هدف از گفت‌وگوهای این کتاب که با طیف متنوعی از فیلم‌سازان و نویسندگان شاخص و برجسته سینمای ایران و نیز منتقدان و پژوهشگران سینمایی صورت گرفته، جدا از بررسی تاریخی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران، آسیب‌شناسی این جریان در سینمای بعد از انقلاب ایران نیز بوده است.

گفتگوهایی پیرامون اقتباس ادبی در سینمای ایران پرویز جاهد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «گفتگوهایی پیرامون اقتباس ادبی در سینمای ایران» تالیف پرویز جاهد از سوی انتشارات ایجاز منتشر شد.

تفاوت ماهوی سینما و ادبیات، جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران، پیرامون اقتباس ادبی در سینمای بعد از انقلاب ایران، نویسنده‌های ما سینما را نمی‌شناسند (گفتگو با داریوش مهرجویی)، شکاف بین فیلم‌سازان و نویسندگان ایرانی به‌آسانی پر نمی‌شود (گفتگو با عباس بهارلو)، فیلم‌ساز نوکر نویسنده نیست (گفتگو با مسعود کیمیایی)،‌ الگوی سینمایی من دیوید لین بود و الگوی کیمیایی، سام پکین‌پا (گفتگو با محمود دولت‌آبادی)، داستان، جایگاه واقعی خود را ندارد (گفتگو با بهمن فرمان‌آرا)، اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است (گفتگو با شیوا ارسطویی)، ما سینمای قصه‌گوی درخشانی نداریم (گفتگو با آیدین آغداشلو)، سینما از آسمان بر ما فرود آمد (گفتگو با احمد میراحسان)، گاوخونی تلاشی برای انجام اقتباسی غیرممکن در سینما بود (گفتگو با بهروز افخمی)، اقتباس تام و تمام غیرممکن است (گفتگو با حسین مرتضاییان آبکنار) و فیلم‌ساز حق دارد برداشت شخصی‌اش از یک رمان را فیلم کند (گفتگو با محمد شکیبی) بخش‌های کتاب را تشکیل می‌‌دهند.

نخستین فیلم‌های سینمایی در ایران، اقتباس‌هایی از متون کهن و منظومه‌های فارسی مثل شاهنامه و هفت‌پیکر نظامی بوده است. فیلم‌سازان اولیه سینمای ایران مثل عبدالحسین سپنتا و دکتر اسماعیل کوشان با آگاهی از علاقه تماشاگران ایرانی به داستان‌ها و افسانه‌های کهن ایرانی، به اقتباس از روی این آثار روی آوردند. هدف آنها ضمن سرگرم‌کردن تماشاگران، با این وجود ترویج روحیه ملی‌گرایی و میهن‌پرستی و ستایش از فضایل و ارزش‌های اخلاقی مورد قبول جامعه آن روزگار بود.

با اینکه در دهه چهل و پنجاه، گرایش به اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران گرایش نیرومندی بود و کارهای شاخص و ماندگاری در این زمینه صورت گرفت، اما بعد از انقلاب به دلایل بسیاری این گرایش بسیار کم‌رنگ شد و جز برخی نمونه‌های معدود، کمتر با اثر اقتباسی شاخص و درخور توجهی در سینمای ایران مواجه بوده‌ایم.

هدف از گفت‌وگوهای این کتاب که با طیف متنوعی از فیلم‌سازان و نویسندگان شاخص و برجسته سینمای ایران و نیز منتقدان و پژوهشگران سینمایی صورت گرفته، جدا از بررسی تاریخی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران، آسیب‌شناسی این جریان در سینمای بعد از انقلاب ایران نیز بوده است. اینکه چه عواملی سبب شده که سینماگران این روی خوشی به رمان‌ها و داستان‌های معاصر فارسی نشان ندهند و تهیه‌کننده‌ها نیز رغبتی در این زمینه نداشته باشند.

برای اینکه این گفتگوها مسیر مشخصی داشته باشد و از کنار هم نهادن دیدگاه‌های مختلف سینماگران و نویسندگان ایرانی بتوان به نتایج مشخصی در زمینه اقتباس سینمایی در ایران رسید، تقریباً از همه گفتگوشوندگان خواسته شده به برخی پرسش‌های واحد پاسخ دهند.

در گفتگو با داریوش مهرجویی، اقتباس‌های او از داستان‌های ایرانی، همکاری‌اش با ساعدی و مشکلات موجود بر سر راه اقتباس ادبی در سینمای ایران مورد بحث قرار گرفته است. دومین گفت‌وگو با عباس بهارلو منتقد فیلم، مورخ و پژوهشگر سینمایی است. او درباره تاریخ اقتباس‌های سینمای ایران سخن گفته است. به نظر او با روندی که سینمای ایران طی می‌کند، رابطه بین فیلم‌سازان ایرانی و نویسندگان ایرانی سخت‌تر شده و فیلم‌هایی که در سالیان اخیر ساخته‌ شده‌اند، مسیر و روندی را طی می‌کنند که به نظر می‌رسد ارتباطی به ادبیات ندارند.

مسعود کیمیایی فیلم‌سازی است که نه‌تنها قصه‌های خود را در سینما روایت کرده، بلکه برخی از داستان‌های معروف نویسندگان مطرح ایرانی و خارجی را نیز به تصویر کشیده است. داستان‌های «داش آکل» نوشته صادق هدایت، «اوسنه بابا سبحان» نوشته محمود دولت‌آبادی، «سنگ و سرنا» نوشته بهزاد فراهانی و .... منابع الهام او در سینما بوده‌‌اند. در گفتگو با او درباره مهم‌ترین اقتباس‌هایش از ادبیات و داستان‌های ایرانی سخن گفته شده است.

محمود دولت‌آبادی نویسنده‌ای است که تاکنون رسماً دو اقتباس از داستان‌های او در سینمای ایران صورت گرفته است؛ یکی فیلم «خاک» مسعود کیمیایی که بر اساس داستان بلند «اوسنه بابا سبحان» ساخته شده و دیگری فیلم «زمستان است» ساخته رفیع پیتز که برداشتی آزاد داستان «سفر» اوست؛ اما دولت‌آبادی به دلایلی حتی حاضر نشد این فیلم را بر روی پرده ببیند یا درباره آن حرف بزند. گفتگو با او درباره اقتباس‌های سینمایی از ادبیات ایران و رابطه او با سینماگران ایرانی است.

گفتگو با بهمن فرمان‌آرا درباره رویکرد او به مسئله اقتباس ادبی در سینمای پیش از انقلاب و همکاری‌اش با هوشنگ گلشیری و اسماعیل فصیح و نیز موانع موجود برای اقتباس از ادبیات معاصر فارسی در فیلم‌های بعد از انقلاب است. شیوا ارسطویی داستان‌نویس، مترجم و شاعر است که گفت‌وگوی بعدی کتاب با او انجام شده است. او درباره فیلم‌های مختلف سینمای ایران که با اقتباس از ادبیات داستانی ایران ساخته شده‌اند، سخن گفته است.

آیدین آغداشلو تنها نقاش و هنرمند نیست، بلکه نویسنده و منتقدی چیره‌دست است که هرچند کم می‌نویسد، اما نگاه تیزبینانه و دقیقی دارد. با او درباره اقتباس ادبی در سینمای ایران و رابطه نویسنده و سینماگر گفتگو شده است. میراحسان در نوشته‌های تحلیلی خود درباره تاریخ و جریان‌های سینمایی در ایران، پیوسته به ریشه‌های ادبی این سینما و جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران توجه داشته است. به همین منظور در گفتگو با او جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران از منظر تاریخی و از نخستین اقتباس‌ها از ادبیات عامیانه و کلاسیک گرفته تا اقتباس‌های مدرن از داستان‌های معاصر فارسی مرور شده است.

بهروز افخمی از جمله کارگردانان بعد از انقلاب است که دست به اقتباس سینمایی از آثار ادبی زده و برخی از فیلم‌هایش بر اساس داستان‌های نویسندگان ایرانی ساخته شده‌اند. مهم‌ترین کار اقتباسی او در سینما فیلم «گاوخونی» است که بر اساس داستان بلند جعفر مدرس صادقی ساخته شد. گفت‌وگو با او درباره اقتباس‌هایش در فیلم‌هایش از ادبیات داستانی ایرانی است.

حسین آبکنار افزون بر داستان‌نویسی، فیلم‌نامه هم می‌نویسد یا مشاور فیلم‌نامه‌نویسی برخی سینماگران بوده است. با او درباره موضوع اقتباس سینمایی از داستان‌های معاصر فارسی سخن گفته شده است. آخرین گفتگوی آورده‌شده در این کتاب با محمد شکیبی است. در این گفت‌وگو بیشتر روی اقتباس از داستان‌های هوشنگ مرادی کرمانی تمرکز شده است؛ اینکه داستان‌های کرمانی چه ویژگی‌هایی داشته که دست‌مایه فیلم‌سازان ایرانی برای اقتباس قرار گرفته، محور اصلی این گفت‌وگوست.

کتاب «گفتگوهایی پیرامون اقتباس ادبی در سینمای ایران» تالیف پرویز جاهد در 320 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 130 هزار تومان از سوی انتشارات ایجاز منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...