در دهکده‌ای دورافتاده در کلمبیا، برادران ویکاریو به هر کسی که مایل به گوش کردن به حرفهایش باشند، اعلام می‌کنند که قصد دارند، برای حیثیت خود، سانتیاگو نصر، پسر یکی از تاجران ثروتمند عرب را، که به گفته آنها از خواهرشان هتک حرمت کرده است، بکشند... آنخلا در زیر فشار سوالها و ضرب و شتم کینه توزانه‌ی مادر، نام مقصر را بر زبان می‌آورد.

گزارش یک قتل از پیش اعلام شده | گابریل گارسیا مارکز
گزارش یک قتل از پیش اعلام شده
[Cronica de una muerte anunciada] . (Chronicle of a Death Foretold) رمانی از گابریل گارسیا مارکز (1928-    )(1)، نویسنده کلمبیایی،‌ که در 1981 منتشر شد. ابتکار این داستان پلیسی در آن است که، بر خلاف قواعد این نوع ادبی، معمایی در بر ندارد. از ابتدا می‌دانیم که چه کسی کشته خواهد شد و قاتلان کدام‌اند. در دهکده‌ای دورافتاده در کلمبیا، برادران ویکاریو(2) به هر کسی که مایل به گوش کردن به حرفهایش باشند، اعلام می‌کنند که قصد دارند، برای حیثیت خود، سانتیاگو نصر(3)، پسر یکی از تاجران ثروتمند عرب را، که به گفته آنها از خواهرشان هتک حرمت کرده است، بکشند. در واقع، بایاردو سان رمن(4) شوهر آنخلا ویکاریو(5)، در روز ازدواج او را نزد خانواده‌اش باز می‌گرداند، زیرا متوجه شده است که او دوشیزه نیست. آنخلا در زیر فشار سوالها و ضرب و شتم کینه توزانه‌ی مادر، نام مقصر را بر زبان می‌آورد و بدین ترتیب، او را به خشم طایفه می‌سپارد. سانتیاگو، بعد از یک شب بیداری به همراه افراد خوش‌گذران، سپیده‌دم جلو در خانه‌اش به ضرب خنجر از پا درمی‌آید. چگونه نتوانستند جلوی جنایتی را بگیرند که همه و بیشتر دوستان مرد قربانی‌ از آن آگاه بودند؛ در حالی‌که قاتلان گویی خود این امید را در دل می‌پرورانند که با دستگیر شدن پیش‌گیرانه از «وظیفه» خود خلاص شوند. در هم پیچیدگی موقعیتها و حادثه‌های نامنتظر و امور پیش‌بینی نشده با ساده‌دلی اینان و کینه آن دیگران در آمیخته است تا مانع دستگیری شود. اراده کور سرنوشت در این دهکده بدوی تحقق یافته است. جاذبه این رمان کوتاه در تسلط عالمانه شیوه نگارش است که ساخت و کار آن به دقت ساعت عمل می‌کند.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1. .Gabriel Garcia Marquez   2.Vicario  3.Santiago Nasar  4.Bayardo San Roman  5.Angela

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...