• 20 مرداد 1395

    گفتوگوی-گابو-با-آکیرا-کوروساوا

    با چند تا تصویر پخش و پلا شروع می‌شود... ریش قرمز در سیر تکامل من یک مرجع است... وقتی که نمایش فیلم تمام شد رو به من کرد و گفت: «خب، از رمان من جالب‌تر است.»... مردمی که از ناکازاکی جان سالم بدر بردند نمی‌خواهند تجربه خود را به یاد بیاورند؛ زیرا اکثر آنان، برای نجات یافتن، باید پدر و مادر، فرزندان، برادران و خواهران خود را رها می‌کردند... مشکل این است که وقتی تیراندازی شروع می‌شود، حتی حضرت مسیح و فرشتگان به رییس ستاد ارتش تبدیل می‌شوند. ...

  • 26 اسفند 1384

    گابریل-گارسیا-مارکز

    در منطقه سانتاماریای کلمبیا متولد شد و تا سن هشت سالگی در این دهکده نزد مادربزرگش زندگی می‌کرد... در سال 1947 تحصیل در رشته حقوق را در دانشگاه بوگوتا آغاز کرد... در ژانویه سال 1950 مقاله نویس روزنامه ال ارالدوی بارانکیا شد... ارتش کلمبیا او را تهدید کرد فوراً کشورش را ترک کند و او هم ناچار به مکزیک بازگشت... ...

Loading
از هفده‌سالگی و تا همین امروز هیچ کاری انجام نداده‌ام، جز اینکه هر روز صبح زود از خواب بیدار شوم، مقابل ردیف شستی‌های حروف صفحه‌کلیدم بنشینم و... در دورانی که حتی یک پنی هم درآمد نداشتم... من هنوز نمی‌دانم مرسدس در آن ماه‌ها چکار کرد که خانه یک روز هم بی‌غذا نماند... کارمند پست بسته را روی ترازو گذاشت، محاسبات خود را کرد و گفت: «82 پزو می‌شود». مرسدس اسکناس‌ها و پول‌های خردی را که در کیفش بود شمرد و فهمیدیم که: «فقط 53 پزو داریم» ...
در این سه مجلد سی نویسنده مطرح از نسل‌ها و دوره‌ها و کشورهای مختلف از شیوه کار و زندگی خود سخن گفته‌اند و از اینکه چطور زندگی می‌کنند و می‌اندیشند، چه می‌خوانند، از چه تأثیر می‌گیرند و تلقی‌شان از ادبیات و نوشتن چیست و به جهان، زندگی و آدم‌ها، تاریخ، جامعه و سیاست و کلا آنچه پیرامونشان رخ داده و رخ می‌دهد چطور می‌نگرند... کارور، مارکز، کوندرا، فاکنر، اکو و... ...
در دهکده‌ای دورافتاده در کلمبیا، برادران ویکاریو به هر کسی که مایل به گوش کردن به حرفهایش باشند، اعلام می‌کنند که قصد دارند، برای حیثیت خود، سانتیاگو نصر، پسر یکی از تاجران ثروتمند عرب را، که به گفته آنها از خواهرشان هتک حرمت کرده است، بکشند... آنخلا در زیر فشار سوالها و ضرب و شتم کینه توزانه‌ی مادر، نام مقصر را بر زبان می‌آورد. ...
یک دهکده استوایی و خیالی در کلمبیا با عنوان ماکوندو، که تنها افتاده در میان آشغالها، دریا، و یک کوهستان غیرقابل عبور... رفته رفته روحیه اعتقاد به عجایب از میان می­‌رود و جای آن را نظم و کار می­‌گیرد، و بر اثر آن خواب از سر ساکنان ماکوندو می­‌پرد؛ آنان دچار «طاعون بی­‌خوابی» می‌شوند... از هفده زن مختلف صاحب هفده فرزند ذکور شد که یکی پس از دیگری، همه در یک شب، کشته شدند. او از چهارده سوءقصد، شصت و سه کمین، و از یک جوخه اعدام جان سالم به در برد... ...
ژنرال پیری است که «بین 107 و 232 سال» دارد و از جنسیت سرکش او پنج‌هزار بچه نامشروع به دنیا آمده است... زن مرغان فرتوت و وارفته‌اش را با قلم‌مو رنگ می‌کند و در بازار می‌فروشد. وقتی که می‌میرد، پسرش او را به طور مضحکی تا مقام قدیسان بالا می‌برد... رودریگو د آگیلار در یک سینی نقره‌ای نزول اجلال فرمود، دراز به دراز بر روی طبقه‌ای از گل کلم و برگ بود که در ادویه خیسانده شده و در فر سرخ شده بود. ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...