این روایت‌ها نشان می‌دهد که در دل تاریک‌ترین لحظات نیز، انسانیت و امید می‌توانند زنده بمانند.

وفایی در نگارش این کتاب، از زبانی ساده و روان استفاده کرده که به‌خوبی با محتوای مستند و داستانی کتاب سازگار است. او با ترکیب روایت‌های شخصی، مصاحبه‌ها و تحلیل‌های دقیق، موفق شده اثری خلق کند که هم برای مخاطبان عام و هم برای علاقه‌مندان به تاریخ و ادبیات جنگ جذاب باشد. استفاده از توصیفات دقیق و جزییات فنی عملیات‌ها، به کتاب عمق و اصالتی خاص در میان آثار متعددی که به ادبیات جنگ در ایران پرداخته‌اند، داده است.

این کتاب، نه‌تنها به جنبه‌های نظامی و عملیاتی جنگ توجه دارد، بلکه تصویری انسانی و ملموس از زندگی در دل جنگ ارائه می‌دهد. از این منظر، می‌توان آن را یکی از بهترین آثار مستند جنگی دانست که توانسته واقعیت را به تصویر بکشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...