کتاب «خلبان صدیق» مجموعه خاطرات آزاده خلبان امیر محمدصدیق قادری از سوی محمد قبادی مصاحبه و تدوین شده که توسط نشر سرو به چاپ رسیده است.

خلبان صدیق» مجموعه خاطرات آزاده خلبان امیر محمدصدیق قادری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «خلبان صدیق»؛ روایت خاطرات آزاده سرافراز خلبان امیر سرتیپ محمد صدیق قادری به نویسندگی محمد قبادی از سوی انتشارات سرو منتشر شد.

نوشتن و اندیشیدن درباره کسی که می‌دانی تو را نمی‌شناسد، اما حاضر است جانش را برای آرامش و آسایشت بدهد سخت است.

در این میان خاطرات و نوشته‌های رزمندگان دوران پرافتخار 8 سال دفاع مقدس برای نسل جوانی که آن دوران را به چشم خویش ندیده‌اند بسیار جذاب و خواندنی است. کتاب «خلبان صدیق» یکی از همین خاطره‌نگاری‌های جذاب و خواندنی؛ روایتی از زندگی یکی از قهرمانان و آزادگان سرافراز ایران اسلامی است که می‌تواند مقبول نظر مخاطبین این حوزه بیفتد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «از درون سلول نه آسمانی دیده می‌شد و نه اثری از آفتاب و مهتاب بود، اصلا شب و روز را گم کرده بودم، فقط فکر و خیال می‌کردم؛ فکر و خیال‌هایی که اگر ادامه می‌یافت حتما مرا به جنون می‌کشاند...کم کم به این فکر کردم که جسمم از بین رفته، پس حداقل روح و روانم را نجات بدهم و نگذارم بمیرد... خودم را رویین تن تصور می‌کردم... روزها بیش از صدبار آجرهای سلول کوچکم را می‌شمردم؛ شاید هم 200 بار!... از هر طرف که می‌شد می‌شمردم تا فکر و خیال آزاد دهنده به سراغم نیاید...»

خلبان صدیق که تحقیق و تدوین آن برعهده محمد قبادی بوده است، در 542 صفحه، شمارگان 200 نسخه از سوی انتشارات سرو منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...