چاپ پنجم کتاب «ایران در دوره قحطی (روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت)»[Persia During the Famine] اثر ویلیام بریتل بنک [William Brittlebank] منتشر شد. کتابی که نگاهی به وسعت و دامنه قحطی در ایران 1290 ه.ق دارد؛ قحطی که از بوشهر تا انزلی مشاهده شد.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، سفرنامه‌های جهانگردان خارجی به ایران هنوز هم یکی از منابع مهم تاریخ معاصر ایران هستند؛ برخی از این سفرنامه‌ها متناسب با نوع نگاه یا دانش شخص جهانگرد، حاوی جزئیات و دقایق فراوان هستند و برخی نیز همانند این کتاب حاصل یک سفر شتابزده در امتداد یک مسیر عمده و شناخته شده از جنوب به شمال ایران؛ اما آنچه این گزارش را اهمیت می‌بخشد تقارن آن با دورهای است که ایران را یک قحطی بزرگ و سراسری فراگرفته بود و در نتیجه افزوده شدن داده‌هایی چند در این زمینه بر دانسته‌های موجود.

کتاب حاضر در سال 1873 م/ 1290 ق از مجموعه کتاب‌های دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر شده است. نویسنده آن یک ماجراجوی کنجکاو اهل انگلستان است که در سال 1872 م/ 1288 ق سفری از جنوب ایران به شمال کشور داشته و دیده‌ها و شنیده‌های خود از این سفر را در بازگشت به انگلستان نوشته منتشر کرده است.

کتاب «ایران در دوره قحطی»؛ روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت نويسنده كتاب يعنی ویلیام بریتل بنک است. نویسنده این کتاب ماجراجوی کنجکاو اهل انگلستان است که در سال ۱۲۸۸ ه.ق، سفری از جنوب ایران به شمال کشور داشته و بعد دیده‌ها و شنیده‌های خود را از این سفر در بازگشت به انگلستان نوشته و منتشر کرده است. در گزیده‌ای از این سفرنامه می‌خوانید: «صبح شده بود و تا چشم کار می‌کرد زباله ریخته بود. خورشید بالا و بالاتر می‌رفت تا در بالاترین جای خود در آسمان قرار گرفته و هوا بسیار داغ شد. دیگر من نیز زیر کتم چیزی به تن نداشتم حتی خود کت هم دیگر قابل استفاده نبود. کلاهم که مرا از آفتاب محفوظ نگه می‌داشت بسیار خوب و راحت بود...»

مؤلف در مقدمه‌ای که بر کتاب خود نوشته، آورده است: «این کتاب که در سال 1872 نگاشته شده، روایتی از سفر من است که گزارش آن در صفحات آتی خواهد آمد. ایران در آن زمان دچار قحطی و گرسنگی شده بود. برای همین، افراد کمی علاقه داشتند که به آن کشور سفر کنند. اما علاقه و عشق من به ماجراجویی و سفر باعث شد که تصمیم بگیرم از هند به ایران بروم و سپس از طریق دریای خزر و رودخانه ولگا به اروپا برگردم. وسعت و دامنه قحطی در ایران واقعا دردناک بود. من قحطی را از بوشهر تا انزلی مشاهده کردم. آثار قحطی در تمام روستاها، شهرها و دشت‌ها دیده می‌شد.»

ویلیام بریتل بنک در سال 1842 در شهر وینستر، دربی‌شر انگلستان متولد شده. پدرش بنجامین و مادرش مری هادفیلد نام داشتند. ویلیام بریتل بنک هنوز خیلی جوان بود که به کشورهای مختلف دنیا از جمله کانادا و آمریکا سفر کرد. در سال 1872 م که به ایران آمد، جوانی سی ساله بود. وی در برگشت به انگلستان، حاصل مشاهدات و سفرهایش به شرق و از جمله هندوستان، برخی از مناطق عربی خلیج فارس و سرتاسر ایران را در کتاب نسبتا کوچکی چاپ و در سال 1873 م منتشر کرد. بریتل بنک عمر کوتاهی داشت و در سال 1881 م و در حالی که فقط 39 سال سن داشت، دیده از جهان فروبست.

نویسنده کتاب شاهد خشکسالی، قحطی و مرگ وحشتناک مردم ایران زمین در سال 1872 م بوده و مشاهداتش را با دقت روایت کرده است.

ویلم فلور در مقدمه‌ای که بر ترجمه کتاب نوشته، متذکر شده که مؤلف کتاب توانسته به ما بگوید که در آن زمان چه رخ داده و مردم چگونه با گرسنگی کنار آمده، زنده مانده یا مرده‌اند و مؤلف توانسته کل داستان قحطی بزرگ را شرح بدهد. وی رنج مردم را دیده و با دقت وصف کرده است. به گفته فلور در آن زمان اگر کسی پول داشت، گرسنگی هم نمی‌کشید. در واقع علت اصلی گرسنگی نه تنها در ایران بلکه در همه دنیا همین مسأله بوده است. گرسنگی در جاهای مختلفی وجود داشته و سبب آن غذا نبوده، بلکه مردم پول نداشته‌اند تا غذا بخرند.

چاپ پنجم «ایران در دوره قحطی (روایتی از دیدار شرق و سفر رفت و بازگشت)» به قلم ویلیام بریتل بنک با ترجمه مریم یاحسینی و توسط انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...