به گزارش خبرآنلاین، کتاب «خاطرات مصطفی حائری‌زاده» از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد. غلامعلی پاشازاده، این خاطرات را در 13 فصل تدوین کرده است.

«خانواده و دوران جوانی، گذری بر دولت مصدق، محورهای شکست 28 مرداد، دیکتاتوری شاهانه، ورود به جرگه مبارزه، جمعیت موتلفه اسلامی، نهضت امام خمینی‌(ره) در محرم سال 1342، تهران در روز پس از پانزده خرداد، موتلفه و نهضت اسلامی، مبارزه در دوران تبعید رهبر، عوامل شتاب‌دهنده انقلاب ایران، تاریخچه سازمان مجاهدین خلق از بدو تشکیل تا سال 1350 و حزب جمهوری اسلامی ایران»، عناوین فصل‌های این اثر را تشکیل می‌دهند.

او در فصل پنجم کتاب خود با عنوان «ورود به جرگه مبارزان» خاطراتی از امام (ره) نقل می‌کند. در یکی از این خاطرات درباره ساده‌زیستی و مردم‌داری امام(ره) آمده است:

آقای خلخالی یکی از اطرافیان امام بود که اغلب در بیت ایشان حضور داشت. روزی ایشان دم در، یکی از مراجعه کنندگان را از دیدار امام محروم کرده و گفته بود؛ آقا الان وقت ندارد، باید وقت می‌گرفتید یا چیزی در این زمینه. آن روز ما به اتفاق مرحوم عراقی و چند نفر دیگر از دوستان در حضور امام بودیم. وقتی امام متوجه مکالمه آقای خلخالی با مراجعه‌کننده ش، با لحنی عتاب آمیز صدا زد: «خلخالی! خلخالی! بیا اینجا ببینم.»

آقای خلخالی گفت: «بله آقا!» جلو آمد و در مقابل امام ایستاد.

امام فرمود: «بگو ببینم نکند اینجا دربار شده و تو هم وزیر دربار هستی؟»

آقای خلخالی پرسید: «چه شده آقا؟»

و امام دوباره تکرار کرد: «نه می‌پرسم اینجا دربار شده؟ تو وزیر دربار من شدی؟ چرا به کسی که می‌خواست وارد شود گفتی وقت ندارد یا وقت گرفتی؟» سپس با ناراحتی بیشتر فرمود: «اصلا تو اینجا چه کاره‌ای؟ برو بیرون نمی‌خواهم اینجا باشی.»

آقای خلخالی بنده خدا، وسط اتاق خشکش زده بود. در آن موقع خیلی جوان بود و همراه با آقا مصطفی فرزند امام درس می‌خواندند. یکی از روحانیون حاضر در مجلس او را کنار کشیده و گفت: «الان آقا عصبانی است. بهتر است شما چند روزی اینجا نباشید و به تهران بروید.»

آقای خلخالی هم به تهران آمد و یک هفته‌ای در تهران ماند تا خشم امام نسبت به ایشان فروکش کند...

کتاب «خاطرات مصطفی حائری‌زاده» در 353 صفحه و شمارگان 1500 نسخه با قیمت 49 هزار ریال توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...