تازه‌ترین اثر حجت‌الاسلام‌ مرتضی آقاتهرانی با عنوان «تنهای تنها: مقتل وترالموتور» از سوی نشر «برادر شهیدم» منتشر شد. آقاتهرانی انگیزه اصلی خود را برای نگارش تازه‌ترین اثرش، احیای سنت حسنه مقتل‌خوانی ظهر عاشورا عنوان می‌کند.

به گزارش ایبنا، حجت‌الاسلام‌ مرتضی آقاتهرانی در جدیدترین اثر خود که در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی روانه بازار کتاب شد، سراغ مقتل‌نویسی رفته و مقتل خاص حضرت اباعبدالله‌ الحسین (ع) را به رشته تحریر درآورده است. وی که پیش از این «یاران شیدای حسین بن علی (ع)» را در کارنامه عاشورایی خود داشته، این‌بار با هدف احیای سنت حسنه مقتل‌خوانی ظهر عاشورا، در یک اثر متفاوت و مستند از نظر منابع، نیمروزی از حیات حسین بن علی (ع) ـ از صبح عاشورا تا لحظه شهادت ـ  را روایت می‌کند.

وی در متنی کوتاه، به انگیزه‌ی نگارش اشاره می‌کند و می‌نویسد: «شاید این نکته راهی بر عزیزان جوانم باز کند: در هر سختی و تنگنایی با نوشتاری از او یا اولیاء طاهرینش گردنه‌ها را به سهولت گذرانیده‌ام. در کشاکش جنگ تحمیلی که همه‌جا ناامن بود، «تفسیر سوره یاسین» را؛ و در دوران سفر به غرب و دوری از وطن، «یاران شیدای حسین‌بن‌علی (ع)» را؛ و در هنگام ورود به سیاست و سیاست‌بازی‌های این و آن، «مقتل‌الحسین علیه‌السلام» را...»

آقاتهرانی که خود سال‌هاست اهتمام جدی به مقتل‌خوانی ظهر عاشورا دارد، در مقدمه کتاب، انگیزه اصلی خود را برای نگارش تازه‌ترین اثرش، احیای سنت حسنه مقتل‌خوانی ظهر عاشورا عنوان می‌کند. مخاطب اصلی این اثر، روحانیان، مبلغان دینی و مداحان اهل بیت (علیهم‌السلام) هستند که می‌توانند با تکیه بر یک متن مستند، این سنت حسنه را احیا کنند.

کتاب «تنهای تنها: مقتل وترالموتور» در هفت فصل و 224 صفحه نگاشته شده است که عناوین فصل‌ها شامل «سنت مقتل‌خوانی ظهر عاشورا»، «سوگواری بر حضرت سیدالشهدا»، «امام حسین‌بن‌علی، صبح عاشورا»، «امام حسین‌بن‌علی، تنهای تنها»، «امام حسین‌بن‌علی، شهادت»، «امام حسین‌بن‌علی، پس از شهادت»، «امام حسین‌بن‌علی، زیارت» و ... است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...