شصت و پنجمین نشست از سلسله نشستهای عصر شنبههای مجله بخارا به معرفی و بررسی کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» [The Shah of Iran, the Iraqi Kurds, and the Lebanese Shia] نوشته آرش رئیسینژاد، با ترجمه پریسا فرهادی که از سوی نشر نی منتشر شده، اختصاص داشت. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر شنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۴ با سخنرانی امین آریان راد، آرش رئیسینژاد، حمید قزوینی، مهدی فیروزان و علی دهباشی در شهر کتاب مرکزی تهران برگزار شد. در ادامه گزارشی از این نشست از نظر میگذرد:
![شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» [The Shah of Iran, the Iraqi Kurds, and the Lebanese Shia] نوشته آرش رئیسینژاد](/files/175757890963495051.jpg)
جای یک ویراستار فنی در این کتاب خالی است
علی دهباشی مدیر و سردبیر بخارا نخستین سخنران این نشست بود. وی در ابتدای نشست گفت: نخست باید نسبت به زلزلهای که برای مردم افغانستان پیش آمد، اظهار تاسف و همدردی کنم. امیدوارم مردم ایران چون همیشه به این مردم آسیبدیده کمک کنند.
وی افزود: موضوع کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» موضوعی است که مورد بحث ماست. در حوزه ادبیات سیاسی ما در زمینههای دیگر گامهای دیگری برداشتهایم اما این کتاب از ارزشهای ویژهای برخوردار است و ویژگیهای ژئوپولیتیکی ایران و منطقه را در دوره مورد بحث شرح میدهد. در این اثر از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۷ مورد تحقیق آرش رئیسینژاد است. با یک تورق آنی کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» درمییابیم که نویسنده از هیچ منبعی فروگذار نکرده و فهرست پاورقی دهها صفحه را در برگرفته است.
کتاب من تاریخ در بستر جغرافیا است
آرش رئیسینژاد نویسنده کتاب دومین سخنران این نشست بود که به صورت آنلاین و تصویری در این نشست حضور داشت و گفت: ابتدا ارادت خودم و خانوادهام را به آقای دهباشی عرض میکنم، امیدوارم پایدار و سربلند باشند. سپاسگزارم که وقت را برای بررسی این کتاب مهیا کردهاید. کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» سروصدای زیادی ایجاد کرده است. این موضوع رساله دکتری من بود که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ یعنی ۹۲ تا ۹۵ خداوند کمک کرد و قرارداد چاپ آن را گرفتم و چاپ شد.
وی افزود: این کتاب رابطه ایران با گروههای غیردولتی بود. من قصد داشتم ریشههای این روابط را در قبل از انقلاب پیدا کنم. میدانستیم که شاه از کردهای عراق حمایت کرده است، ایران پهلوی و شیعیان لبنان. در این زمینه با ۵۳۰ صفحه سند روبه رو شدم که این اسناد تبدیل شد به کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه». من در تمام صفحات کتاب از اسناد دست اول استفاده کردم. دومین تمایز این کتاب این است که از دل تاریخ در فواصل این سالها چه روندی شکل گرفته و چه فراز و نشیبی در روند این روابط وجود داشته است.
رئیسینژاد بیان کرد: زمانی که به عنوان یک پژوهشگر به وقایع گذشته تا امروز نگاه میکنید، مهم نیست که روابط خوب است یا نه، باید دلایل پشت پرده روابط را پیدا کنید. سه پرسش اصلی برای من مطرح بود؛ چرا، چگونه و چه پیامدی داشت. خوشمان بیاید یا بدمان بیاید بر روی این سه مسئله خیلی تاکید کردم. بیشترین تمرکز من بر روی جغرافیا و تاریخ بوده است. تلاشم این بود که مواد خام تاریخ و جغرافی را دنبال کنم. جریان رودخانه، تاریخ و بستر، جغرافیا است. کتاب من تاریخ در بستر جغرافیا است.
صدر حمایت مستقیم ساواک را نپذیرفت
امین آریان راد، پژوهشگر تاریخ و منتقد در ادامه این نشست به نقد و بررسی کتاب پرداخت و گفت: آرش رئیسینژاد کتاب خود را در سال ۲۰۱۹ به چاپ رسانید و ترجمه آن در سال ۱۴۰۳ منتشر شد. مسئله کتاب بحث سیاست خارجی غیردولتی ایران در دوره پهلوی و در واقع روابط این حکومت با یکسری گروههای غیردولتی سیاسی و نظامی با تمرکز بر کردهای عراق و شیعیان لبنان است.
وی افزود: نویسنده کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» در واقع کوشش کرده است تا چرایی و چگونگی پیوندها بین ایران پهلوی با کردهای عراق و شیعیان لبنان را بررسی کند و پیامدهای این پیوندها را برای امنیت ملی و سیاست خارجی ایران توصیف کند. در واقع این اثر برای سیاست منطقهای جمهوری اسلامی در حمایت از گروههای نیابتی به نوعی استدلال تاریخی فراهم میکند، بر همین اساس در واقع لزوم شناخت یک چنین سیاستی و پیشینه آن باعث شده است که در واقع به این کتاب در ایران توجه شود. کمااینکه در یک سال و خردهای که از انتشار چاپ اول کتاب میگذرد، الان به چاپ پنجم هم رسیده است.
آریان راد بیان کرد: تفاوتهای خیلی قابل توجهی بین ترجمه فارسی کتاب و اصل انگلیسی کتاب وجود دارد که من در این نشست بر روی ترجمه فارسی کتاب تمرکز میکنم و نکاتی که میگویم معطوف به این چاپ است که طبیعتاً با نسخه انگلیسی تفاوتهایی دارد. از بین دو گروه دولتی که هستند من بر روی مسئله شیعیان لبنان تمرکز میکنم تا ببینم نویسنده چگونه این گروه غیردولتی و پیوندهای آن را با پهلوی بررسی کرده است. من بحث را در پنج گفتار ارائه میدهم، بحث دانش عمومی نویسنده و منابعی که استفاده کرده است.
وی در ادامه گفت: بحث دیگری که بر آن تمرکز میکنم مسئله پژوهش است و دیگری طرح سبز ساواک و بحث اعزام سید موسی صدر به لبنان و فعالیتهای او و حضورش در لبنان. من در مدتی که این کتاب را مطالعه میکردم، سعی کردم تا این کتاب را به صورت کامل بررسی کنم، ضعفهایی در کتاب هست که نشان میدهد دانش عمومی نویسنده در مورد صدر و شیعیان لبنان ضعیف است. این مسئله با آشنایی اندکی که نویسنده با ادبیات پژوهش دارد، در پیوند است. به همین دلیل است که بخش شیعیان لبنان این کتاب و آن مقالهای که عباس سمیعی در مورد نقش ساواک در لبنان نوشته است؛ در واقع کتاب از این مقاله تاثیر پذیرفته و این تاثیر پررنگ است، تاثیر مقاله بر کتاب مقداری با استناد و کمی بدون استناد است. آن مقاله بسیار مهمی است و در واقع مستخرج از رساله دکتری عباس سمیعی است که در مورد نقش ساواک در انقلاب سال ۵۷ در سال ۹۴ در دانشگاه کمبریج دفاع شده است.
آریان راد افزود: نویسنده در واقع به سه دسته منبع اسناد، گفتوگوها و سایتهای اینترنتی متکی است. گرچه کتابها و مقالاتی را هم دیده و در کتاب از آنها استفاده کرده است. اسناد دو دسته هستند، یکسری اسناد چاپ شده و گروه دیگر اسناد آرشیوها از جمله آرشیو وزارت خارجه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مراکز مشابه. اگر بخواهیم در مورد لبنان صحبت کنیم، آن مجموعه سه جلدی «امام موسی صدر به روایت اسناد» یک مجموعه سه جلدی خیلی مفصل و خیلی مهم است که نباید از نظر دور بماند. گرچه خود نویسنده در مقدمه کتاب به این تفاوت بهرهگیری از اسناد اشاره کرده است، اما در طول کتاب در واقع هیچ استنادی به آن مجموعه اسناد چاپ شده نمیبینیم و فقط نهایتاً در فهرست منابعی که در نسخه انگلیسی که در پایان هر فصل قرار دارد و در نسخه فارسی در پایان کتاب است، مشاهده میکنیم.
![شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» [The Shah of Iran, the Iraqi Kurds, and the Lebanese Shia] نوشته آرش رئیسینژاد](/files/175757896793076689.jpg)
وی بیان کرد: در واقع نویسنده به جای اینکه به خود آن کتاب استناد بدهد به اسنادی که در کتاب است، استناد کرده است و ما به همین خاطر نمیدانیم که چه مقدار از این اسناد، اسناد چاپ شده است که در اختیار همگان قرار دارد و چه مقداری در واقع اسنادی است که ناشی از کوشش نویسنده برای رسیدن به اسنادی است که در مراکز اسنادی به پژوهشگران ارائه میشود که البته این از نظر روش تحقیق ایراد دارد. از یکسری گفتوگوهای شفایی نیز در کتاب بهره گرفته شده است. این گفتوگوهای شفایی با نزدیکان صدر و کسان دیگری مانند محمدعلی مهتدی و ابراهیم یزدی انجام شده است. ولی استفاده از این گفتوگوها شاید در بخشهایی از کتاب بیش از آن چیزی است که مورد نیاز بوده است، یعنی بدون اینکه به جایگاه مخاطب توجه شود، در موضوعات مختلف به حرفهای آنها استناد شده است.
آریان راد در ادامه گفت: مثلاً گفتههای مهدی فیروزان در مورد رویکرد دولت فواد شهاب در مورد گرویدن شیعیان به مسیحیت و تقیه آنها یا پیوستن جوانان شیعه به احزاب چپ و یا گفتههای محمدعلی مهتدی در مورد روابط منصور قدر با اسرائیل. در جاهایی هم نویسنده در مورد استفاده از این منابع شفاهی خوشبینی انجام داده و آنها را حتی بر اسناد مرجح شمرده است. یعنی اسناد چیز دیگری میگویند و گفتوگوی شفاهی چیز دیگری میگوید و چون بحث بر سر یک تاریخ است؛ پس در واقع ما باید به اسناد رجوع کنیم، نه یک گفتوگو با حافظه بشری بعد از این همه سال.
وی افزود: یکسری منابع اینترنتی هم هست که این منابع اینترنتی خودشان یکسری گفتوگوهایی هستند که قبلاً چاپ شدهاند اما بازنشر شدهاند. مثلاً گفتوگوی احسان نراقی با خبرگزاری فارس، گفتوگویی است که قبلاً احسان نراقی با مرتضی رسولیپور انجام داده و این چاپ شده است، نه اینکه احسان نراقی با فارس گفتوگویی انجام داده باشد. استناد به این سایتها در کتاب خیلی زیاد است. مقالهای که در سایتی بوده و خودش از یک منبع دیگری گرفته شده است. یکسری مطالب هم هستند که استنادی ندارند مانند زندگینامه صدر و وضع شیعیان پیش از ورود صدر به لبنان. در عین حال دو کتاب خیلی مهم را نویسنده نادیده گرفته است که اگر به آنها رجوع میکرد شاید کارش شکل و شمایل دیگری پیدا میکرد. یکی مجموعه مسیره است که در دوازده جلد به عربی و فارسی چاپ شده است و یک مجموعه از اخبار و سخنرانیها و مصاحبهها و حتی بعضی از نامههای صدر در این مجموعه هست، این کتاب به عنوان «گام به گام با امام» در ایران ترجمه و منتشر شده است و هر پژوهشی در مورد صدر بدون استناد به این مجموعه ناقص خواهد بود.
این پژوهشگر حوزه تاریخ بیان کرد: دیگری کتاب «لبنان» اثر مصطفی چمران است. مجموعه سخنرانیهای چمران در سال ۵۹ درباره لبنان ارائه شد که اطلاعات مهمی را در مورد لبنان در اختیار ما قرار میدهد. من از یکسری مباحث میگذرم و وارد بحث مسئله پژوهش میشوم. در واقع هم عنوان کتاب و هم مسئله پژوهش آنگونه که در مقدمه اشاره شده است، این را به ما میگوید که دستکم یکی از مسائلی که مدنظر نویسنده است، بحث شیعیان لبنان و روابط آن با حکومت پهلوی است. ولی در واقع کتاب بدون اینکه در عنوان و مسئله پژوهش اشاره خاصی به صدر کند، بر این مسئله متمرکز است. اما چون هم اطلاعات ما در مورد روابط ایران پهلوی در مورد شیعیان لبنان اندک است، چون هنوز دسترسی به پروندههایی که از اینها در ساواک وجود دارد، مقدور نیست.
تنهایی امام موسی صدر نشان از تنهایی ایران دارد
آریان راد در ادامه گفت: نویسنده به همین دلیل چون اطلاعات اندکی داشته است، لذا با کلیدواژه شیعیان وارد شد اما بر روی صدر متمرکز شده است. شاید به همین خاطر است که نویسنده در ابتدای پژوهش خود از روابط استراتژیک شیعیان لبنان با کردهای عراق یاد میکند و در پرسشهای خودش هم از پیوند کردهای عراق و در حد کمتری با شیعیان لبنان یاد میکند. شاید میخواست این خلاء را به گونهای در واقع توجیه کند. در جایی دیگر و در عبارت دیگری باز هم سعی میکند، این خلاء را بپوشاند. در اسناد یکسری اشاراتی هست. در گاهنامه ۵۰ ساله شاهنشاهی ایران هم یکسری اطلاعاتی در مورد کمکهایی که محمدرضاشاه پهلوی به شیعیان لبنان کرده است و همچنین یکسری اشارات پراکنده در یادداشتهای علم موجود است. یعنی حکومت پهلوی صرفنظر از موضوع صدر برنامههایی در ارتباط با شیعیان داشته است. بحث کمک به مدارس، مساجد، کمک بلاعوض و حتی در یک مواقعی فرستادن پول، دارو و حتی اسلحه برای زعمای شیعه.
وی افزود: از این مسئله که بگذریم، یک مسئله که وجود دارد، طرح سبز ساواک است. کل این صحبتهایی که در مورد شیعیان لبنان میشد مربوط میشود به طرح سبز ساواک. نویسنده بحث خود را از اینجا آغاز میکند که وقتی که جمال عبدالناصر حکومت بر مصر را در دست میگیرد، این خطر پان عربیسم، احیاء میشود. حکومت پهلوی به دنبال این است که پیوندهایی با لبنان برقرار کند. ولی در ابتدای امر به سراغ نخبگان مارونی میرود و از سمت دیگر خود نخبگان مارونی لبنان هم برای اینکه هویت مسیحی لبنان را حفظ کنند، با پانعربیسم مخالف و به دنبال این بودند که چنین پیوندهایی را با دولتی مانند ایران داشته باشند و در واقع اعراب سنی که در پی اتحاد عربی بودند، را به چالش میکشند.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: نویسنده بعد از آن وارد بحث بحران و جنگ داخلی ۱۹۵۸ میشود که از این بین هم فقط ایران است که برای شمعون اسلحه میفرستد. اما دخالت محدود آمریکا در بحران لبنان باعث میشود که شاه به تیمور بختیار که در آن زمان رئیس سازمان امنیت کشور بود، برنامهای برای مهار پان عربیسم فراهم کند. نویسنده از دو برنامه نجات عراق برای بازگرداندن سلطنت هاشمی در عراق، که به شکست انجامید و دوم برنامه سبز مهار پانعربیسم در لبنان البته با اتکا به شیعیان لبنان، سخن به میان میآورد. منبع نویسنده برای مسئله طرح سبز و تنها منبعی که در این زمینه در اختیار داریم و بحثهایی که مربوط به حمایت عصر پهلوی لبنان داریم به یک نفر برمیگردد و آن هم عیسی پژمان است که در آن زمان از صاحبمنصبان ساواک بود و عملیات ایران را هم در کردستان عراق در دست داشت.
آریانراد گفت: به حرفهای پژمان در یک نامه که دقت میکنیم انگار قضیه چیز دیگری است. به این شکل که پژمان تصریح میکند که چیزی غیر از طرح سبز ساواک در مورد بازگرداندن سلطنت هاشمی به عراق است. بعد از کودتای ۱۹۵۸ مطرح میشود، ولی پژمان در ادامه نامه خود یک بازگشتی به گذشته دارد، به سال ۱۳۳۶ و در آنجا میگوید که جلسهای برگزار میشود در آنجا مسئولان ساواک به سرهنگ پاشایی ماموریت میدهند که درواقع طرحی برای حفظ استقلال و یکپارچگی لبنان در برابر وحدت عراق یعنی همان پان عربیسم و جلب دوستی ایران تهیه کند.
وی افزود: ولی طرحی در سال ۱۹۵۷ متفاوت با این بوده، که مسئلهاش ارتباط گرفتن با شیعیان لبنان بوده است. در کتاب «اثر انگشت ساواک» توضیحات مفصلی را در مورد این طرحی که برای لبنان اجرا میشده که چیزی غیر از طرحی است که مربوط به عراق بوده است، جزییاتی را مطرح میکند.
آریان راد بیان کرد: به هر حال از مجموعه این صحبتها به نظر میرسد که صدر با حمایتهایی طبق همین طرحهایی که وجود داشته است، به لبنان اعزام شده اما بعداً تغییر و تحولاتی در تیم ساواک اتفاق میافتد که البته خود صدر هم حاضر به دریافت حمایت مالی نبوده است. نامهای از پرویز اتابکی موجود است که این نامه یک نامه شخصی است که به سرهنگ پاشایی نوشته شده است؛ در آنجا صحبت میکند که هر چه حمید ناصری خواسته به صدر پول بدهد او قبول نمیکند و در واقع راضی به این نمیشود که حمایت مالی مستقیم از ساواک دریافت کند.
کتاب گرفتار شتابزدگی است
حمید قزوینی، پژوهشگر تاریخ و منتقد چهارمین سخنران این نشست بود که بحث خود را با اشاره به منابع کتاب آغاز کرد و گفت: من سعی کردم در مورد منابع شفاهی که آرش رئیسینژاد در کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» استفاده کرده است، تامل کنم. منابع شفاهی مورداستفاده در یک اثر باید خصوصیاتی داشته باشد. راوی از نزدیک باید با چیزی که روایت میکند ارتباط داشته باشد، امکان راستیآزمایی وجود داشته باشد، مغرضانه نباشد و از همه مهمتر اینکه خود پژوهشگر باید آگاهی به محیط داشته باشد.
وی افزود: مشکل کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» این است که گرفتار شتابزدگی و سرعت است و ارجاعدهیها از دقت و تمرکز کافی برخوردار نیست. در مقدمه آمده است که با ربابه صدر، دختر امام موسی صدر مصاحبه کردم، در حالیکه این فرد خواهر امام موسی صدر است. مهمتر اینکه حتی در چاپ چهارم نیز این اشتباه تصحیح نشده و همچنان اصلاح نشده باقی مانده است.
وی بیان کرد: آرش رئیسینژاد به اسناد ساواک بسیار اعتماد کرده است. او بسیاری از اسناد را صحیح فرض کرده و از کنار آن گذشته است. این در حالی است که اسناد ساواک با یک اهدافی تهیه شده است. نویسنده روش استفاده از اسناد را شرح نمیدهد و صرف ادعای ساواک کافی نیست. ادعاهای بدون منبع در کتاب بسیار زیاد است. مثلاً در کتاب آمده است؛ «بروجردی میخواست صدر را به ایتالیا بفرستد»، اما این ادعا منبع ندارد. نویسنده از کتاب «عزت شیعه» موارد متعددی را نقل میکند اما نمیدانیم این نقلها از قول چه کسی روایت شده است. در این کتاب عبارت «روایت صدر» آورده شده است که نمیدانیم «روایت صدر» سایت است یا کتاب. یا در کتاب آمده است که «صدر در عاملیه فارسی تدریس میکند» این در حالی است که در هیچ منبعی این موضوع مطرح نشده است.
این منتقد گفت: در کتاب ذیل حمایت مارونیها از صدر آمده است: «آنها ساختمان بزرگی برای صدر در بیروت خریدند» خواننده متوجه نمیشود این ادعا از کجا و بر اساس کدام سند مطرح میشود. نویسنده از پشتیبانی بروجردی از صدر بدون منبع سخن میگوید. عجیب است که آرش رئیسینژاد در کاری اینچنین بزرگ به همه چیز اعتماد کرده است و به دنبال دقیق بودن گفتهها و اسناد نرفته است.
رئیسینژاد آغازگر لبنانپژوهی است
مهدی فیروزان، مدیرعامل سابق موسسه شهر کتاب و خواهرزاده امام موسی صدر نیز گفت: من با یک فاصله از گفتههای دو محقق و منتقد دیگر به کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» نگاه میکنم. من به عنوان خواننده این کتاب و به عنوان کسی که با بسیاری از کتابهای این حوزه آشنا هستم، میخواهم به کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» نگاه کنم. تمام نکات خبر از یک اتفاق و تذکر مهم میدهد. اینکه مسائل لبنان آنقدر پیچیده است و اسناد معتبر و غیرمعتبر و سره و ناسره وجود دارد که یک گروه تحقیق نیاز است تا در این مورد پژوهش کند.
وی افزود: این اطلاعات به تصمیمسازان میگوید که لبنان یک پدیده جدید نیست و قدیمی است. از دوره صفویه، از سعدی تا سفرنامه ناصرخسرو لبنان همواره عمق عاطفی و استراتژیک بوده است. توجه به لبنان مسئلهای قدیمی است که از زمان پهلوی اول شروع شد و در پهلوی دوم با عنایت ویژه شخص اول مملکت دنبال شد. چرا این منطقه یک خطر بزرگ برای ایران است؟ اندیشمندان علوم انسانی میگویند لبنان از جنبههای مختلف باید مورد مطالعه قرار بگیرد.
فیروزان بیان کرد: من از کتاب آرش رئیسینژاد میآموزم که مسئله لبنان فقط مسئله سیاستگذاران نیست بلکه بسیاری از مطالب ریشه فرهنگی دارد. اینقدر نقل قول و روایت در اسناد ساواک و غیراسناد ساواک وجود دارد که راستیآزمایی این اسناد به گروه تحقیق نیاز دارد تا با بررسی دقیق این اسناد بتوانیم منافع و برنامه آینده ایران را تدوین کنیم. آرش رئیسینژاد آغازگر لبنانپژوهی است که اینهمه اطلاعات را جمعآوری کرده است. من در کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» حشو و زوائد ندیدم و فقط دیتا و اطلاعات دیدم. نویسنده در کتاب دخالت نکرده است.
هدفم نور انداختن به زوایای تاریک تاریخ است
در پایان آرش رئیسینژاد به اظهارات منتقدان به اختصار پاسخ داد و گفت: کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» حتماً اشکالاتی دارد. من مجبور شدم ۳۵ هزار کلمه را حذف کنم تا کتاب به انگلیسی به چاپ برسد. یکی از مهمترین تهمتهایی که به من زده میشد این بود که چرا در مورد روابط شاه صحبت کردی. من هدفی به جز نور انداختن به زوایای تاریک تاریخ نداشتم. در ظواهر امر سیاست منطقهای شاه به نوعی شبیه دوره کنونی بود ولی دلایل و پیامدهای متفاوتی داشت. نوشتن این کتاب به جز شر برای من و زندگی من نداشت. من در کتاب بسیار از مصدر «ادعا کردن» استفاده کردهام.
رئیسینژاد افزود: همه این اسناد باید در کتاب بیاید تا خواننده بداند تشکیلات سازمان امنیتی برخلاف اینکه فکر میکنیم، نقشی در سیاست داخلی داشت، نقش زیادی در سیاست خارجی داشته است. باید اسناد ساواک در این کتاب مورد توجه و استفاده قرار میگرفت. کتاب دیگری در دست نگارش دارم که امیدوارم به زودی به چاپ برسد و رفع ابهام شود. بله، برخی از نقدها را میپذیرم، قطعاً کتاب در روند ترجمه هم با کاستیهایی روبرو شده است. اگر به تنهایی امام موسی صدر بارها اشاره کردم، این اشاره نشان از تنهایی ایران هم دارد.
علی دهباشی نیز بعد از سخنرانی سخنرانان بیان کرد: امین آریان راد و حمید قزوینی خیلی منصفانه به نقد این اثر پرداختند و مشخص شد که جای یک ویراستار فنی در این کتاب خالی است. کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» آغاز کار نگاه کردن به این مسئله تاریکی است.
ایبنا
................ تجربهی زندگی دوباره ...............