مردم ایران را به سه دستهی شیخی، متشرعه و کریمخانی تقسیم میکند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دستهی «ترک» و «فارس» تقسیم میکند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانههای کتاب حتی به مورد «شمالیها» و «جنوبیها» میرسد... اصرار بیشاز اندازهی نویسنده به مطالبات قومیتها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خستهکننده و ملالآور میشود و به نظر چنین میآید که خواستهی شخصی خود اوست
...
درواقع کتاب «عارف جانسوخته» را به توصیه مادرم برای معرفی مولانا به فرانسویان نوشتم... در مناقبالعارفین آمده که به مولانا خرده میگیرند که چرا دور و بر تو کفشدوز، بزاز و بقال هست... میتوان با مولانا دست به شعردرمانی زد. من همواره معتقدم تراپی با شعر خوب اتفاق میافتد... مام دوران تحصیلم تا دوره دکتری در رشته چینشناسی، دغدغهام بررسی نقش ایرانیان در ترویج مذاهب غیرچینی در چین بود. جالب اینکه حتی بودیسم هم بهجای اینکه از هند به چین برود، توسط ایرانیها به چین برده شده است
...
اصلاحطلبی در سایهی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافلهی تجدد جهانی میدانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه داناتر و کاردانتر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامهی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود
...
اندیشه ایرانشهری شکلی از آگاهی ایرانی است که دین نامشهود در آن نقشی تعیینکننده دارد... طباطبایی در مکتوبات خود هدفی استراتژیک را دنبال میکرد و از دل این استراتژی بههیچوجه «صلح» بیرون نمیآید... پروژه او در نقطه نهایی ذیل شیوهای از مشروطهخواهی سلطنتی مبتنی بر حق سیاسی در معنای مدرن کلمه است... شکوفایی ایران در طول تاریخ همیشه وقتی محقق شده که ایرانی به اصل وحدت در کثرت عمل کرده است... نظریه میهندوستی جمهوریخواهانه بر پایه خوانشی از ارسطو... طباطبایی متفکر جنگ است
...
نقد تاریخی جدید یکی از مهمترین وظایف خود را برجسته کردن «روایتهای تاریخی سرکوبشده از گروههای در حاشیه مانده» میداند... این رمان به طور مشخص متعلق است به گفتمان بهشت دوردست: غرب خوب است اما روی خوش به نمایندگان آن در کشور ندارد... تقریباً همهی فعالان سیاسی اجتماعی ما در دو برههی مهم شهریور ۲۰ و مرداد ۳۲ را تمسخر میکند. آنان را الکن و بیآینده تصویر کرده است. از طرفداران هیتلر بگیرید تا چپها و مذهبیها و سلطنتطلبها و
...
یک ضرب المثل چینی میگوید: اگر میخواهی ثروتمند شوی، ابتدا راه بساز... سرمایه گذاری به ارزش یک تریلیون دلار در حوزه زیرساخت، انرژی و ارتباطات... چین برای تمام کشورهایی که در مسیر او به انتهای اروپا قرار دارند، برنامه دارد. او مثل بزن بهادرهای کمعقل فقط یک راه حل ندارد. به هر دولتی، مجموعهای از پیشنهادهای اغواکننده با ظاهری بُرد-بُرد ارائه میدهد... قدرت بر مثلث «زور- پول- گفتمان» استوار است و چین هنوز در دو رکن، فاقد توان ایجاد چالش اساسی برای آمریکاست
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
میخواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطهای بیابد و بگوید «اینجا پایانی خوش برای خودم میسازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعیاش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیلیافته برای مجموعهای از مسائل بنیادین است که در هم تنیدهاند؛ مسائلی همچون رابطه فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه تلاقی دهها مسئله ژرف و تأثیرگذار است
...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار میگیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه میدهی... روان شناسی رشد به ما کمک میکند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی میرسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی میرسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد
...
مشاوران رسانهای با شعار «محصول ما شک است» میکوشند ابهام بسازند تا واقعیتهایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست میبیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفتوگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسشها را با نظاممندی، دقت و منطق پی میگیرد
...
عوامل روانشناختی مانند اطمینان بیشازحد، ترس از شکست، حس عدالتطلبی، توهم پولی و تاثیر داستانها، نقشی کلیدی در شکلگیری تحولات اقتصادی ایفا میکنند. این عوامل، که اغلب در مدلهای سنتی اقتصاد نادیده گرفته میشوند، میتوانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونقهای غیرمنتظره یا رکودهای عمیق میشوند
...
جامعیت علمی همایی در بخشهای مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستانهای مثنوی، او معانی لغات را باز میکند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی میپردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزارههای غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیمبندی سهگانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی میکند
...











