کتاب «آینده تاریخ است؛ چگونه تمامیت‌خواهی دوباره بر روسیه مسلط شد»  [The future is history : how totalitarianism reclaimed Russia] نوشته ماشا گسن [Masha Gessen] با ترجمه افشین خاکباز توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

آینده تاریخ است؛ چگونه تمامیت‌خواهی دوباره بر روسیه مسلط شد»  [The future is history : how totalitarianism reclaimed Russia] ماشا گسن [Masha Gessen]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۷ منتشر شده است.

ماشا گسن نویسنده این‌کتاب، روزنامه‌نگار آمریکایی روس‌تبار است و کتابی با عنوان «مرد بی‌چهره: ظهور باورنکردنی ولادیمیر پوتین»‌ را در کارنامه دارد. او جوایز مختلف و عضویت افتخاری بنیاد گوگنهایم و بنیاد کارنگی را هم در کارنامه خود ثبت کرده و نوشته‌هایش در مجلاتی چون نیویورک تایمز، نقد کتاب نیویورک،‌ نیویورکر، اسلیت و ونیتی‌فر منتشر شده‌اند. او سال‌ها در مسکو زندگی می‌کرد اما چندسالی است مقیم نیویورک شده است. او در سال‌های کودکی چون والدین‌اش معتقد بودند رژیم کمونیستی شوروی همیشه ماندگار است، ناچار به ترک کشور شد.

نویسنده کتاب پیش‌رو می‌گوید درباره روسیه داستان‌های زیادی شنیده و خودش هم چند داستان نوشته است. او می‌گوید سرکوب، جنگ و حتی بازگشت به همان رفتارهای قبلی در صحنه جهانی، چیزهایی هستند که در کشورش رخ داده و می‌خواهد داستانشان را بیان کند. اما علاوه بر اتفاقات رخ‌داده، قصد آن را دارد که درباره اتفاقاتی هم که رخ نداده‌اند، داستان بگوید. گسن می‌گوید داستان‌های عامه‌پسند درباره روسیه دو گونه‌اند؛ کتاب‌هایی که درباره قدرتمندانی مثل استالین، تزارها و پوتین هستند و کتاب‌های دیگری که درباره مردم عادی و زندگی‌شان هستند. او کتاب‌های هر دو نوع را خوانده و در هر دو گونه قلم زده است.

کتاب «آینده تاریخ است» با زوال رژیم کمونیستی شوروی شروع می‌شود و بر کسانی تمرکز دارد که پایان کار شوروی از نخستین خاطره‌های شکل‌گیری شخصیت‌شان بوده است. به این‌ترتیب، داستان کتاب پیش‌رو، ۷ شخصیت اصلی دارد؛ ژانّا متولد ۱۹۴۸، ماشا متولد ۱۹۴۸، سِریوژا متولد ۱۹۸۲، لیوشا متولد ۱۹۸۵، مارینا آروتیونیان (روانکاو)، لف گودکف (جامعه‌شناس) و آلکساندر دوگین (فیلسوف و فعال سیاسی). لیوشا، ماشا، سریوژا و ژانا چهارجوانی هستند که از شهرها، خانواده‌ها و در واقع دنیاهای متفاوتی در شوروی به مسکو آمده‌اند. داستان این‌آدم‌ها در نقطه‌ای به هم گره می‌خورد و ...

کتاب «آینده تاریخ است» ۶ بخش اصلی با عناوین «زاده شوروی»،‌ «انقلاب»، «رشته‌شدن پنبه‌ها»، «رستاخیز مردگان»، «اعتراض» و «سرکوب» دارد و قصه روسیه را طی ۳۰ سال گذشته روایت می‌کند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

از آن به بعد، یکی از آن‌ مجری‌ها خبرنگاری را کنار گذاشته و شغل سنتی ناراضیان، یعنی آتش‌بانی را انتخاب کرده بود. دیگری به اوکراین رفته و برنامه خودش را آنجا راه انداخته بود، ولی بقیه در دنیای تلویزیونی که در کنترل کامل دولت بود جایی برای خود یافته بودند. برخی از آنها با شور و شوق برای پوتین تبلیغ می‌کردند، در حالی‌که دیگران خود را به مسائل فرهنگی و اجتماعی بی‌خطر محدود کرده بودند. شهرداری خط مونوریلی تا برج تلویزیون کشیده بود. و سِرژیوا آن اعتراض را فراموش کرد. اگر کسی روز قبل از این‌که به میدان بونوتنایا برود از او می‌پرسید آیا هرگز در اعتراضی شرکت کرده است یا خیر، با اطمینان می‌گفت که شرکت نکرده است. در واقع می‌گفت تا چندماه قبل که نخستین بار از پرونده ماکاروف باخبر شد، هیچ مشکلی با رژیم نداشته است.

این‌کتاب با ۴۶۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۶۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...