سخنگو و رئیس کمیسیون فرهنگی و گردشگری شورای اسلامی شهر سبزوار گفت: با موافقت اعضای شورای شهر یکی از خیابان‌های سبزوار به نام "کلیدر" رمان معروف محمود دولت‌آبادی نام‌گذاری شد.

مسعود پسندیده در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا عنوان کرد: بر مبنای  این مصوبه، خیابان تازه تاسیس سهراب چهار معروف به گل‌افشانی این شهر به نام کلیدر نام‌گذاری شد. هدف از این نام‌گذاری ارج نهادن به این اثر فاخر است.

رئیس کمیسیون فرهنگی و گردشگری شورای اسلامی شهر سبزوار ادامه داد: برای نام‌گذاری این خیابان تازه تاسیس نام گل افشانی نیز پیشنهاد شد که اعضای شورای شهر سبزوار فارغ از هر نگاه سیاسی آن را به نام کلیدر نام‌گذاری کردند. کمیته گردشگری در شورای شهر سبزوار تشکیل شده که یکی از راهبردهای آن هویت‌بخشی به محلات قدیمی این شهر است.

محمود دولت‌آبادی متولد مردادماه ۱۳۱۹ در دولت‌آباد سبزوار است که رمان ده‌جلدی کلیدر از جمله آثار مشهور او به شمار می‌رود.

به گزارش ایسنا، کِلیدَر، بلندترین اثر محمود دولت‌آبادی است که در سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانوادهٔ کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچانده شده‌اند. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم است بین سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی می‌دهد.

کلیدر که «سرنوشت تراژیک رعیت‌های ایرانی و قبایل چادرنشین را در دوره‌ای که سیاست زور حاکم است به تصویر می‌کشد» بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختی‌ها و رنج‌هایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی می‌پردازد.

دولت‌آبادی از کلیدر یه عنوان یک آرزوی مهم یاد می‌کند و آن را «یک یادگاری برای مردم آیندهٔ ما» می‌نامد. کلیدر را می‌توان نقطهٔ اوج رشته آثار پیشین دولت‌آبادی به حساب آورد، که اغلب آنان داستان‌هایی کوتاه دربارهٔ مردم زجرکشیده و رنجور دهات خراسان است.

کِلیدَر نام کوهی مابین شهرهای سبزوار، نیشابور، و قوچان در خراسان است.

دولت‌آبادی رمان کلیدر را بر اساس داستان واقعی گل‌محمد نوشته‌است. وقتی که سرانجام اربابان و حکومت با تیرباران گل‌محمد به ماجراجویی‌ها و یاغی‌گری‌های این قهرمان مردمی سبزوار پایان دادند.

دولت‌آبادی پسربچه‌ای بود با پنج یا شش سال سن. دوران کودکی او آکنده بود از ذکر اشعار و داستان‌هایی که به مدح و مرثیه‌سرایی گل‌محمد می‌پرداختند. توصیفات بسیاری از روستاها و مکان‌ها در رمان کلیدر دقیق‌اند و بسیاری از شخصیت‌های رمان بر اساس اشخاص واقعی ساخته شده‌اند، اما نباید رمان کلیدر را زندگی‌نامهٔ واقعی گل‌محمد پنداشت.

دولت‌آبادی خود بومی همان منطقه‌ای است که ماجرای داستان در آن رخ می‌دهد. دوران کودکی او با دشواری و مشقت فراوانی سپری شده و انواع و اقسام کارهای طاقت‌فرسا از جمله کار بر روی زمین سخت کویر و پینه‌دوزی و کار حشم و... را تجربه کرده‌است. توصیفات او از رنج و فقر دهقانان آنچنان طبیعی و قانع‌کننده است که به آسانی می‌توان فهمید این توصیفات از تجربهٔ واقعی خود نویسنده نشئت گرفته‌است زیرا که با خیال‌پردازی نمی‌توان به چنین توصیفات واقع‌بینانه‌ای رسید.

اما خلاصه داستان این است مارال، دختر جوان کرد، اسبش را به سوی زندان شهر می‌تازاند تا پدر و نامزدش، دلاور، را که هر دو در حبس‌اند ملاقات کند. شخصیت‌های اصلی داستان همگی به هنگام دیدار مارال از زندان شهر و بازگشت به نزد عمه‌اش، بلقیس، معرفی می‌شوند. بلقیس و شوهرش، کلمیشی، سه پسر و یک دختر به نام‌های خان‌محمد، گل‌محمد، بیگ‌محمد، و شیرو دارند. خشک‌سالی شدید امرار معاش این خانواده را که غالباً متکی بر چوپانی است، دشوار کرده و آنان را به دیمی‌کاری که محصول و سود قابل‌توجهی ندارد واداشته‌است.

گل‌محمد، پسر دوم خانواده است که به‌تازگی از خدمت اجباری سربازی بازگشته و همسری به نام زیور دارد. او و مارال عاشق یکدیگر می‌شوند و گل‌محمد مارال را به همسری می‌گیرد.

این ازدواج تخم عدوت و مخاصمه را در دل دلاور، نامزد سابق مارال، می‌کارد. با گذشت داستان، تنش‌ها و کشمکش‌ها میان طایفه‌ها و خانواده‌های مختلف تشدید می‌شود و در میان این منازعات و دشمنی‌ها، گل‌محمد در حین دفاع از خود، حاج حسین چارگوشلی، یکی از مال‌دارهای اسم و رسم دار روستایی را به قتل می‌رساند.

پس از وقوع این حادثه، دو امنیه به بهانهٔ وصول مالیات گلّه‌هایی که وجود نداشت و در اصل برای تحقیق در رابطه با جنایت انجام‌گرفته به نزدیکی آن منطقه می‌آیند.

گل‌محمد که به اصل ماجرا پی برده بود امنیه‌ها را می‌کشد و جسدشان را می‌سوزاند. گل‌محمد دستگیر و زندانی می‌شود، اما سرانجام به کمک ستار از زندان می‌گریزد. ستار فعال سیاسی و عضو حزب توده است که در منطقه زیر پوشش یک پینه‌دوز به فعالیت سیاسی می‌پردازد و در رؤیاهایش گل‌محمد را رهبر آینده و بالقوهٔ قیام مردمی ایران می‌بیند. گل‌محمد پس از فرار به‌ناچار زندگی مخفیانه‌ای را پیش می‌گیرد.

گل‌محمد و یارانش به جنگ با ارباب‌ها و خان‌ها که دهقانان فقیر و عشایر را مطیع خود کرده‌اند و از آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند می‌پردازند.

افسانه‌ها پیرامون گل‌محمد و یاران مسلحش به‌سرعت در سرتاسر منطقه می‌پیچد و گل‌محمد که اندک‌اندک به چهره‌ای محبوب نزد مردم تبدیل می‌شود، در نقش قهرمان آنان ظاهر می‌شود.

برای گل‌محمد دشواری‌ها تازه شروع شده‌است، دلشورهٔ حفظ قهرمانی مشکل‌تر از قهرمان‌شدن است. فشارهای روانی گل‌محمد را غرق در تردید، سراسیمگی، سردگمی، و تشویش درونی می‌کند.

گل‌محمد احساس می‌کند که به آخر خط رسیده و پایان کارش نزدیک است. با تلاش نافرجام یکی از اعضای حزب توده برای ترور محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، ورق برمی‌گردد.

حزب توده به محاق سیاسی فرومی‌رود و از هرگونه فعالیت رسمی منع می‌شود. اوضاع سیاسی جامعه دستخوش تغییراتی بنیادین می‌شود و دهقانان رنج‌کشیده‌ای که روزی برای ایستادگی در برابر اربابان زورگو هم‌قسم شده بودند، یکی پس از دیگری شانه خالی می‌کنند.

اربابان و مقامات حکومتی در نهایت موفق می‌شوند تا ناآرامی‌ها و شورش‌ها را بخوابانند و رمان کلیدر با کشته‌شدن گل‌محمد و تقریباً تمامی کسانی که به نحوی با خانوادهٔ کلمیشی مرتبط بودند به پایان می‌رسد. ستار نیز که برخلاف دستورالعمل‌های حزب توده هم‌پای گل‌محمد جنگیده بود، کشته می‌شود.

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...