کتاب «طنزیمات رولت روسی» نوشته فریور خراباتی که مروری بر تاریخ روسیه است به زبان طنز توسط انتشارات کتاب کوچه منتشر شد.

طنزیمات رولت روسی فریور خراباتی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، فریور خراباتی، نویسنده و روزنامه‌نگار، از عاشقان فرهنگ و ادبیات روسیه است و تلاش کرده با نوشتن «طنزیمات رولت روسی» مروری داشته باشد بر تاریخ روسیه تا ادای دینی باشد، بر مردم شریف این کشور که در طور تاریخ رنج کشیدند اما ایستادند و سر خم نکردند.

او در مقدمه کتابش می‌نویسد:

«روسیه کشوری که در شمال ایران قرار دارد. همسایه‌ی خاکی دیروز و همسایه‌ی آبی امروز! اگر همین قدر از روسیه می‌دانید، خواندن این کتاب به شما توصیه می‌شود. اگر می‌دانید لنین و نیکلای دوم و پتر کبیر که بودند و چه کردند، باز هم خواندن این کتاب را به شما توصیه می‌کنم!»

این طنزپرداز اثرش را با توضیحی درباره قوم «وارگ» آغاز می‌کند و بعد به سرگذشت فرمانروایان این کشور می‌پردازد و در نهایت، کتاب را با توصیف احوال گورباچف به پایان می‌رساند، البته یک منبع از اصطلاحات و کلیدواژه‌های کمونیسم هم دارد که در آن به توضیح ترکیب‌ها و اصطلاحاتی مانند «پلورتاریا»، «جنگ سرد»، «بورژوازی» و… می‌پردازد.

«نیکلای جونم ببخشید! دیگه باید بلند شید!»، «الکساندر دوم و گاهی مردم گناه هم دارند!»، «کاترین کبیر و طرح چندهمسری»، «پتر کبیر باش نه پتر کله‌کبیر» و… برخی از سرفصل‌های این اثر هستند که نویسنده در آنها به بررسی احوال حاکمان روسیه پرداخته است.

کتاب «طنزیمات رولت روسی» نوشته فریور خراباتی در 130صفحه و با قیمت 48هزار تومان توسط انتشارات کتاب کوچه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...