ویراست دوم کتاب «زمزمه‌های چرنوبیل» [Chernobyl skaia malitva] نوشته سویتلانا آلکسیویچ [Aleksievich, Svetlana] از سوی انتشارات نیستان منتشر شد.

زمزمه‌های چرنوبیل [Chernobyl skaia malitva] سویتلانا آلکسیویچ [Aleksievich, Svetlana] سوتلانا الکسیویچ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ کتاب الکسیویچ که برنده نوبل ادبیات 2015 نیز شده است،‌ در حوزه‌ ادبیات مستند قرار می‌گیرد و در واقع حاصل تلاش 10 ساله‌ الکسیویچ برای جمع‌آوری مستندات و نقب زدن در حادثه‌ ‌اتمی چرنوبیل، از طریق گفت‌وگو با مردمی است که از صبح روز 26 آوریل 1986 درگیر بزرگ‌ترین فاجعه‌ی تکنولوژیک قرن بیستم شدند و هنوز هم با عواقب آن دست به گریبانند.

سویتلانا آلکسیویچ با بیش از 500 شاهد این فاجعه، از جمله آتش‏نشانان، مهارکنندگان، سیاستمداران، پزشکـان، فیزیک‏دانان و برخی دیگر از شهروندان مصاحبه کرد. او در سال 2015 به دلیل «آثار چندصدایی و خاطرات رنج و شجاعت زمان ما» موفق به دریافت جایزه نوبل ادبی برای کتاب «زمزمه‏‌های چرنوبیل» شد. این کتاب شرح غم‏‌انگیز روحی و جسمی افرادی است که تحت تأثیر فاجعه اتمی چرنوبیل قرار گرفتند.

این رمان سویتلانا آلکسیویچ، توسط شهرام همت‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، از روسی به فارسی ترجمه شده است.

در معرفی این کتاب آمده است: «شهر پریپیات، در شمال اوکراین واقع شده بود. همه‌چیز در آنجا به‌خوبی پیش می‌رفت. مردم سرکار می‌رفتند، تفریح می‌کردند، جشن می‌گرفتند و بعضی در خوشبختی و سعادت زندگی می‌کردند... اما ناگهان انفجار و آتش‌سوزی در یکی از نیروگاه‌های چرنوبیل، پوشش 1000 تنی بالای راکتور را بلند و تمام شهر را آلوده کرد. اما مردم همچنان سرکار می‌رفتند، تفریح می‌کردند، جشن می‌گرفتند و بعضی هنوز در این گمان‌ بودند که در خوشبختی و سعادت زندگی می‌کنند. هر چند این احساس خیلی موقتی بود... چون یک فاجعه رخ داده بود: فاجعه اتمی چرنوبیل.
«زمزمه‌های چرنوبیل» شرح غم‌انگیز روحی و جسمی افرادی است که تحت تاثیر این حادثه‌ عظیم قرار گرفته‌اند.»

انتشارات نیستان چاپ دوم این کتاب را به قیمت 76 هزار تومان منتشر کرده است.

[شایان ذکر است که در سال 2019 شبکه تلویزیونی HBO  با اقتباس از این رمان یک مینی سریال با عنوان «چرنوبیل» و در پنج قسمت تولید و پخش کرده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...