مجموعه دو جلدی «مصابیح‌الانوار فی حل مشکلات الاخبار» نوشته السید عبدالله از سوی انتشارات دارالحدیث منتشر شد. این اثر به شرح و توضیح «احادیث مشکله» می‌پردازد.

به گزارش ایبنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی موسسه دارالحدیث، در میان احادیثی که از معصومان(ع) به یادگار مانده‌اند، احادیثی به چشم می‌خورند که فهم مدلول واقعی آنها نیاز به دقت و تبحر ویژه‌ای دارد.
 
این دسته از احادیث در اصطلاح علم الحدیث «احادیث مشکله» خوانده می‌شوند. از دیرباز تاکنون عالمان و محققان بزرگی در تبیین برخی از این احادیث، رساله‌ها و کتاب‌هایی نوشته‌اند. یکی از این آثار که 363 حدیث از احادیث مشکله را در خود جای داده و به شرح و بررسی آنها پرداخته است، «مصابیح الانوار فی مشکلات الاخبار» تالیف سید عبدالله متولد 1242 هجری قمری، نام دارد.
 
این مولف، از شاگردان ممتاز سیدمحسن اعرجی و شیخ جعفر کاشف‌الغطا بود که در حوزه‌های مختلفی نظیر تفسیر، حدیث، شرح حدیث و کلام قلم زده و در زمان خود به «مجلسی ثانی» معروف بوده است.

السید عبدالله ضمن بررسی محتوای هر یک از روایات نقل شده و شرح و توضیح مفردات و دشواری‌های متن، به آرا و نظرات و شرح حال شخصیت‌های مختلف از جمله علامه مجلسی، فیض کاشانی و محقق مازندرانی پرداخته است.

در تحقیق این اثر با استفاده از سه نسخه مهم خطی، به بیش از 225 مصدر حدیثی و لغوی مراجعه شده است. در جریان این تحقیق، تمامی آرا و اقوال مستندسازی و در سیزده فهرست دسته‌بندی شده‌اند.

پژوهش‌های این اثر در گروه احیا و تصحیح متون پژوهشکده علوم و معارف حدیث موسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث صورت گرفته است.

مجموعه دو جلدی «مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار» تالیف السید عبدالله، به تحقیق مجتبی محمودی، به تازگی در شمارگان 1000 نسخه و به زبان عربی از سوی سازمان چاپ و نشر دارالحدیث منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...