کتاب «رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» [Macedonian phalangite vs persian warrior: alexander confronts the achaemenids] اثر موری دام [Murray Dahm] با ترجمه علی‌اصغر سلحشور منتشر شد.

«رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» [Macedonian phalangite vs persian warrior: alexander confronts the achaemenids] اثر موری دام [Murray Dahm]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، کتاب «رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» درباره جنگ‌های اسکندر مقدونی با داریوش سوم واپسین شاه هخامنشی است که جزئیات آن با استناد به منابع کلاسیک، به ویژه آثار آریان، پلوتارک و دیودوروس بررسی شده است. یکی از نکات مثبت این کتاب ایجاد تردید درباره درستی آمار کشته‌شدگان و زخمی‌های پارسیان (یا مزدوران و نیروهایی که برای آن‌ها می‌جنگیدند) است که بسیار بالا دانسته‌اند، در حالی که این آمار در مورد مقدونیان و یونانیان بسیار اندک است.

نویسنده کتاب این آمار را منطقی و معقول نمی‌داند و بر این باور است که باید نوعی تعادل و توازن در این زمینه برقرار شود.

البته این کتاب فقط درباره نبردهای گرانیکوس، ایسوس و گوگمل و فرجامِ نا فرجام هخامنشیان سخن نمی‌گوید، بلکه درباره ساماندهی نظامی، سربازان، مزدوران، فرماندهان، پیاده‌نظام و سواره‌نظام، آرایش جنگی، تجهیزات و ساز و برگ و واحدهای نظامی، شیوه‌های نبرد، راهبردها، تاکتیک‌ها، و فنون گوناگون و مشق و آموزش نظامی، ابزارها و سلاح‌های جنگی و غیره در ارتش‌های مقدونی و پارسی در مدارک نوشتاری و شواهد باستان شناختی سخن گفته است.

این کتاب ترجمه است از اثری با عنوان Macedonian Phalangite Versus Persian Warrior که در سال ۲۰۱۹ در ۸۰ صفحه توسط انتشارات اوسپری منتشر شده است.

قسمتی از متن کتاب:

سربازگیری و انگیزه مقدونی
هر یک از شش تاکسیسِ فالانکس در بخش‌های متفاوت مقدونیه به کار گماشته می‌شدند که این امر به نیروهای هر تاکسیس انسجام می‌بخشید. هریک با نام منطقه یا محل خود خوانده می‌شدند، مثلاً تاکسیسِ اِلیمیوتیس، تاکسیسِ اورِسته و لینسِسته، و تاکسیسِ استیمفائیان‌ها. مقدونیه شهرهای زیادی نداشت و دهقانان آن کشاورزی نمی‌کردند، آن‌ها معمولاً از گله‌های خود در نواحی ناهموار کوهستانی نگهداری می‌کردند، به همین دلیل سرسخت بار می‌آمدند و مانند سایر کشاورزان یونانی در جنوب به زمین کشاورزی وابستگی نداشتند. این شرایط به این معنا بود که به کارگیری چوپانان مناطق کوهستانی و ایجاد ارتشی تمام وقت از آن‌ها که زبده‌تر از نیروهای یونانی بودند بسیار آسان‌تر بود و اسکندر را قادر می‌ساخت تا نیروهایش را مدت زمان طولانی‌تر در میدان نبرد نگه دارد.

ارتشی که اسکندر با آن به شاهنشاهی هخامنشی یورش برد در واقع از سربازان زبده‌ای تشکیل شده بود که به فلیپ خدمت کرده بودند و در سال ۳۳۸ ق.م در جنگ خایرونیا و نیز در لشکرکشی‌های اسکندر به تراکیه و ایلیریا و علیه تبسی‌ها در سال‌های ۳۳۶ و ۳۳۵ ق.م جنگیده بود. بنابراین نیروهای نظامی اسکندر با اطمینان از توانمندی و تدابیر و راهبردهای جنگی خود به سمت آسیا حرکت کردند.
همزمان با نخستین رویارویی مقدونیان با پارسیان در نبرد گرانیکوس و با پیروزی‌های بعدی – به‌ویژه در ایسوس و گوگمل که با قدرت ارتش پادشاه هخامنشی روبه‌رو شدند- اعتمادبه‌نفس آن‌ها افزایش یافت، به گونه‌ای که روحیۀ همدلی و همکاریِ فالانکس مقدونی بی‌همتا بود. ارتش از همان آغاز حملۀ اسکندر انگیزۀ زیادی داشت و آن‌ها(به طرز چشمگیری) تا سال ۳۲۶ ق.م در صحنه حضور داشتند.

سربازان تازه‌نفس (اپیگونوس‌ها) از مقدونیه از راه رسیدند، اما اسکندر در سال ۳۲۴ ق.م ۳۰۰۰۰ سرباز تازه‌نفس از شهرهای جدیدی که در آسیا تصرف کرده بود – همگی مسلح و به شیوۀ مقدونی آموزش دیده بودند – با خود به شوش آورد. نیروهای فالانکس از این‌که جایگزینشان شده بودند خشمگین و عصبانی بودند. حدود ۲۰۰۰۰ سرباز تازه‌نفس دیگر که این بار پارسی بودند در سال ۳۲۳ ق.م از راه رسیدند. (صفحه ۳۰ و ۳۱)

کتاب رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی نوشته موری دام و ترجمه علی‌اصغر سلحشور، در ۱۱۲ صفحه توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...