احمد بیگدلی، برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، معتقد است اگر نویسنده ایرانی می‌خواهد که درباره غزه بنویسد، باید به فلسطین سفر کند و این فاجعه انسانی را از نزدیک ببیند و لمس کند.

به گزارش فارس؛ بیگدلی، نویسنده رمان «اندکی سایه»  گفت: از آنجا که نوشتن به احساسات و عواطف نویسنده بسیار مربوط است، نویسنده نمی‌تواند چیزی را بنویسد که به آن تعلق خاطر نداشته باشد.
وی با تأکید بر این که نویسنده برای نوشتن چیزی، باید آبستن آن چیز شود، افزود: بنابراین هر نویسنده‌ای که بخواهد درباره فاجعه غزه بنویسد باید این فاجعه را عمیقاً درک کند و سپس درباره آن بنویسد.

بیگدلی ادامه داد: من یک مدت بسیار مدیدی درباره فلسطین مطالعه می‌کردم و شیفته چند شاعر فلسطینی از جمله محمود درویش و عبدالوهاب بیاتی بودم. همچنین سرودهایی را که اول انقلاب از تلویزیون درباره مردم فلسطین پخش می‌شد دوست داشتم.

وی با بیان اینکه نویسندگان برای نوشتن درباره غزه نباید به ورطه سفارشی‌نویسی بیفتند، به ذکر مثالی درباره سفر نویسندگان پرداخت و گفت: ارنست همینگوی برای نوشتن درباره جنگ اسپانیا به این کشور سفر کرده بود. من هم برای نوشتن تازه‌ترین رمانم می‌خواهم به جنوب ایران سفر کنم. می‌خواهم خاک آنجا را لمس کنم تا بدانم درباره کجا می‌خواهم بنویسم. اما آیا کسی از ما بلند می‌شود برود غزه؟ ما نباید صرفا به تصاویر و اخباری که از تلویزیون پخش می‌شود اکتفا کنیم.

این نویسنده در پایان گفت: متأسفانه نویسندگان ایرانی تجربه زیستن ندارند و از قاب پنجره آپارتمانشان جهان را می‌بینند و هر وقت هم به سفر می‌روند به جست‌وجو نمی‌پردازند، بلکه به تفریح می‌روند.


احمد بیگدلی 1324 در اهواز متولد شده و اکنون ساکن یزدان‌شهر نجف آباد است.
رمان «اندکی سایه» در سال 1385 جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را برای وی به ارمغان آورد.
«بیگدلی» اخیراً نگارش رمانی با موضوع دفاع مقدس به نام «زمانی برای پنهان شدن» را به پایان برده است که به زودی منتشر می‌شود.

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...