«سفر به چهارمحال و بختیاری» اثر علیرضا خان تبیان الملک تبریزی با تصحیح شهناز بیگی بروجنی توسط انتشارات آبتین نگار منتشر و رونمایی شد.

سفر به چهارمحال و بختیاری تبیان الملک تبریزی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «سفر به چهار محال و بختیاری» تبیان الملک با تصحیح شهناز بیگی بروجنی در 106 صفحه در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

تبیان الملک از جمله سیاحان و سفرنامه‌نویسان اواخر عهد قاجار است که گویا متعلق به مرام شیخیه بوده و سفرنامه‌های خوزستان و بختیاری وی حاوی اطلاعات دقیق جغرافیایی، تاریخی و جامعه شناختی است.

انتشارات آبتین نگار آیین رونمایی از این کتاب را نیز روز چهارشنبه، سوم آذر، در دفتر مرکزی خود در شهرستان بروجن، با حضور جمعی از اهل قلم این شهرستان برگزار کرد.

در این نشست شهناز بیگی بروجنی، تاریخ نگار، مترجم و مصحح معاصر، در معرفی سومین اثر تصحیح انتقادی خویش، پس از جغرافیای ولایت نور، جغرافیای چهارمحال گفت: این کتاب شرح سفر علیرضا تبیان الملک تبریزی در سال ۱۳۳۰ هجری قمری به استان چهارمحال و بختیاری است که همراه عباسعلی بروجنی از لردگان و اردل و کیار گذشته و مسافرت او در کاروانسرای میرزا عبدالکریم اورجنی در اصفهان پایان می‌یابد.

وی ابراز امیدواری کرد تا پایان سال جاری، تصحیح چهار کتاب ارزشمند دوره قاجاریه، یعنی سفرنامه اصفهان، سفرنامه اصفهان به مشهد، سفرنامه دوراند به چهارمحال و املاک بختیاری نیز روانه بازار نشر شود.

شهناز بیگی بروجنی، سرپرست مجموعه تصحیح سفرنامه‌های خطی فارسی است. از این مجموعه پیشتر ۶ سفرنامه ارزشمند: سیاحت نامه مراکش، نوشته پیر لوتی، سفرنامه ویتنام، نوشته ژان کلود آلبر موریس، سفرنامه پکن، نوشته ام تی شوتسه، سفرنامه قطب شمال، نوشته جورج اموری تایسن، سفرنامه کرواسی، نوشته شارل ایریارت و سفرنامه اروپا، نوشته لایق علی عمادالسلطنه، که توسط حسن جلالی عزیزیان و به شیوه ابتکاری انتشار سه متن تصحیح انتقادی، نسخه خطی و اصل کتاب به زبان فرانسوی یا انگلیسی در کنار هم تحقق یافته، توسط این انتشارات در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...