کمپانی فیلمسازی «نتفلیکس» از ساخت سریالی با اقتباس از رمان «صد سال تنهایی» یکی از برترین آثار قرن بیستم و نوشته «گابریل گارسیا مارکز»‌ خبر داد.

به گزارش ایسنا و به نقل از سی تی وی نیوز، کمپانی نتفلیکس روز چهارشنبه اعلام کرد که قرار است سریالی اسپانیایی زبان با اقتباس از این رمان محبوب بسازد. تاکنون هیچ اثر سینمای یا تلویزیونی از کتاب «صدسال تنهایی» که حدود ۴۷ میلیون نسخه از آن فروخته شده و به ۴۶ زبان ترجمه شده، ساخته نشده است.

به گفته نتفلیکس، اکثر قسمت‌های این سریال در کلمبیا تصویربرداری خواهد شد. «رودریگو گارسیا» و «‌گونزالو گارسیا» پسران «گابریل گارسیا» به عنوان تهیه کنندگان اجرایی در این پروژه حضور خواهند داشت.

با این حال پیش از این، کتاب‌های دیگر «گارسیا» همچون «‌عشق سال‌های وبا» و «وقایع نگاری یک مرگ از پیش تعیین شده» به فیلم تبدیل شده‌اند.

یکی از پسران «گابریل گارسیا مارکز» در خصوص این اقدام بیان کرد: "‌برای دهه‌های متوالی پدرمان نسبت به فروش حق ساخت فیلم از کتاب «صدسال تنهایی» تمایلی نداشت چرا که معتقد بود که ساخت این کتاب طی مدت محدود فیلمسازی مقدور نخواهد بود و یا ساخت این فیلم به هر زبانی به جز اسپانیایی عادلانه نخواهد بود. اما اکنون که در عصر طلایی ساخت سریال‌ها و با وجود استعدادهای چشمگیر در عرصه نویسندگی و کارگردانی و استقبال مخاطبان سراسر دنیا از برنامه‌های ساخته شده به زبان‌های مختلف، قرار داریم به موقعیت بهتری برای ساخت سریالی با اقتباس از این کتاب دست نخواهیم یافت.»

کتاب «صد سال تنهایی» یکی از برترین آثار رئالیسم جادویی است. سبکی به گفته بسیاری «‌گابریل گارسیا مارکز» آن را ابداع کرد و در آن فضای فانتزی و واقعی درهم می‌آمیزند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...