نسخه نفیس «کواکب الدریه فی مدح خیر البریه» مشهور به برده بوصیری قصیده‌ای در مدح پیامبر خاتم در آستانه میلاد مسعود نبی مکرم، حضرت محمد(ص) پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ در فروشگاه کتاب به‌نشر در جوار حرم مطهر رونمایی شد.

کواکب الدریه فی مدح خیر البریه

به گزارش کتاب نیوز، برده بوصیری، معروف‌ترین قصیده در مدح رسول خدا (ص) است که توسط شرف‌الدین محمد دلاصی بوصیری، شاعر مصری، در قرن 7 هجری قمری، سروده شده است. نسخه خطی برده بوصیری که به خط محیی بن حسن هروی در قرن ۹ هجری قمری کتابت شده است، به شماره 4389 در مرکز نسخ خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود.

در این مراسم مسعود فرزانه، مدیرعامل انتشارات به‌نشر به اهمیت بازنشر آثار نفیس کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس اشاره و تاکید کرد، بازنشر نفایس آستان قدس رضوی و معرفی و عرضه این آثار به عموم ادامه خواهد یافت.
حجت‌الاسلام والمسلمین سید جلال حسینی، رئیس سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی نیز در این مراسم اظهار داشت: نهضت بازنشر نفایس در آستان قدس در حال انجام است و ما هر ماه شاهد انتشار آثار فاخری از گنجینه ارزشمند رضوی خواهیم بود.

در بازنشر این اثر نفیس منظوم خطی، علی تابش‌نیا، به‌عنوان مدیر پروژه و مهدی صحراگرد، به عنوان نویسنده مقاله و مترجم همکاری داشته‌اند.

................ هر روز با کتاب ................

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...