کتاب «اگر حافظه یاری کند‮‬‏‫: چهار جستار از زبان و خاطره در سال‌های تبعید‮‏‫» [Less than one : selected essays] به قلم جوزف برودسکی‮‏‫ [Joseph Brodsky] و با ترجمه طهورا آیتی‏‫ منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، «اگر حافظه ياری کند» هشتمين جلد از مجموعه‌ی «جستار روايی» نشر اطراف است.

«اگر حافظه یاری کند‮‬‏‫: چهار جستار از زبان و خاطره در سال‌های تبعید‮‏‫» [Less than one : selected essays] به قلم جوزف برودسکی‮‏‫ [Joseph Brodsky] و با ترجمه طهورا آیتی

ایوسیف الکساندروویچ برودسکی، مشهور به جوزف برودسکی، شاعر و نویسنده روسی (‏‫۱۹۴۰ - ‏۱۹۹۶م) ست که در سال ۱۹۷۲ از شوروی اخراج شد! پس از چند سال سرگردانی در اروپا و آمریکا، در ۱۹۷۷ شهروند آمریکا شد و ده سال بعد، در ۱۹۸۷ برنده‌ی نوبل ادبیات شد. از مضمون‌های رایج آثارش می‌توان به تبعید،‌ فقدان، خاطره، وطن، و معنای مرگ و زندگی اشاره کرد.

ناشر در شرح کتاب نوشته است: تبعيد هر آدمی را به خصوص هر نويسنده‌ای را دوپاره می‌کند. يک پاره گذشته‌ای است که با زبان خودت به آن فکر می‌کردی و بخشی از هويت توست و ديگری اکنونی که در آن سرگشته و با لکنت می‌کوشی که زندگی کنی و به ياد آوری. جوزف برودسکی برنده‌ی نوبل ادبيات 1978 در چنين جايی ايستاده است. او هر چند زندگی‌اش حتی در تبعيد هم به روسيه گره خورده بود، هيچ وقت حکومت شوروی را نپذيرفت؛ هرچند به آمريکا رفت، اسير غرب‌گرايی نشد؛ هرچند می‌گفت به زبان روسی تعلق دارد، به انگليسی می‌نوشت. همين بی‌درکجايی بود که سکوی پرش جستارهايش شد تا در زبان جديد از چنگال بی‌رحم خاطرات نجات يابد و بتواند باز به چنگ‌شان بياورد. تا خانه‌ای نو برای خودش بسازد؛ اين‌بار درون زبانی تازه، با خشت ادبيات و زير سقف حافظه‌ای نويافته.

اگر حافظه یاری کند‮‬‏‫: چهار جستار از زبان و خاطره در سال‌های تبعید‮‏‫ جوزف برودسکی‮‏‫ [Joseph Brodsky] طهورا آیتی اطراف

اهمیت جستار در زمانه‌ی انتقالی برودسکی از یک سو و سبک کم‌نظیر نثرش که با معیارهای خود او خوبی‌اش را مرهون دقت، سرعت، و چگالی و ایجاز بیانِ شاعرانه است (دو جستار)، از سوی دیگر، مجموعه‌جستارهای برودسکی را درخور تأمل و تأثیرگذار کرده‌اند. جستارهای او هم ما را با فضای یکی از دوران‌های انتقالی از نگاه متفکری که همراه خاطرات سنگینش از یک دنیای فرهنگی به دیگری کوچ کرد، آشنا می‌کنند و هم با هویت جست‌وجوگری که آن‌ها را روی کاغذ آورده است. همان‌طور که خودش باور داشت، «آدم‌‌ همان است که از او در یادها مانده. آنچه زندگی‌ می‌نامیم نهایتاً چهل‌تکه‌ای از خاطرات دیگران است که با مرگ‌مان از هم شکافته می‌شود و به دست هر کس فقط بخشی از تکه‌های اتفاقی و از هم‌گسیخته‌‌اش می‌رسد.» به یاد استفان اسپندر

«اگر حافظه ياری کند» برای نخستین بار در 1986 منتشر شد و اکنون با ترجمه طهورا آیتی‏‫ در 176 صفحه و با قیمت 28هزار تومان توسط نشر اطراف منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...