کتاب «جان کندن (چگونه اکثریت را شکست دادم)» [Minority Leader: How to Lead from the Outside and Make Real Change] نوشته استیسی آبرامز [Stacey Abrams] با ترجمه سپیده اشرفی توسط انتشارات آرادمان منتشر و راهی بازار نشر شد.

ان کندن (چگونه اکثریت را شکست دادم)» [Minority Leader: How to Lead from the Outside and Make Real Change] نوشته استیسی آبرامز [Stacey Abrams]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب روایت یک‌زن سیاه‌پوست آمریکایی به‌عنوان اولین‌زن سیاهپوستی است که نامزد یکی از احزاب اصلی آمریکا در سطح انتخابات فرمانداری شد. استیسی آبرامز راوی و نویسنده این‌کتاب، یکی از مخالفان سرسخت دونالد ترامپ رئیس‌جمهور فعلی آمریکاست

آبرامز، سیاستمدار، وکیل و رمان‌نویس آمریکایی است که از سال ۲۰۱۱ رهبر اقلیت مجلس نمایندگان جرجیا در ایالات متحده آمریکا شد. آبرامز از نگاه مجله تایم، جزو سرشناس‌ترین مخالفان ترامپ است. این‌حقوقدان، سیاستمدار و نویسنده، در کتاب «جان‌کندن» روایت تکان‌دهنده‌ای را از مسیری ارائه کرده که پشت سر گذاشت تا به‌عنوان زنی که از هر نظر در اقلیت قرار دارد، به توفیق برسد.

در قسمتی از این‌کتاب آمده است:

«قدرت گرفتن همیشه به معنای انجام یک کار بزرگ نیست. بخشی از رهبری این است که بدانیم هرقدر هم که جایی که در آن هستیم کوچک یا کارهایی که می‌کنیم اندک است، همین چیزهای اندک باید باعث پیش رفتن و حرکت‌مان شود. این چیزها لزوما به معنای قرار داشتن در تیتر اخبار یا داشتن یک قصه خارق‌العاده نیست.
باید از حرارتی که به‌خاطر خواسته‌هایمان در قلبمان داریم و قدرت مخالفت‌هایی که با ما می‌شود، استفاده کنیم تا موانع را کنار بزنیم و فراتر از تصورمان و چیزی که دنیا از ما انتظار دارد، برویم. می‌توانیم این انرژی را مهار کنیم تا آن تغییر اساسی را ایجاد کنیم. این، قدرت ماست. شایستگی‌اش را داریم. پس باید از آن استفاده کنیم».

این‌کتاب با ۲۰۰ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...