«همراه با جابر در اربعین حسینی(ع)» به قلم حجت الاسلام جلیل جعفرزاده منتشر شد؛ نویسنده در این کتاب تاریخچه فرهنگ پیاده‌روی اربعین را روایت کرده است.

به گزارش مهر، انتشارات سمیع کتاب «همراه با جابر در اربعین حسینی(ع)» نوشته حجت الاسلام و المسلمین جلیل جعفرزاده را با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۱۰۰ صفحه و بهای ۱۳ هزار تومان منتشر کرد.

در این کتاب بحث و بررسی حضور اهل‌بیت (ع) در کربلا در اولین اربعین شهادت امام حسین (ع) بر سر مزار آن حضرت و دیگر شهدای کربلاست که در آن به طور ویژه به «جابر بن عبدالله انصاری» پرداخته شده است.

در میان شیعه مشهور است که اربعین، روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی بزرگ رسول خدا (ص) به زیارت قبر امام حسین (ع) نائل شد و همان‌جا بود که اهل بیت (ع) هنگام بازگشت از شام به زیارت مزار امام آمده و جابر را ملاقات کرده‌اند. همچنین در این روز راس شریف امام (ع) به بدن مطهرشان ملحق و دفن شده است.

کتاب شامل دو فصل کلی است: «فلسفه زیارت اربعین» و «اهمیت زیارت در روز اربعین». فصل نخست کتاب شامل دو گفتار است. در گفتار نخست به مفهوم شناسی اربعین و همچنین تبارشناسی واژه و مفهوم زیارت در تفکر شیعی و البته ذکر تاریخچه‌ای از زیارت روز اربعین و راهپیمایی در این اتفاق مهم پرداخته شده است.

همچنین در گفتار دوم از فصل نخست کتاب به اثرات سیاسی اربعین پرداخته شده است. در این گفتار بر فرهنگ بودن پیاده روی در اربعین و همبستگی اجتماعی که میان شیعیان پدید می‌آورد، نیز تاکید شده است. این فصل از کتاب بر سابقه تاریخی پیاده روی اربعین در تاریخ تمدن و تفکر شیعی حکایت دارد و شاید پاسخ نویسنده به معاندانی باشد که پیاده روی اربعین را محصول این سال‌ها و این دهه‌ها می‌دانند.

فصل دوم کتاب نیز شامل ۶ گفتار به ترتیب با این عناوین است: «اهمیت زیارت در روز اربعین از منظر روایات»، «اهمیت و نقش تربیتی اربعین از منظر روایات»، «آداب راه رفتن در اربعین»، «آثار فردی و اجتماعی اربعین»، «پیاده روی اربعین در سیره علما» و «اربعین از منظر علما».

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...