كتاب «ایران عصر ناصری؛ از طریق قفقاز و بین‌النهرین» [Genom Persien, mesopotamien och kaukasien] سفرنامه سون هدین [Sven Hedin] مستشرق سرشناس سوئدی به ایران با ترجمه وحید صابری مقدم از سوی انتشارات پیام آزادی منتشر شد.

ایران عصر ناصری؛ از طریق قفقاز و بین‌النهرین» [Genom Persien, mesopotamien och kaukasien] سفرنامه سون هدین [Sven Hedin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، كتاب «ایران عصر ناصری؛ از طریق قفقاز و بین‌النهرین» در 32 فصل و سه پیوست و 472 صفحه كه حاوی اسناد و نقشه‌های تاریخی ایران است، وارد بازار نشر شد.

كشورهای شمال اروپا و به‌خصوص سوئد در زمره كشورهایی در اروپا هستند كه درپیشینه تاریخی آنان در قالب دولت و نظام سیاسی هیچ نوع سابقه استعماری یا تجاوزگری به سایر كشورها دیده نمی‌شود. عموم حملات و دزدی‌ها و غارت‌های وایكینگ‌ها كه نسل مهاجمی از اهالی كشورهای اسكاندیناوی و به‌خصوص نروژی‌ها بوده‌اند در دوران قرون وسطی (از قرن هشتم میلادی به بعد) به بنادر اروپایی كه مستندات مربوط به رویداد آنها در تاریخ وجود دارند نه در قالب دولت‎‌ها بلكه تنها در قالب گروه‌هایی از دزدان دریایی انجام شده است.

روحیات مردمان شمال اروپا عموما و به‌طور سنتی آرام و به‌دور از هرنوع تنش و چالشی است و به گونه‌ای است كه علاقه‌مند هستند كه به‌طور مستقل تجربیات و كشفیات خود را نسبت به سایر سرزمین‌ها و جوامع بشری و مردم ساكن در آنها داشته باشند و اینكه لزوما متكی به دیدگاه و نظرات سایر برادران اروپایی خویش نیستند. علاوه بر آن محیط‌های طبیعی پرآب و جنگل‌های انبوه كاج در شمال اروپا مردمان آن سرزمین‌ها را مشتاق و علاقه‌مند به دیدن صحراهای كویری و آفتاب گرم و سوزان می‌نماید. سون هدین نیز برخاسته از این نوع تفكرات و دارای همین بینش‌ها است.

نامبرده زاده 19 فوریه 1865 در استكهلم است و درگذشت وی به تاریخ 26 نوامبر 1952 در همان شهر است. وی از دوران نوجوانی به جغرافیا و كشف سرزمین‌های ناشناخته علاقه‌مند بود. هدین بیش از 20 سال از عمر خویش را در صحراهای آسیا گذرانید و طی این سال‌ها دورافتاده‌ترین نقاط صحراها و دشت‌های آسیا و نیزكویرهای ایران را درنوردید و حاصل جست‌وجوهای جسورانه خویش را طی 65 جلد كتاب و صدها گزارش علمی در شاخه‌های جغرافیا، تاریخ و باستانشناسی منتشر ساخت.

او همچنین اسناد سیاسی و اطلاعات استراتژیكی ذی‌قیمتی را برای دولت متبوعش به ارمغان برد. قسمت عمده مخارج سفرهای طولانی او (و از جمله سفر اول وی به ایران) از سوی دربارسلطنتی سوئد تامین شد. وی شرق‌شناسی قوی و در رشته جغرافیا از جمله نخبگان عصر خویش بود. یافته‌های او كم نظیر و ستودنی هستند. حمایت وی از آلمان نازی در جنگ دوم جهانی به شهرت وی لطمه وارد كرد. او همواره مورد ستایش فرماندهان آلمانی بود و آنها از نتایج اكتشافات وی در مشرق زمین در جهت شناسایی سرزمین‌های دوردست آسیایی بهره‌مند می‌گردیدند. (برگرفته از كتاب كویرها و بیابان‌های ایران)

برداشت‌های وی از جامعه ایران در دوران قاجارها و در عصر ناصری و در زمانی‌كه به‌تازگی تلگراف وارد ایران شده بود و ماموران انگلیسی تلگراف‌خانه‌های ایران را اداره می‌نمودند، به‌خصوص در ترسیم اوضاع اجتماعی ایران و نقش قدرت‎های بیگانه و میزان نفوذ آنان در كشور ما بسیار شگفت‌انگیز است.

او 3 سفر به ایران داشته است كه اولین آن در سال 1886 و مصادف با فروردین ماه 1265 و در عصر ناصرالدین شاه قاجار 10 سال قبل از كشته شدن شاه در حرم حضرت عبدالعظیم به دست میرزا رضای كرمانی به ایران انجام شده است. دومین سفر وی در سال 1891 در همراهی به عنوان مترجم با سفیر آكرودیته دربار سوئد برای تقدیم عالی‌ترین نشان دربار پادشاهی سوئد به ناصرالدین شاه بود.

سومین سفر وی كه به مقصد هندوستان و تبت انجام شد در عصر مظفرالدین شاه قاجار و پیش از وقوع انقلاب بزرگ مشروطه بود. در شرایطی است كه جامعه در التهاب و در گیرودار و در كش و قوس شروع یك انقلاب و یك دگردیسی اساسی در حد و سطح كشوری است. او درباره اوضاع ایران در آن برهه تاریخی چنین می‌نویسد: «جایی را كه قریب به بیست سال قبل از این دیده بودم بسیار تغییر یافته و مردم ایران به‌طور علنی دربار پادشاهی و حكمرانان را بدون ترس در همه جا مورد انتقاد قرار می‌دهند.

سفر به ایران نامبرده (Genom persien mesopotamien och kaukasien- reseminnen af Sven Hedin) كه عنوان دقیق آن «سفرنامه سون هدین از طریق ایران، بین‌النهرین و قفقاز» نام دارد و در سال 1887 در استكهلم در 3700 نسخه چاپ و طبع گردید، هیچ‌گاه ترجمه نشد. با ارزش‌ترین قسمت این كتاب نقشه ایران و قفقاز است كه برگرفته از منابع آلمانی، روسی و انگلیسی و به زبان سوئدی است كه در انتهای كتاب به‌وسیله نویسنده ترسیم شده است. این در زمانی است كه كشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس و عربستان هنوز موجودیتی نداشته و در قالب دولت تشكیل نشده بودند. (در سال 1886) امروزه بایستی در آنتیك فروشی‌های شمال اروپا در جست‌وجوی اصل این سفرنامه بود.

مترجم كتاب كه خود دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه است و دوران دانشجویی خود را در سوئد گذرانده و علاقه داشته نگاه تاریخی مردم اسكاندیناوی و به‌ویژه سوئدی‌ها را نسبت به ایران بیشتر بداند، به سختی یك نسخه از كتاب را از طریق رییس بنیاد سون هدین دریافت كرده آن را به فارسی برگردانده است. مترجم امیدوار است ترجمه این كتاب بتواند به آشنایی بیشتر با نوع نگاه مردم كشورهای اسكاندیناوی به ایران كه دارای روحیات و نوع نگرش متفاوت از دیگر مناطق اروپا هستند، كمک کند.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...