کتاب «برای فرداها متشکرم» [On se donne des nouvelles] نوشته والری تریرویلر [Valerie Trierweiler] همسر سابق فرانسوا اولاند رئیس جمهور وقت فرانسه با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

برای فرداها متشکرم [On se donne des nouvelles] والری تریرویلر [Valerie Trierweiler]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «برای فرداها متشکرم؛ روایت بانوی اول سابق فرانسه از میتران، شیراک، آلن دلون، میشل اوباما و یک عمر روزنامه‌نگاری‌اش» نوشته والری تریرویلر به‌تازگی با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این ‌کتاب سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.

والری تریرویلر همسر سابق فرانسوا اولاند و بانوی اول فرانسه بود که پس از خیانت اولاند و آشکار شدن ارتباطات مخفی‌اش با ژولی گیه بازیگر فرانسوی، از او جدا شد و با انتشار کتاب «برای این ‌لحظه متشکرم» انتقام سختی از اولاند گرفت. «برای این ‌لحظه متشکرم» سال ۲۰۱۴ یعنی سال ۱۳۹۳ به چاپ رسید و چندماه پس از انتشار با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط انتشارات به‌نگار در ایران به چاپ رسید. «برای فرداها متشکرم» دومین کتابی است که والری تریرویلر می‌نویسد و اگر «برای این ‌لحظه متشکرم» کتابی درباره روزهای طوفان بود، کتاب دوم این ‌روزنامه‌نگار فرانسوی مربوط به روزهای پس از طوفان است.

البته «برای فرداها متشکرم»، دومین‌کتاب تریرویلر درباره سیاستمداران است نه دومین کتابی که می‌نویسد. چون او پیش از آن، رمانی هم با عنوان «راز اَدِل» منتشر کرد. او در «برای فرداها متشکرم» درباره زندگی پرفراز و نشیب خود پس از سال‌ها روزنامه‌نگاری و اشتغال در هفته‌نامه «پاری‌مچ» نوشته است. ژاک شیراک، آلن دلون، میشل اوباما، فرانسوا میتران، فرانسوا اولاند، کارلا برونی، نیکلا سارکوزی و … اشخاصی هستند که نویسنده کتاب در این ‌اثر، درباره ملاقات‌ها و دیدارهایش با آن‌ها نوشته است.

«برای این ‌لحظه متشکرم» رازهای پشت پرده‌ای داشت که والری تریرویلر در این ‌کتاب خود که دنباله آن است، از آن‌ها پرده برداشته است.

کتاب «برای فرداها متشکرم» چهار بخش اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «بخش اول: شیران بزرگ»، «بخش دوم: زندگی خصوصی»، «بخش سوم: جای دگر» و «بخش چهارم: زنان قدرتمند». پیش از این ۴ بخش هم مقدمه مترجم و پیشگفتار آمده و در انتهای ۴ بخش هم پی‌گفتار و سپاسگزاری درج شده‌اند.

در قسمتی از این ‌کتاب می‌خوانیم:

بعد وقتی به لووالوئا اسباب‌کشی کردیم، علم کامپیوتر وارد دفترمان شد. ما سوار کشتی عظیمی شده بودیم، بی ‌آن‌که از کشتیرانی روی وب چیزی بدانیم. راستش هنوز مینی‌تل در دفتر داشتیم… با این ‌حال، شبکه‌ای داخلی در دسترسمان بود و من دوباره با صدای تق و تق دکمه‌ها، که خیلی دوستش دارم، ارتباط برقرار کردم. سه انگشت در هر طرف. امروز دیگر کف زمین پوشیده از کاغذ نیست، بلکه ایمیل‌ها روی هم تلنبار می‌شوند و فضا را آلوده می‌کنند. دیگر فقط سیاره زمین نیست که کمر به قتلش بسته‌ایم، بلکه کل جهان است.

یک سال قبل، بطری‌های پلاستیکی آب‌معدنی‌مان جایشان را به قمقمه‌های قابل بازیافت دادند. بنابراین پیشرفت ممکن است بازگشت به عقب باشد. این موضوع درباره آدم‌آهنی‌ها صدق نمی‌کند. سرژ تیسرون، روانپزشک و عضو فرهنگستان علوم، راجع به عواقب نوع ارتباط ما با دنیا که به نظرش عمیقاً تغییر کرده هشدار می‌دهد. او می‌گوید: «آدم‌آدهنی‌ها به‌زودی روان‌شناسی اجتماعی انسان را تغییر می‌دهند.» ما با ماشین‌ها همان‌قدر روابطمان را گسترش می‌دهیم که با انسان‌ها. هیجاناتمان، حافظه‌مان، رابطه‌مان با تنهایی و در نتیجه تفکراتمان مخدوش می‌شود. به انسان‌هایی تبدیل می‌شویم که قادر نیستند برای تحقق امیالشان صبر کنند و سرخوردگی را تاب بیاورند. جناب روانپزشک از این هم فراتر می‌رود و می‌گوید به‌نظرش آدم‌آهنی‌ها مستعدتر از ما هستند. آیا در آن حالت ما انسان‌های بینوا از خودمان راضی خواهیم بود؟ این بچه‌های کم‌سن‌وسال که قبل از زبان باز کردن با صفحه‌نمایش‌ها ور می‌روند قرار است چطور بزرگسالانی بشوند؟ من پادکست‌ها را دوست دارم، اما نه آن‌هایی را که به جای پدر و مادرها برای بچه‌ها قصه تعریف می‌کنند.

این ‌کتاب با ۲۷۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...