کتاب «روز ملخ» [the day of the locust] نوشته ناتانیل وست [Nathanael West] با ترجمه‌ای از فرید دبیرمقدم، به همت انتشارات ماهی به بازار کتاب راه یافت.

روز ملخ» [the day of the locust] ناتانیل وست [Nathanael West]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب نخستین‌بار در سال 1939 به چاپ رسیده است.

در توضیحی بر این کتاب آمده که شخصیت‌های «روز ملخ» فریب‌خوردگانی هستند اهل مناطق سردسیر آمریکا که بعد از عمری کار یکنواخت و طاقت‌فرسا و پس‌انداز اندکی پول به سرزمین آفتابی کالیفرنیا می‌آیند تا خود را غرق در رؤیاهایی سازند که هالیوود وعده‌اش را به آن‌ها داده بود؛ اما آنچه در واقعیت با آن مواجه می‌شوند، سرخوردگی و از آن مهم‌تر ملال است. این جماعت درمانده و پریشان به هرچیزی متوسل می‌شوند تا از شر این ملال جانکاه خلاصی یابند و معنایی به زندگی تباه‌شده‌ی خود ببخشند؛ اما ملالشان با هیچ‌چیز تسکین نمی‌یابد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «تنها آنانی که هنوز امیدی در دل دارند، می‌توانند از موهبت اشک بهره‌مند شوند. اشکشان که بند می‌آید، حالشان هم بهتر می‌شود. اما گریه هیچ دردی از نومیدان دوا نمی‌کند. آنان که امیدی در دل ندارند و اضطرابشان ریشه‌ای و همیشگی است. هیچ‌چیز برای آنان تغییر نمی‌کند. معمولا خودشان این را می‌دانند، اما نمی‌توانند جلو گریه‌شان را بگیرند.»

ناتانیل وست، نویسنده و رمان‌نویس آمریکایی، متولد 17 اکتبر 1903 است. او تحصیلات دانشگاهی چندانی نداشت؛ اما همواره در حال مطالعه و یادگیری بود. وست در جوانی و در 22 دسامبر 1940 در سانحه رانندگی جان خود را از دست داد، به این سبب تنها چهار رمان از او باقی مانده است.

کتاب «روز ملخ» نوشته ناتانیل وست، در 208 صفحه، به قیمت 55 هزار تومان، با قطع رقعی، جلد شومیز و با ترجمه فرید دبیرمقدم، از سوی انتشارات ماهی روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...