برگزیدگان چهارمین و پنجمین دوره‌ جایزه‌ دکتر رضا داوری‌اردکانی معرفی شدند.

به گزارش ایسنا، در این دوره رساله‌ حسن امیری‌آرا با عنوان «هم‌زمانی و واقعیت (نسبت متافیزیک زمان و هم‌زمانی نسبی) » به‌عنوان رساله‌ برگزیده انتخاب شد و از رساله‌ «تفسیر پدیدارشناسانه‌های دگر از اخلاق نیکوماخوس؛ مطالعه‌ انتقادی» نوشته سید مجید کمالی تقدیر شد.

به نویسنده‌ رساله‌ برگزیده مبلغ صد میلیون ریال، به‌همراه لوح تقدیر اهدا شد. هر دو رساله در نشر هرمس منتشر خواهند شد.

مرکز فرهنگی شهر کتاب از سال ۱۳۹۴ و به منظور تقدیر از دانشجویان دکتری رشته‌ فلسفه و با هم‌فکری و حمایت استاد دکتر رضا داوری‌اردکانی، جایزه‌ دکتر رضا داوری‌اردکانی را به بهترین رساله‌ دکتری رشته‌ فلسفه اهدا می‌کند.

 اعضای هیات داوران این جایزه‌ عبارت‌اند از: رضا داوری‌اردکانی، پرویز ضیاء‌شهابی، شهرام پازوکی، سیدحمید طالب‌زاده، علی‌اصغر مصلح، محمدجواد صافیان و با دبیری علی‌اصغر محمدخانی.

 حسن امیری‌آرا متولد ۱۳۶۶ دکتری فلسفه در فلسفه‌ علم از مؤسسه‌ پژوهشی حکمت و فلسفه‌ ایران است. تاکنون کتاب‌های «شوپنهاور» و «فلسفه‌ تراژدی: از افلاطون تا ژیژک» اثر جولیان یانگ، «اسپینوزا» و «طبیعت‌گرایی» از دانش‌نامه‌ فلسفی استنفورد، «تاریخچه‌ فلسفه‌ زمان» اثر آدریان باردون، «نسبی‌انگاری، مطلق‌انگاری و ورای آنها» اثر مایکل کراوس، «گفت‌وگویی درباره‌ متافیزیک زمان» اثر برادلی داودن با ترجمه‌ وی منتشر شده است. همچنین برگردان مدخل فلسفه‌ ریاضیات از مجموعه‌ مدخل فلسفه‌ علم و کتاب نسبی انگاری اثر پل اُگرادی در دست انتشار است.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...