برای نخستین‌بار در تاریخ اهدای جایزه ادبی «گلداسمیت» [Goldsmiths Prize] اثر مشترک دو نویسنده به عنوان برگزیده نهایی انتخاب شد.

دیگو گارسیا» [Diego Garcia]  ناتاشا سوبرامانین [Natasha Soobramanien] و لوک ویلیامز [Luke Williams

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا،‌ اثر مشترک دو نویسنده که نگارش آن ۱۰ سال زمان برد، به عنوان اثر برگزیده جایزه ۱۰,۰۰۰ پوندی «گلداسمیت‌» 2022 معرفی شد. این نخستین‌بار در تاریخ جایزه ادبی بریتانیایی «گلداسمیت» است که اثر مشترک دو نویسنده به عنوان برنده انتخاب می‌شود.

الی اسمیت یکی از داوران جایزه «گلداسمیت»، رمان «دیگو گارسیا» [Diego Garcia] نوشته ناتاشا سوبرامانین [Natasha Soobramanien] و لوک ویلیامز [Luke Williams] که برگزیده امسال است را یک «دستاورد شگفت‌آور»‌ توصیف کرد. امسال برای نخستین‌بار در سه سال اخیر برگزیده این جایزه ادبی مختص آثار داستانی، در یک مراسم حضوری معرفی شد.

رمان «دیگو گارسیا» درباره دو دوست به نام‌های «دماریس» و «اولیور» است که از لندن به «ادینبرو» شهری که برادر «اولیور» در آن جانش را از دست داده است، نقل مکان می‌کنند. این دو در این شهر شاعری به نام «دیگو گارسیا» را ملاقات می‌کنند.

«آرامش» به قلم «هلن اوییمی»، «هفت مناره» نوشته «سارا بائوم»، «چیزهای بیشتری وجود دارد» نوشته «یارا رودیریگز فولر»، «نقشه بدن باشکوه ما» نوشته «مدی مورتایمر» و «کسی دوستت دارد» نوشته «مونا ارشی» از دیگر شانس‌های دریافت جایزه امسال بودند.

در سال ۲۰۲۱ رمان «طلای تمام عیار» نوشته ایزابل ویدنر به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...