ذبیح بهروز در ستارهشناسی و گاهشماری در ایران باستان مطالعات گستردهای کرد و نظرهای علمی جدیدی مطرح کرد. تقویم نوروزی شهریاری، فرهنگ کوچک تازی به فارسی و تقویم و تاریخ در ایران از تالیفات پژوهشی وی است.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ذبیح بهروز در طول زندگی پرفراز و نشیب و در عین حال پرثمر خود، همواره مورد توجه گروهها و شخصیتها متفاوت از روحانیون، سیاستمداران، ادبا و اندیشمندان بوده است. این توجه و نظرات دوسویه است؛ گاهی به تعریف و تمجد از بهروز و مراتب علمی او پرداختهاند و گاهی دیگر به نقد و رفع ابهامات و اشکالات آثار او توجه کردهاند و نیز در پارهی موارد منتقدان غیرمنطقی و گاه غرضورز نوک تیز حملات خود را به سمت بهروز نشانه گفتهاند اما بهروز نه در صورت تعریف و تمجیدها به خود مغرور و نه در برابر نقدها و اهانتها آشفته و برافروخته میشد و تا زمانی که احساس میکرد نقدها سازنده و به جا است به مبادرت و همصحبتی با منتقدان میپرداخت و زمان هم که متوجه نقدهای غیرمنصفانه و جهتدار میشد آنها را به باده فراموشی میسپرد زیرا بر این باور بود که منتقدان غرضورز هدف دیگری دارند و در راستای اصلح مطالب و گفتههای او گام برنمیدارند.
کتاب «اندیشه و آثار ذبیح بهروز» تالیف علی کریمی دربرگیرنده چهار فصل است. در فصل اول این کتاب اوضاع تاریخی جریان روشنفکری دوره معاصر ذکر شده است. ضرورت حضور فصل مذکور در متن از آن روی است که نگارنده و بسیاری از محققان دیگر، درباره تاثیرگذاری شرایط جامعه بر هر شخصیت علمی و تاثیرپذیری متقابل از شرایط زمانه تاکید داشتهاند. اثبات این امر جز با مقایسه تحولات تاریخی، فکری و جریانشناسی حاکم بر جامعه میسر نخواهد بود.
در فصل دوم پژوهش حاضر زندگینامه، شرح احوال و دوران تحصیل و کاری ذبیح بهروز بیان میشود و در جهت شناخت پیشینه خانوادگی سالهای آغازین تحصیل و مهاجرت وی، همچنین زندگی کاری و در نهایت درگذشت او مطالب ارائه شده است. سومین فصل این کتاب به بررسی و تحلیل آثار و اندیشه به وجود آورنده کتابها، مقالات، ابداعات و دستاوردهای علمی ذبیح بهروز میپردازد.
شرح چیستی آثار بهروز و شناخت بنمایههای فکری او عملا دریچهای بر شناخت جامع و کامل وی است. در فصل چهارم و پایانی به دو موضوع مهم و اساسی پرداخته ده است. در ابتدای این فصل نظرات، دیدگاهها و نقدهایی بررسی شده است که صاحبنظران، منتقدان و دوستان صمیمی بهروز بیان داشتهاند و به صورت مکتوب و مصاحبهها به ثبت رسیده است.
در بخش دوم این فصل به معرفی تعدادی از دوستان و شاگردان ربیح بهروز برا درک بیشتر و منطقیتر تاثیرگذاری بهروز بر معاصران و پیروان خود اشاره شده است. در بخش آخر با عنوان پیوست تصاویر، نامهها، اسناد و مصاحبههای که از ذبیح بهروز گردآوری شده برای تکمیل محتویات مطالب کتاب درج شده است.
کریمی در بخشی از کتاب مینویسد: «اگر چه بزرگان پای خود را از دایره زمان و مکان برتر نهادهاند،اما وضعیت خاص دوران زندگی آنها در شکوفایی نبوغ و استعداد بطنی ایشان بی اثر نیست. بنابراین با توجه به اینکه ذبیح فرزند اواخر عصر قاار و دوران حکومت پهلوی است و در محیط فکری آن روزگاران پرورده شده و از طرفی شاهد شکلگیری و گسترش جریانهای روشنفکری در ایران هستیم، ضرورت مینماید به بازشناسی جریان روشنفکری براساس ادوار تاریخی و ماهیت و چگونگی نگرش به تمدن غربی یا فرهنگ دینی و بومی با توجه به تحولات سیاسی-اجتماعی جامعه پرداخته شود. نگاهی گذرا به بازشناسی این جریانها میتواند زمینهساز سناخت فعالیت اندیشمندان و بزرگان اجتماعی و فکری جامعه قرار گیرد.»
ذبیح بهروز در گستره دانش ریاضی، گاهشماری ایرانی، واژهسازی و واژهگزینی در زبان فارسی، ادبیات، تاریخ، تقویم و خط، آموزش الفبا، صداشناسی و ریاضی و آموزش کودکان ناشنوا پژوهشهایی انجام داده است. مطالعات او برای تدارک یک روش تدریس نوین و آسان به نوآموزان به ابداع خطی به نام کودک دبیره انجامید. از جمله آثارش نیز میتوان به «خط فرهنگ»، «تقویم و تاریخ»، «تقویم شهریاری» و چندین جزوه به نام «کودک دبیره» اشاره کرد. وی همچنین علاقهمند به شعر و شاعر و نمایشنامهنویس دوره رضاشاه بود و علاوه بر اینکه یکی از ادیبان بزرگ و نامی دوره خود بود، در زمینه گسترش نمیاشنامهنویسی نیز ذوق بسیار و دستی چیره داشت.
بهروز مبتکر زبان و شیوهای خاص برای آموزش ادبیات و ریاضیات به کودکان بود چرا که معتقد بود هر کس این شیوه را بیاموزد در مدت زمانی کوتاه میتواند خواندن و نوشتن را آموخته و حتی به دیگران بیاموزد. علاوه بر این مروج کاربرد زبان پاک (فارسی سره) در نوشتهها و دور ریختن واژههای بیگانه از این زبان بود. از این رو به همراه تعدادی دیگر از همفکران خود توانسته بود حمایت دستگاه حکومت و قدرت را نیز به این هدف جلب کند. بهروز مانند صادق هدایت و گریگور یقیکیان، تاریخ ایران باستان را مضمون بعضی از نمایشنامههای خود قرار داد و به شیوهای هنرمندانه به طرح و تبدل آن کوشید. هدف وی نیز مانند آن دو نفر دیگر، تاکید بر ملیگرایی و ایجاد نوعی هویت ایرانی در قالب نمایشنامه بود.
ذبیح بهروز در گستره دانش ریاضی، گاهشماری ایرانی، واژهسازی و واژهگزینی در زبان فارسی، ادبیات، تاریخ، تقویم و خط، آموزش الفبا، صداشناسی و ریاضی و آموزش کودکان ناشنوا پژوهشهایی انجام داده است. مطالعات او برای تدارک یک روش تدریس نوین و آسان به نوآموزان به ابداع خطی به نام کودک دبیره انجامید. از جمله آثارش نیز میتوان به «خط فرهنگ»، «تقویم و تاریخ»، «تقویم شهریاری» و چندین جزوه به نام «کودک دبیره» اشاره کرد. وی همچنین علاقهمند به شعر و شاعر و نمایشنامهنویس دوره رضاشاه بود و علاوه بر اینکه یکی از ادیبان بزرگ و نامی دوره خود بود، در زمینه گسترش نمیاشنامهنویسی نیز ذوق بسیار و دستی چیره داشت.
بهروز مبتکر زبان و شیوهای خاص برای آموزش ادبیات و ریاضیات به کودکان بود چرا که معتقد بود هر کس این شیوه را بیاموزد در مدت زمانی کوتاه میتواند خواندن و نوشتن را آموخته و حتی به دیگران بیاموزد. علاوه بر این مروج کاربرد زبان پاک (فارسی سره) در نوشتهها و دور ریختن واژههای بیگانه از این زبان بود. از این رو به همراه تعدادی دیگر از همفکران خود توانسته بود حمایت دستگاه حکومت و قدرت را نیز به این هدف جلب کند. بهروز مانند صادق هدایت و گریگور یقیکیان، تاریخ ایران باستان را مضمون بعضی از نمایشنامههای خود قرار داد و به شیوهای هنرمندانه به طرح و تبدل آن کوشید. هدف وی نیز مانند آن دو نفر دیگر، تاکید بر ملیگرایی و ایجاد نوعی هویت ایرانی در قالب نمایشنامه بود.
کوششهای علمی، ادبی و هنری بهروز از حدود 100 سال پیش آغاز شده است و تا زمان حیات او ادامه مییابد. بهروز در زمره نخستین افرادی است که در زمینههای گوناگون ادبی، هنری و انتقادی مطالبی نوشت و میتوان گفت در این زمینه پیشرو فرهنگ نوین ایران است. در زندگی بهروز دو دوره نمایان از هم دیده میشود: دوره نخست به عنوان شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم و نمایشنامهنویس؛ دوره دوم به عنوان پژوهشگر مسائل آموزشی، فرهنگی، تاریخی و علوم نجوم و ریاضیات، از این رو برای شناخت و بررسی جایگاه او در عرصه علم و تحقیق ایران معاصر باید زمینههای مختلف آثار و افکارش را مورد ارزیابی قرار داد.
کتاب «اندیشه و آثار ذبیح بهروز» تالیف علی کریمی در 222 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای 55 هزار تومان از سوی انتشارات منوچهری منتشر شد.