کتاب «شریعتی؛ پدر و پسر» (نگاهی انسان‌شناختی به محمدتقی شریعتی و علی شریعتی) نوشته محسن زال منتشر شده است.

شریعتی؛ پدر و پسر» (نگاهی انسان‌شناختی به محمدتقی شریعتی و علی شریعتی) نوشته محسن زال

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۸۳۲ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۵۵۰ هزار تومان در انتشارات ماهریس راهی بازار کتاب شده است.

در بخش‌هایی از مقدمه کتاب می‌خوانیم: شریعتی پس از انقلاب دستمایه‌ای شده است تا جریان‌های مختلف با بهره‌بردن از گفته‌های او و یا حتی تحریف و جابه‌جایی وقایع تاریخی،‌ آنچه را می‌خواهند به دست بیاورند؛ بنابراین پس از انقلاب بیش از آن‌که «پدیدار شریعتی» آن‌چنان که در تاریخ هویدا شده است مورد نظر باشد، «انگاره» و تصویری از او مبنا شده و مورد نظر قرار گرفته که چه بسا با پدیدار تاریخی او فاصله بسیار دارد. البته این بدان معنا نیست که آنچه نگارنده «پدیدار» می‌انگارد، اصیل و یکه و برابر «حقیقت شریعتی» است و تنها احتیاج به کشف شدن دارد، بلکه مراد این است که این «انگاره‌»ها در بسیاری از موارد به فهم و یا حتی تفسیری از تاریخ «کنشگر» نیز متعهد نیستند؛ بنابراین مسئله اختلاف بر سر تفسیرهای ناسازگار نیست، بلکه مسئله بر رویدادها و داشته‌هایی است که هر تفسیری از آن ارتزاق خواهد کرد، داشته‌هایی که «انگاره‌»ها برای پایداری خود بیشتر آن را نفی می‌کنند، یعنی انگاره‌ها یا روایت تاریخی خود را ندارند و با تاریخی از کنشگر که بدان باور دارند و آن را ترویج می‌کنند نیز ناسازگار می‌افتند.

بی‌تردید در این نگاه انسان‌شناختی برای سنجش این پدر و پسر ضرورت بازگشت به این انگاره‌ها و بررسیدن دوباره آن‌ها اجتناب‌ناپذیر بوده است، جریاناتی که بعدها با عنوان «ملی-مذهبی» مشهور شده‌اند و علی شریعتی و محمدتقی شریعتی را نیای فکری خود می‌دانند، گاه از آن‌ها تصویر و «انگاره‌ای» ساخته‌اند که گویی میل به ایستادگی در برابر گفتمان روحانیت را دارد و درصدد ارائه اسلامی نوین است.

برای این پژوهش هر نوع نوشته و سندی که در دسترس بوده استفاده شده، ولی نگارنده در بیشتر موارد در گفت‌وگو با کسانی که می‌توانستند به این پژوهش کمکی بکنند ناکام بوده است. با این‌حال گفت‌وگو با چند تنی که ممکن شده، آمده است.

بدیهی است آنچه در این دفتر آمده، بر داده‌هایی استوار است که در دسترس است و یافته‌هایی دیگر می‌تواند آن را نیرو ببخشد و یا تضعیف کند. این تأکید از آن رو گفتنی است که بر این پافشاری شود که هر یافته‌ای و هر نظریه‌ای بر روش و شواهدی استوار و ابطال‌ناپذیر نیست؛ اما نگارنده همواره کوشیده تا با انصاف و بدون پیش‌داوری خودآگاه موضوع را بررسی کند و مدعی نیست که به‌طور کامل کامیاب بوده است.

در بخش دیگری از این مقدمه زال با اشاره به آشنایی منسجمش با شریعتی در دفتر پژوهش‌های شریعتی و نشریه ایران فردا و این‌که پیش‌تر مانند بسیاری از پیروان شریعتی بر این باور بوده که او می‌تواند گریزگاهی به رهایی بگشاید که البته بعد از بررسی آراء شریعتی آن‌ها را پذیرفتنی نیافته، یادآور شده است: پس از انقلاب کشکمکشی درباره شریعتی، میان پیروان و مخالفین یا منتقدین او وجود دارد که هر یک برای به کرسی نشاندن نظر خود به تکه‌هایی از آثار او دست می‌برند و سویه‌های دیگر را از جلوی چشم دور می‌کنند تا نادیده بمانند، از این روست که این درگیری نه به سرانجام می‌رسد و نه پایانی دارد، نگارنده تلاش کرده در هر موردی که وارد می‌شود، دیدگاه‌های گاه ناسازواره شریعتی را بیاورد تا به این نقد دچار نشود که او نیز سویه‌ای را برگزیده و «بولتن‌وار» سویه‌هایی را از نظر انداخته است. این روش باعث شده که ارجاع‌ها بسیار بیش از آنی بشود که برای کاری پژوهشی از این دست می‌توان به کار برد. اما چاره‌ای از آن نبود و کاستن از ارجاع‌ها موجب می‌شد تا نگارنده نیز به فربه‌کردن تحلیل بپردازد، و سرانجام نیز تحلیل خود را با تحلیل‌های دیگران درگیر کند، بدون این‌که بر پایه استواری بنا شده باشد و به همان نقدی دچار شود که پیروان و منتقدان شریعتی بدان متهم هستند.»

در نوشته پشت جلد کتاب نیز آمده است: «پیروان شریعتی بر این هستند که محمدتقی شریعتی و علی شریعتی همواره و به‌جان، در سازگاری بین ارزش‌های انسانی و سامانه «تجدد» کوشیده‌اند، و همه تلاش‌شان برای ساختن جهانی بوده که در آن ارزش‌هایی انسانی و ستوده، چون برابری و آزادی، با چهره‌ای مدرن جاری و ساری است. این دفتر با پیش کشیدن این پرسش که این پدر و پسر «اسلام‌گرایانی» هستند در تکاپوی بازگشت به دورانی سپری‌شده، یا کنشگرانی در آرزوی مدرنیته و ارزش‌های انسانی، در زندگی و تاریخ و آثار آن‌ها به کنکاش دست باز کرده است. دستاورد این پژوهش به ناگزیر «انگاره»هایی را که از این پدر و پسر توسط پیروان آن‌ها ساخته شده است، فرو می‌ریزد.

برای ساختن فردایی بهتر، گریزی از مواجهه با دیروز و امروز نیست. از این رو بایست در برابر فراموشی و کژنمایی و دستکاری تاریخ ایستادگی کرد و گذشتۀ هرچند تلخ را نوشید و از آن آموخت. برای رهایی از هستی‌های نادلخواه بایست به خود اندیشید و به کرده‌های خود نگریست. این دفتر نگاهی است به «پدر و پسری» که در ساختن امروز ما نقش داشته‌اند، نقشی که برای دانستن چرایی و چگونگی بهره‌ای از رخدادهای پسین و امروزین بایست بدان بازگشت. از این رو این دفتر «یادآوری»ای است از آنچه میل به فراموشی و فرار از رویارویی دارد.»

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...