کتاب «نقد ترجمه در ایران» به قلم امیر داوود حیدرپور و محمدرضا هاشمی از سوی انتشارات عصر ترجمه منتشر شد.

به گزارش ایبنا، «نقد ترجمه در ایران»، پژوهش در بیش از هزار شمارگان از نشریات فرهنگی منتشر شده در ایران طی سال‌های 1298 تا 1357 شمسی است. اين كتاب با تبیین مهم‌ترین دیدگاه‌ها و الگوهای نظری و کاربردی ترجمه‌پژوهان غربی در زمینه نقد ترجمه، برای نخستین بار به مستندسازی و واکاوی تاریخ نقد ترجمه در ایران معاصر تا پیش از انقلاب اسلامی می‌پردازد.

در بخشی از محتوای درج شده در پشت جلد این کتاب چنین آمده است: «[این کتاب] با ارائه شرحی خواندنی از تحولات نظری و هنجارین سنت نقد ترجمه در ایران در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی و ارائه نمونه‌های برگزیده‌ی نقدهای نوشته‌شده به قلم چهره‌های ممتاز ادبی و دانشگاهی، هنجارهای واژگانی، معناشناختی، سبک شناختی و نحوی مورد نظر منتقدان و رویکردهای نظری و روش‌شناختی آنان به نقد ترجمه را می‌کاود».

از جمله مهم‌ترین شخصیت‌های ادبی ایران که در این کتاب نقدهای آنان بر آثار ادبی منتشر شده تا قبل از سال 1357 به تفصیل ارائه شده است می‌توان به چهره‌های ممتازی همچون محمدرضا شفیعی کدکنی، عبدالحسین زرین‌کوب، علی موسوی گرمارودی، غلامعلی حداد عادل، محمدعلی اسلامی ندوشن، فتح‌الله مجتبایی، پرویز ناتل خانلری، رضا داوری، محمدحسن گنجی، احسان یارشاطر، ایرج افشار، غلامحسین یوسفی، احمد کریمی حکاک، سید احمد فردید، صادق هدایت، منوچهر بزرگمهر، رضا سیدحسینی، محمدعلی موحد، محمدعلی جمال‌زاده، ایرج پزشک‌نیا و مسعود رجب‌نیا اشاره کرد.

به گفته مولفان، این کتاب که نخستین اثر پژوهشیِ نظام‌مند در زمینه نقد ترجمه در ایران به شمار می‌رود، افزون بر اینکه برای عموم علاقه‌مندان به حوزه ترجمه و نقد قابل‌استفاده است، می‌تواند‌ به‌عنوان منبع درسی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته مطالعات ترجمه نیز مورد استفاده قرار گیرد.

در توضیح مولفان این کتاب باید گفت که امیر داود حیدرپور، دانش آموخته رشته مطالعات ترجمه از دانشگاه فردوسی مشهد و محمدرضا هاشمی استاد مطالعات ترجمه در دانشگاه فردوسی مشهد هستند.

انتشارات عصر ترجمه ناشر تخصصی مطالعات ترجمه و زبان‌شناسی است كه با هدف اغنای ادبيات اين حوزه تاسيس شده است و «نقد ترجمه در ايران» نخستين عنوان منتشر شده از اين انتشارات است كه در 216 صفحه به زينت طبع آراسته شده و با قيمت 45000 تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...