چشم‏‌هایی که ما را می‌‏بلعند | هم‌میهن


کتاب «چشم خدایگان: تاریخ اجتماعی هوش مصنوعی» [The eye of the master : a social history of artificial intelligence] نوشته متئو پاسکویینلی [Matteo Pasquinelli]، فیلسوف و پژوهشگر ایتالیایی، به رابطه پیچیده میان فناوری‌های هوش مصنوعی و نظام سرمایه‌داری می‌پردازد. نویسنده در این اثر با نگاهی انتقادی نشان می‌دهد که تحولات اخیر در حوزه هوش مصنوعی فقط محصول نوآوری‌های فنی نیستند، بلکه نتیجه مستقیم منطق انباشت سرمایه و استثمار نیروی کار در ساختارهای سرمایه‌داری معاصرند. ساختار کتاب شامل مقدمه و دو بخش اصلی است. در بخش اول، «عصر صنعتی»، نویسنده نقدی اجتماعی و اقتصادی بر مفهوم الگوریتم ارائه می‌دهد و در بخش دوم، «عصر اطلاعات»، بر تاریخ رسانه‌ای و ارتباط هوش مصنوعی با سایبرنتیک و اقتصاد نئولیبرالی تمرکز می‌کند.

خلاصه کتاب چشم خدایگان: تاریخ اجتماعی هوش‌مصنوعی» [The eye of the master : a social history of artificial intelligence]  متئو پاسکینلی [Matteo Pasquinelli]

برآمدن خدایگان جدید
پاسکویینلی معتقد است، هوش مصنوعی ابزاری برای افزایش نظارت و کنترل اجتماعی است و برای بهره‌کشی هرچه بیشتر از نیروی کار، به‌کار گرفته می‌شود. او ریشه‌های این فناوری را نه در آزمایشگاه‌های پیشرفته، بلکه در تاریخ درازمدت مکانیزه کردن و خودکارسازی صنایع می‌داند. از انقلاب صنعتی تاکنون ماشین‌ها همواره وسیله‌ای برای افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های نیروی انسانی بوده‌اند و هوش مصنوعی ادامه همان روند است؛ با این تفاوت که این‌بار داده‌ها جایگاه اصلی منابع تولید ارزش را به دست آورده‌اند.

به گفته نویسنده، سرمایه‌داری دیجیتال با جمع‌آوری و تحلیل داده‌های کاربران، شکلی نوین از استخراج ارزش را به وجود آورده است که شباهت زیادی به استعمار منابع طبیعی در گذشته دارد. فعالیت‌های روزمره کاربران در فضای آنلاین مانند جست‌وجوها، لایک‌ها و خریدها به‌ نوعی کار نامرئی و بدون دستمزد تبدیل شده‌اند که ارزش اقتصادی زیادی برای شرکت‌های فناوری ایجاد می‌کند.

این داده‌ها سپس توسط الگوریتم‌های هوش مصنوعی پردازش می‌شوند تا الگوهای رفتاری افراد پیش‌بینی و کنترل شود. بنابراین هوش مصنوعی نه‌صرفاً یک فناوری، بلکه ابزاری سیاسی برای اعمال قدرت و بازتولید نابرابری‌های اجتماعی است. عنوان کتاب نیز به استعاره «چشم خدایگان» اشاره دارد؛ مفهومی برگرفته از پاناپتیکون، نوعی زندان طراحی‌شده برای نظارت دائمی. فناوری‌های مدرن نظارتی مانند سیستم‌های تشخیص چهره و ردیابی آنلاین، نسخه‌ای دیجیتالی از این ایده هستند که به «خدایگان» جدید یعنی شرکت‌ها و دولت‌ها امکان می‌دهند رفتار جامعه را تحت‌نظر داشته و کنترل کنند.

بازکشف اهمیت هوش اجتماعی
کتاب «چشم خدایگان» که در سال ۲۰۲۳ منتشر شده، یکی از نخستین آثار تاریخ‌نگاری هوش مصنوعی به‌شمار می‌رود و تاکنون به بیش از 12 زبان ازجمله چینی، روسی، عربی و ترکی ترجمه شده است. نسخه فارسی آن توسط سهیل رضانژاد، ترجمه و در سال ۱۴۰۳ توسط نشر هرمس منتشر شده است. نویسنده در این اثر با انتقاد از دیدگاه‌های غالب درباره هوش مصنوعی که عمدتاً روایت‌کننده کنترل‌کنندگان هستند، تأکید می‌کند که باید این فناوری را از منظر کسانی بررسی کرد که تحت کنترل آن قرار دارند. او معتقد است، هوش مصنوعی نباید به‌عنوان تقلیدی صرف از فرآیندهای زیستی دیده شود، بلکه باید آن را امتدادی از الگوهای تقسیم کار و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی پیشین دانست.

هدف پاسکویینلی در این کتاب، بازکشف اهمیت هوش اجتماعی است؛ هوشی که بر هوش مصنوعی تأثیر می‌گذارد و به آن قدرت می‌بخشد. او هوش مصنوعی را نه‌فقط به‌عنوان یک فناوری مستقل، بلکه به‌عنوان بخشی از یک روند تاریخی و اقتصادی می‌بیند که باید با رویکردی انتقادی به آن نگریست. پاسکویینلی، سال‌ها در زمینه فلسفه فناوری، مطالعات رسانه‌ای و تاریخ علم فعالیت کرده و از چهره‌های برجسته در حوزه مطالعات انتقادی فناوری به‌شمار می‌رود. آثار او ترکیبی از نظریه‌های مارکسیستی، تحلیل‌های سیاسی- اقتصادی و تاریخ فناوری است. در «چشم خدایگان»، او تصویری واقع‌بینانه و انتقادی از تأثیرات اجتماعی و سیاسی هوش مصنوعی ارائه می‌دهد.

نقد روایت‌های غالب درباره هوش مصنوعی
در مقدمه کتاب، نویسنده به‌صراحت می‌گوید نوشتن تاریخچه هوش مصنوعی در شرایط کنونی به‌معنای مقابله با یک ایدئولوژی قدرتمند است. او به نقد روایت‌های افراطی که هوش مصنوعی را به‌عنوان نیرویی فراانسانی یا خودآگاه جلوه می‌دهند، می‌پردازد و این روایت‌ها را به‌عنوان تلاشی برای انکار مسئولیت‌های انسانی در قبال فناوری می‌داند. پاسکویینلی معتقد است، کسانی که هوش مصنوعی را توسعه می‌دهند، ترجیح می‌دهند آن را نیرویی غیر قابل کنترل نشان دهند، درحالی‌که امکان تنظیم و هدایت آن وجود دارد. کتاب به تاریخچه فناوری و نقش آن در تحولات اجتماعی نیز می‌پردازد.

نویسنده نشان می‌دهد که فناوری از ابتدا با نیازهای اقتصادی و اجتماعی درهم‌آمیخته بوده است. برای مثال، ریاضیات در عصر برنز ابزاری برای سازماندهی جوامع کشاورزی بود و موتور بخار در یونان باستان شناخته شده بود، اما تا انقلاب صنعتی به کاربرد نرسید. با توسعه محاسبات و ارتباطات، علوم مختلف به‌شکلی پیچیده به‌هم مرتبط شدند و نظریه‌های هوش مصنوعی از تقلید ذهن انسان شکل گرفتند. پاسکویینلی همچنین به تضادهای دوران ظهور اینترنت اشاره می‌کند؛ از یک‌سو این فناوری به افزایش قدرت کنترل‌کنندگان انجامید و از سوی‌دیگر فرصتی برای آزادی اطلاعات فراهم آورد. این تضاد نشان می‌دهد که فناوری همواره در بستر نیروهای سیاسی و اقتصادی متضاد شکل گرفته است.

پاسکویینلی تأکید می‌کند، هوش مصنوعی نه یک فاجعه قطعی است، نه نیرویی مستقل از سرمایه‌داری. بلکه ادامه روند پیشرفت فناوری‌های تحلیل داده است که از ابتدا توسط نهادهای دولتی و امنیتی شکل گرفت و اکنون توسط شرکت‌های بزرگ اینترنتی مدیریت می‌شود.نویسنده می‌گوید، نخستین گام در سیاست‌گذاری فناوری، توجه به مسائل سیاسی است و تأکید دارد که برای آینده‌ای بهتر، باید گروه‌هایی را سازماندهی کنیم که بتوانند قدرت شرکت‌های بزرگ فناوری را به چالش بکشند و مسیرهای دموکراتیک‌تری برای استفاده و کنترل هوش مصنوعی بسازند.

آنچه واقعاً نیازمندیم، نه راه‌حل‌های صرفاً فناورانه و نه شکست فناوری، بلکه فرهنگی از اختراع و خلاقیت است که از اجتماع مراقبت کند و همه هوش و فعالیت‌ها را به خودکارسازی نسپارد. در جهانی که هوش مصنوعی بیش از هر زمان دیگری در کانون بحث‌های سیاسی، اقتصادی و اخلاقی قرار دارد، این کتاب دعوتی است به نگریستن به آنچه اغلب نادیده گرفته می‌شود؛ تاریخ پنهان قدرت، نظارت و استثمار که در تاروپود فناوری هوش مصنوعی تنیده شده است.

نویسنده، ما را از وسوسه‌های روایت‌های عامه‌پسند درباره «هوش فرا انسانی» به سمت پرسشی بنیادین‌تر می‌برد: چه کسانی از این فناوری سود می‌برند و چه کسانی تحت سلطه آن قرار می‌گیرند؟ این کتاب درواقع تلاشی برای بازگرداندن سیاست به قلب فناوری است؛ یادآوری این نکته که هوش مصنوعی فقط حاصل کد و الگوریتم نیست، بلکه نتیجه تصمیم‌های انسانی، منافع اقتصادی و ساختارهای قدرت است.

«چشم خدایگان» برای کسانی نوشته شده است که حاضرند به پشت‌صحنه آینده‌نگاری‌های پرزرق‌وبرق نگاه کنند و بپرسند: هوشی که بر ما نظاره می‌کند، به فرمان چه کسی و به سود چه ساختاری عمل می‌کند؟ درمجموع این کتاب اثری مهم و متفاوت است و می‌تواند منبعی الهام‌بخش برای علاقه‌مندان به مقوله هوش مصنوعی و تاریخ انتقادی آن باشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...