به گزارش ایبنا، ویلهلم واسموس در بوشهر با شروع جنگ جهانی اول در به راه انداختن شورشهایی علیه منافع بریتانیا کوشش کرد. واسموس پس از پایان جنگ اسیر نیروهای بریتانیا شد. پس از آن به آلمان بازگشت و بر آن شد که خود به جنوب ایران بازگردد و به وعدههای خود عمل کند که موفق نشد.
در اثنای جنگ جهانی اول امپراتوری آلمان تلاش میکند مردم هند ــ بهویژه مسلمانان شبه قاره ــ را به قیام علیه استعمار بریتانیا برانگیزاند. اما پروژه بزرگ «عملیات افغانستان» شکست میخورد و ناکام میماند. در این گیر و دار در گوشه دورافتادهای از ایران، در حاشیه خلیجفارس، جنبشی کوچک اما دیرپا علیه نیروهای متجاوز انگلیس در جریان است. در چنین اوضاعی واسموس، این روستازاده اهل شمال آلمان به این جنبش میپیوندد.
کتاب «ویلهلم واسموس لورنس آلمانی همراه دلیران تنگستان» براساس مدارک موجود در پرونده اداری ویلهلم واسموس در وزارت خارجه آلمان و سایر اسناد رسمی قابل دسترس درباره فعالیتهای واسموس (گزارشها، تلگرامها، نامهها و ...) که در آرشیو سیاسی وزارت خارجه نگهداری میشود و همچنین نوشتههای شخصی به جامانده از او تدوین شده است.
کتاب این انگلیسی نامدار نه تنها به عنوان اثری تاریخی بلکه افزون بر این به عنوان شاهکاری ادبی شهرت و مقبولیت عمومی یافته بود. اما قهرمان ما از این بابت ترسی به دل نداشت. او کتاب لورنس با عنوان شورش در صحرا کتابی که اگر قهرمان ما خاطراتش را مینوشت باید با آن چالش و هماوردی میکرد را خیلی زود خوانده و بخشهای بلندی از آن را مثلا بخش مربوط به گزارش تحسنآمیز لورنس درباره عقبنشینی منظم و حسابشده یک گردان سرباز آلمانی در صحرای عربستان و زیر شدیدترین آتش دشمن، و نیز برخی نظرها و مشاهدات این رزمنده تکور و مرتاض مسلک در زیر آفتاب سرزمینی بیگانه را برای خود رونویسی کرده بود.
واسموس با وجود علاقه شدیدش به طبیعت و شیطنتهای فراوان دوره نوجوانی از شانزده سالگی با پشتکار و علاقه به نوشتن خاطرات روزانهاش میپرداخت و قلمی روان و توانا داشت که تسلط کاملش بر تندنویسی به روش گابلسبرگ پرداختن به این علاقهمندی را آسان میکرد و به آن دامن میزد. یکی از تمرینهای دوره نوجوانیاش تندنویسی موعظه روزهای یکشنبه کشیش در کلیسای موطنش بود. تندنویسی در سالهای آخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یکی از آن فناوریهای فرهنگی به حساب میآمد که هر جوان جویای نام میبایست بر آن مسلط باشد.
واسموس حتی در سنین بلوغ هم چرکنویس بسیاری از متون بلندش را به روش تندنویسی تهیه و بعدا آنها را با دست پاکنویس یا با ماشین تحریر تایپ میکرد. اما نه تندنویس حرفهای بود و نه بسیارنویس و روده دراز فقط این که نگارش را به مثابه وسیلهای برای بیان به نحوی کاملا طبیعی و بدیهی در اختیار میگرفت و سبک نگارشش بسیار بیشتر از آنچه در نوشتارهای اکثر مردم مشاهده میشود به بیان شفاهی و غیررسمی و از پیش آماده نشده شباهت داشت و گویش پلات دویچ آن هم به لهجه غلیظ فالن شرقی که در روستای موطن او و در خانه پدریاش به آن تکلم میشد و واسموس هم طبیعتا بر آن تسلط کامل داشت مانع از سخن گفتن او به زبان فصیح و بدون لهجه آلمانی نبود. بسیاری از خاطرات، نامهها، گزارشها، تذکرات، تلگرامها و عکسهای تهیه شده توسط او باقی مانده و در دست است. این مدارک مبنای متن و محتوای این کتاب را تشکیل میدهند.
این کتاب در چهار بخش تدوین شده است. چغادک، خاورزمین، جنگ و بازگشت به وطن 4 بخش کتاب را تشکیل میدهد. مولف در بخش چغادک به آیا حاضرید به مردی اعتماد کنید که...، چه کاری باقی مانده است؟ جواز سفر، از ما تَرَک، ایرما تب دارد؛ تراکتور چرخ زنجیری، باد داغ جنوب، اسیر زمین و وداع با اسلحه پرداخته است. سپس در بخش خاورزمین به زنگبار مومباسا، سودا و اندوه، بوشهر، قشقاییها و نفت و گلاب اشاره کرده است.
جنگ مفصلترین بخش کتاب است و نویسنده در این بخش به نکتههای بسیاری پرداخته است. مام میهن تو را میطلبد، ماکس فون اوپنهایم، عملیات افغانستان، ایران گرفتار در کشاکش جبههها، حمله له کاروان، ناآكامی در شیراز، افسران سوئدی ژاندارمری؛ عملیات تنبیهی انگلیسیها، میدان کارزار، خان و شیخ، حمله شبانه به بوشهر، ووسترو در شیراز، بوشهر در تنگنا، واسموس و ووسترو با هم درگیر میشوند، بازداشت اوکانر، زخم خنجر در کوسهتان، زندانیان ارگ شیراز، پرسی سایکس و پلیس جنوب ایران، مهمان ناخوانده، واسموس تاریخنگار، تب اسپانیایی، یادداشتهای روزهای عقبنشینی و... در این گنجانده شده است.
در بخش بازگشت به وطن نیز دریای سیاه، اولندورف درانگشتدت، مجاهد و ناکامی، واماندگی، شگست، آزمون؟ آمده است. پایانبخش کتاب نیز گاهشمار ونکتههای درباره نویسنده کتاب آمده است. هندریک گروتروپ دکترای حقوق دارد و سالها در مقام رئیس دارایی و مدیر ارشد فرمانداری در شهر زالنتس گیتر (ایلت ساکسونی سفلی در آلمان) خدمت کرده است. پس از بازنشستگی به عنوان مشاور مجری طرحهای آبادانی و کمکرسانی در کشورهای آفریقایی جنوبی، اتیوپی، چین، روسیه، لهستان، استونی، کامبوج و فیلیپین فعال بوده و درباره چگونگی حل مشکلات شهری و اداری تالیفاتی دارد.
پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول و ضربه روحی شدیدی که این شکست بر عامه مردم وارد کرد، طبیعتا افکار عمومی این کشور به رویدادهای جاری در جایی بیگانه و بسیار دور به نام ایران توجه و علاقه چندانی نداشت. مضافا که واسموس در سالهای نخست پس از جنگ به یادداشتها و مهمترین مدارک مربوط به سالهای مبارزه یکتنه و جانانهاش در ایران دسترسی نداشت.
واسموس در ژانویه سال 1919 با این هدف که مدارک و یادداشتهایش به دست دشمنی که در حال پیشروی بود نیفتد، آنها را در جایی مطوئن در یک غار در فاصله میان آ شی و مخدون پنهان کرده بود. و تازه در سال 1924 که بار دیگر اجازه بازگشت به ایران یافت توانست صندوق حاوی مدارک را از مخفیگاه بیرون آورد. اما در این زمان کارهای ساختمانی و امور کشاورزی مجتمع چغادک که مزرعه آيمایشی و نمونه او بود چنان وقت و نیرویش را گرفته بود که فرصتی برای کار آرام و بیدغدغه پشت میز و به طریق اولی امکان و فرصتی برای نگارش یک کتاب خاطرات مفصل در اختیار نداشت تازه چهل و پنج سال از عمرش میگذشت و تصور میکرد هنوز بینهایت وقت و فرصت در اختیار دارد.
واسموس در پنجاه و یک سالگی در حالی که به آلمان برگشته بیآن که کارهایش را سروسامان دهد و بیآنکه پیشنویس خاطراتش را به پایان برساند، ناگهان و به نحوی کاملا غافلگیرکننده میمیرد. دیگران این وظیفه را بر عهده میگیردند. نوشتاری که کریستفر سایکس مورخ انگلیسی در بزرگداشت او نوشته بسیار بزرگوارانه و آکنده از احترام و ستایش است. این نوشتار داگوبرت فون میکوش نویسنده آلمانی را که دستنویس خاطرات ناتمام واسموس در دسترس اوست بر آن میدارد که به نحوی مشابه تصویری مشعشع و آرمانی از واسموس به رشته تحریر درآورد.
«ویلهلم واسموس لورنس آلمانی همراه دلیران تنگستان» در 407 صفحه، شمارگان 770 نسخه و بهای 45 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.