«روایت پیاده‌روی اربعین: روایت مردم‌شناسانه و جامعه‌شناختی از پیاده‌روی اربعین» زیر نظر محمدرضا جوادی یگانه و محمد روزخوش منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب در ۹۷۱ صفحه و با قیمت ۱۰۰هزار تومان توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران راهی بازار شده است.

«روزنگار مشائیان تا کربلا» نوشته نعیم شرافت، «سربرنیتسا تا کربلا» از علی‌اکبر شیروانی و «همراه زائرین پاکستان در مشی اربعین» از لیلا عبدی خجسته مطالب فصل اول کتاب با عنوان «روایت تطبیقی» هستند.

فصل دوم کتاب نیز با عنوان «تحلیل اجتماعی» با این مطالب همراه است: «حیران در مسیر، وامانده در خود» نوشته محمدرضا پویافر، «اربعین؛ رسانه اجتماعی شیعیان» از فاطمه جواهری، «روایتی اجتماعی از پیاده‌روی اربعین» نوشته داوود حسینی‌هاشم‌زاده، «مینیاتوری از تشیع» از جبار رحمانی و «دیدار فرهنگ‌ها عاشورایی» نوشته حسن  محدثی.

در فصل سوم کتاب با عنوان «روایت فرهنگی» هم این مطالب را می‌خوانیم: «چرا زیارت؟ چرا پیاده‌روی؟» از مهدی صفار دستگردی، «طریق الحسین» از حامد فتحعلی‌خانی، «معناهای فردی و جمعی در پیاده‌روی اربعین» نوشته یاسر فروغی و  «معنا از رهگذر کشف و محک» نوشته مهدی منتظری مقدم.

همچنین در فصل چهارم کتاب با عنوان «روایت توصیفی» این مطالب درج شده است: «واقعه‌نگاری مراسم اربعین» از سیدمهدی اعتمادی‌فرد، «از عود تا عمود» نوشته مصطفی  اسدزاده، «آینه‌بندان» نوشته زهراسادات روح‌الامین، «عروج دل در مصلای عشق حسین» از بهروز طهماسب کاظمی و «اربعین کلمات» نوشته مهدیه مظفری.

 در بخشی از ممقدمه کتاب می‌خوانیم: این گزارش‌هایی که پیش‌ روی خوانندگان قرار دارد ساختار مشابه و کیفیت یکسانی ندارند. عاری از داوری‌های شخصی و کلی‌گویی‌های معمول هم نیستند. گاهی نیز افراط در استفاده از لحن تماما سوبژکتیو و بیان مملو از احساسات، برخی از این متن‌ها را از گفتمان پژوهشی دور کرده است. به رغم همه این نکات، اگر خواننده علاقه‌مند حوصله به خرج دهد و  این کتاب یا بخش‌هایی از آن را بخواند، دست خالی بازنمی‌گردد. در لابه‌لای متون با توصیف‌ها و روایت‌هایی از میدان تحقیق مواجه می‌شویم که تازه و شایان توجه‌اند. نویسندگان گزارش‌ها، روایت‌هایی از زائران ایرانی و عراقی و پاکستانی و.. ارائه می‌کنند که برخلاف برداشت رسانه‌ای مسلط، از تنوع و تکثر علایق و انگیزه‌ها در این جمعیت خبر می‌دهند؛ تنوعی که البته در پس‌زمینه باوری واحد - اعتقاد به اهمیت و عظمت حادثه کربلا - جریان می‌یابد که همواره از مهم‌ترین مبانی هویت شیعیان بوده است.

روشن است که ابعاد مهمی از «آیین پیاده‌روی اربعین» باید در سطح سیاسی و اقتصادی و تحولات ژئوپولیتیک و نظایر آن واکاوی شود و کارهای کیفی و گزارش‌های توصیفی برای بررسی همه‌جانبه چنان ابعادی کفایت لازم را نخواهد شد. به یک معنا، تکیه صرف بر معناها و احساسات شخصی زائران می‌تواند ساده‌نگری تلقی شود.

همچنین در نوشته پشت جلد آمده است: راهپیمایی اربعین به‌ویژه در مسیر نجف به کربلا در روزهای منتهی به اربعین، به بزرگ‌ترین مراسم جمعی شیعیان بدل شده است که گذشته از سویه‌های کلان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و اثرات آن در جهان اسلام، در سطح فردی تجربه‌ای بی‌بدیل برای مشارکت‌کنندگان، اعم از زائران و موکب‌داران و خادمان، به شمار می‌آید. مناسک اربعین از یک‌سو میدان تازه‌ای برای تبادل اجتماعی و فرهنگی شیعیان جهان و به ویژه منطقه به وجود آورده و از جانب دیگر، به تدریج در آیین‌های عزاداری و زیست اجتماعی دینداران در ایران نیز بازتولید شده است.

این راهپیمایی و وجوه مختلف آن، کمتر مورد بررسی علمی قرار گرفته است. کتاب حاضر که مجموعه ۱۶ روایت از پیاده‌روی اربعین ۱۳۹۶ است، تلاش می‌کند تا گزارش دست اولی از این مراسم در اختیار جامعه علمی قرار دهد. رویکرد اصلی در این روایت‌ها، توصیف راهپیمایی و جنبه‌های متنوع آن است. گزارش‌های دقیق مبتنی بر «توصیف غنی» از این مناسک مهم و موثر، نه فقط یافته‌های بی‌بدیل و غیرقابل جایگزینی از معناها و تفسیرهای کنشگران آن به دست خواهد داد، بلکه می‌تواند در سطح تحلیل کلان اجتماعی و فرهنگی نیز مفید و راهگشا باشد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...