کتاب «با کفش مولانا در سرزمین چکمه» نوشته سیروس شاملو که شامل خاطرات وی از دورانی است که در ایتالیا کار تئاتر انجام میداده ازسوی نشر خزه منتشر شد.

با کفش مولانا در سرزمین چکمه سیروس شاملو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب که عنوان فرعی آن «سفرهای گروه تیارت بشکه» است، شامل خاطرات و تأملات سیروس شاملو از دورانی می‌شود که در ایتالیا به عنوان بنیانگزار و بازیگر در گروه تئاتر سیار بشکه فعالیت داشته است. نثر بازیگوش و طنازانه او به همراه نگاه تیزبین و خلاقش، باعث شده است که این روایات به رغم تلخی برخی‌هایشان، شیرین باشند! خاطرات شاملو از سفرهای گروه تئاتر بشکه، اغلب داخل واگن نمایش و پیش از خواب، به صورت یادداشت‌های پراکنده یک بازیگر نوشته شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «کلاودیو بورگی که حرفهاش خوردن شمشیر یک متری و خوابیدن روی تختی از خنجر و میخ و بالا رفتن از پله‌هایی از تیغِ بهظاهر آخته بود، پیش از نمایش همیشه میوه‌های بریده‌شده را با شمشیرش تکهتکه می‌کرد تا آه از نهاد تماشاگران درآورد. البته میوه‌ها را از بخش تیز شمشیر می‌برید نه بخشی که روی آن راه می‌رفت! این فقره آلزایمر همیشه ۱۰ دقیقه مانده به اجرا یاد بادمجان و کدو می‌افتاد و گروه نمایش بشکه را مثل دیوانه‌ها به نزدیکترین میوه‌فروشی حملهور می‌کرد! برای نشان دادن تیزی خنجرش از خیارچنبر هم استفاده می‌کرد، اما این‌گونه ابزار نمایشی فقط در نمایشهای یونان و ترکیه به آنطرف که کان سبزیجات بود مورد استفاده قرار می‌گرفت. در اروپا اگر می‌فهمیدند رمانتیک هفتخطی است چنبر را در آستین او می‌کردند و در ادامه قصه می‌فهمیم همین کار را هم کردند.»

«با کفش مولانا در سرزمین چکمه» در ۱۵۲ صفحه و به قیمت ۴۵ هزار تومان توسط نشر خزه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...