رمان «دختر ربوده‌شده» [Girl, stolen]  نوشته آپریل هنری [April Henry] با ترجمه زهرا رضوانی ثانی توسط نشر آداش منتشر و راهی بازار نشر شد.

دختر ربوده‌شده» [Girl, stolen]   آپریل هنری [April Henry] ب

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازمهر، آپریل هنری، نویسنده این‌کتاب، صاحب آثار پرفروشی در نیویورک تایمز است. وی در 14 آپریل سال 1959 در اوراگن آمریکا به دنیا آمد و از کودکی شروع به نوشتن کرد. روالد داهلی، از استعدادش با خبر شد و پس از صحبت با یکی از ویراستارهای یکی از نشریات در مورد او، موجب چاپ اولین اثرش به نام «قورباغه‌ای که بادام زمینی دوست داشت» شد.

«دختر ربوده شده»، یکی از آثار این نویسنده است که به‌طور کامل زاییده ذهن نویسنده نیست و ریشه در واقعیت دارد. داستان این‌رمان درباره دختری نابینا است که به ذات الریه دچار است و توسط فردی ربوده شده و فرار از این شرایط برایش غیرممکن است.

نویسنده برای نوشتن این‌داستان،‌ دست به مشاهدات و فعالیت‌های میدانی زده است. او به مدرسه نابینایان رفته و شروع به انجام فعالیت‌هایی کرده که یک نابینا ممکن است انجام دهد.

این‌کتاب با 198 صفحه و قیمت 98 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...