غلامرضا جمشیدنژاد، مترجم، محقق و مصحح متون علمی و نسخه‌های خطی، در ۷۵سالگی بر اثر ابتلا به کرونا از دنیا رفت.

غلامرضا جمشیدنژاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، غلامرضا جمشیدنژاد متولد سال ۱۳۲۴ در کاشمر ازجمله مصححان و پژوهشگران پیشکسوت در حوزه احیای نسخ خطی است که آثار بسیاری تألیف، تصحیح و ترجمه کرده است. او از تدریس در حوزه علمیه مشهد و دبیری ادبیات فارسی در وزارت آموزش و پرورش گرفته تا استادی و مدرسی در دانشگاه‌های آزاد اسلامی، دانشگاه تهران، دانشگاه الزهرا، دانشگاه علامه‌طباطبایی، مرکز آموزش مدیریت دولتی و... را در پرونده کاری خود داشت و به علت ارائه روش‌های ابتکاری و نو در امر تعلیم و تربیت، در سال تحصیلی ۱۳۷۶ به احراز مقام «معلم نمونه» مفتخر شد.

تألیف کتاب‌های «سیر سم‌شناسی در متون پزشکی اسلامی»، «دیباچه‌ای بر سیاست مدنی فارابی» و «تاریخ جهانی علوم و دانشمندان تا قرن پنجم هجری از منظر علامه صاعد آندلسی»، تصحیح و ترجمه «اوجاع المفاصل و فی‌النقرس» از زکریای رازی و تصحیح «التعریف بطبقات الأمم» ازجمله یادگارهای به‌جامانده از این چهره پیشکسوت علمی و فرهنگی است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...