رمان‌های «گرسنه» [Hunger] و «کارخانه مطلق سازی» [The Absolute at Large یا Továrna na absolutno] از مجموعه ادبیات کلاسیک جهان انتشارات علمی و فرهنگی تجدید چاپ شدند.

کارخانه مطلق سازی» [The Absolute at Large یا Továrna na absolutno] کارل چاپک [Karel Čapek]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، چاپ چهارم رمان «گرسنه» اثر کنوت هامسون [Knut Hamsun] ترجمه غلامعلی سیار و همچنین چاپ پنجم «کارخانه مطلق‌سازی» اثر کارل چاپک [Karel Čapek] با ترجمه حسن قائمیان و مقدمه صادق هدایت به تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر و راهی بازار نشر شده‌اند.

کارخانه مطلق‌سازی در زمره‌ی آثار کلاسیک علمی – تخیلی است که روایتگر اختراع دستگاهی‌ است که ماده تجزیه می‌کند و آن را به نیرویی فناناپذیر در هستی تبدیل می‌کند. در اثر تجزیه ماده «مطلق» آزاد می‌شود؛ نیرویی فوق بشری، ابدی و زوال‌ناپذیر که در دنیای اقتصادی، اخلاقی و انسانی پیامدهایی اعم از ناخوشی‌های درونی، شورش و عصیان به بار می‌آورد و به بزرگ‌ترین جنگ‌ها منجر می‌گردد. در مقدمه صادق هدایت بر فارسی این اثر درباره رمان یاد شده آمده است که رمان کارخانه مطلق سازی نیز در ردیف آثار خیالی چاپک قرار می‌گیرد و تمام مشخصات او را از خیال‌بافی افسارگسیخته علمی و جد و هزل به‌هم‌آمیخته گرفته تا اندک‌بینی افکار شاعرانه، گوشه و کنایه تلخ و مهر و دلبستگی نویسنده را برای مردم معمولی به‌خوبی آشکار می‌سازد. موضوع انتخاب شده بکر و با شیوه بسیار تازه و گیرنده‌ای پرورانیده شده است.»

چاپ پنجم این اثر در ۱۹۲ صفحه با قیمت ۳۰ هزارتومان عرضه شده است.

همچنین از همین مجموعه ادبیات کلاسیک جهان کتاب «گرسنه» اثر کنوت هامسون ترجمه غلامعلی سیار تجدید چاپ شده است. در پشت جلد اثر آمده، نام این کتاب خود بهترین معرف آن است. جوانی پاکباز و بلند نظر در شهری بزرگ، میان مردمی بی اعتنا، سرگردان و با فقر و گرسنگی دست به گریبان است. روزهای متمادی گرسنگی می‌کشد و در جست‌وجوی کار می‌دود، ولی به هرکه روی می‌آورد جز بی اعتنایی و خشونت چیزی نمی‌بیند. جذبه و لطف کتاب در این است که این داستان، شاید بی کم و کاست، شرح حال خود نویسنده است. در طول کتاب شدیدترین عواطف بشری به بهترین وجه تشریح شده است. گرسنه باب جدیدی در هنر داستان‌نویسی نروژ گشوده و در خارج از این کشور نیز شهرت بسیاری یافته است.

گرسنه از آثار مهم ادبیات جهان است و این اثر در ژانری روانکاوانه خلق شده است و فرانتس کافکا نیز از این روایت اثر پذیرفته است.

چاپ چهارم این‌کتاب هم در ۱۸۷ صفحه با قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...