سیاستمدار بلندپروار یا ستمکار فریبکار؟ | الف


در تاریخ هر سرزمینی لحظه‌هایی هست که عواملی چند دست به دست هم داده و نقاط عطفی فراموش ناشدنی را می‌سازند که بعدها به عنوان نقطه‌ی عزیمت شکل گیری یک تحول، چرخش و برگشتگاهی تاریخی و یا رخدادی با تاثیرات پایدار محسوب می‌شوند. مجموعه کتابهای «چشم اندازهایی از تاریخ معاصر» که تا کنون پنج جلد از آن به همت نشر ققنوس منتشر شده است، آثاری هستند که با رویکردی موجز و پرداختی همه خوان، این نقاط عطف تاریخی (در قرن بیستم) را روایت و تحلیل می‌کنند.

تصفیه‌های گسترده استالینی

امروز اغلب مردم با نام استالین به عنوان یکی از بی‌رحم‌ترین دیکتاتورهای قرن بیستم آشنا هستند؛ اما شاید بسیاری ندانند در روزگاری که او بر صندلی رهبری حزب کمونیست شوروی تکیه زده بود، پاره‌ای چهره‌های نامدار دنیا، از فرهنگ، ادب و هنر گرفته تا سیاست و رسانه همانند، جورج برنارد شاو، ژان پل سارتر، پابلو نرودا، والتر دورانتی و.... او را مورد تایید و ستایش قرار می‌دادند. استالین چنان دچار توهم توطئه و بدبینی بیمارگونه نسبت به احتمال خیانت نزدیکانش بود که بسیاری از رفقا و هم حزبی‌های خود را به جوخه های مرگ سپرد و یا راهی اردوگاه‌های کار اجباری در سیبری کرد. از دیگر سو به واسطه سیاست‌های غلط اقتصادی چنان مردمان کشورش را درگیر فقر و قحطی کرده بود که در مدتی کوتاه ده‌ها هزار تن از مردم از گرسنگی جان دادند.

با این حال ستایش استالین حتی تا زمان بعد از مرگ او نیز وجود داشت تا اینکه در سال 1956 نیکیتا خروشچف در میان بهت حاضران در سخنرانی حزب کمونیست روسیه، استالین را به کشتار مخالفان و قتل ناعادلانه اعضای حکومت کرد.این سخنان نقطه آغاز انتقاداتی بود که نسبت به عملکرد و تصفیه‌های خونبار استالین از گوشه و کنار شوروی کمونیستی شنیده می‌شد. با بیرون آمدن ماه از پشت ابر رفته رفته برخی طرفداران استالین در غرب نیز تغییر موضع نشان دادند. برای نمونه پیتر سینگر (خواننده) درباره او گفت: خیال می‌کردم استالین مردی بلند پرواز است اما حالا فهمیدم که ستمکاری فریبکار بیش نیست!

سانسور و پروپاگاندای نظام مسلط بر شوروی درآن روزگار مانع از آن شده بود که اطلاعات دقیقی راجع به گستردگی و شدت این تصفیه‌های خونبار استالینی وجود داشته باشد. اما پس از سخنرانی خروشچف تا اندازه اندکی امکان پرداختن به آن به وجود آمد. با این حال وسعت و عمق مسئله پس از فروپاشی نظام کمونیستی روشن شد. پاره‌ای اسناد محرمانه منتشرشدند و با پرتوهایی که به این ماجرا تابیدن گرفت ،ابعاد هولناکش روشن شد.

پنجمین کتاب از مجموعه چشم اندازهای تاریخ معاصر جهان با عنوان «تصفیه‌های گسترده استالینی» به همین ماجرا می‌پردازد که بی‌گمان یکی از نقاط عطف در تاریخ روسیه شناخته می‌شود با تاثیراتی که تا امروز پایدار مانده است.

چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان: تصفیه‌های گسترده استالینی»، مؤلفان تحلیل‌های گوناگونی درباره دوران استبدادی استالین در اتحاد شوروی و تأثیر پایدار رژیم او بر جهان امروزی ارائه می‌کند.

کتاب از سه بخش تشکیل شده است. بخش نخست کتاب به زمینه‌های تاریخی شکل گیری این تصفیه‌ها پرداخته است که بلافاصله بعد از انقلاب اکتبر آغاز شده بود. تصفیه‌های پیش از رهبری استالین، متاثر از وضعیت داخلی و درراستای مهارکردن نیروهای ضد انقلاب بود. اما تصفیه‌های دوران قدرت گرفتن استالین نتیجه اعمال سیاست انقلاب ازبالا توسط او بود که در خود حزب نیز مخالفان بسیاری داشت، اما کسی جرات بازگویی آنرا نداشت و مهمتر از همه آنکه در اینجا برخی ازانقلابیون که در حکومت نیز حضورداشتند متهم به خیانت شده و به کام مرگ می‌رفتند.

در ادامه کتاب نوشته‌هایی (دیدگاه‌هایی) درباره مصایب برنامه پنج‌ساله استالین برای دهقانان، بازجویی‌های همراه با شکنجه در تصفیه‌ها، محاکمه پزشکان متهم به توطئه و نهایتا محکوم شدن تصفیه‌های استالین توسط جانشین او می‌خوانیم.

در بخش دوم کتاب مباحث پیرامونی تصفیه‌های گسترده استالینی بررسی شده است. دیدگاه اول این بخش تصفیه را از منظر واکنشی منطقی به فساد حزب کمونیست ارزیابی کرده است. در دیدگاه دوم گفته شده که تصفیه ابزاری در دست استالین برای تثبیت بی‌رحمانه قدرت بود. دیدگاه سوم تصفیه را نتیجه نابخردانه بدگمانی (پارانویا) استالین می‌داند.

دیدگاه چهارم به میزان کشته‌های دوران حکومت استالین پرداخته و به کم برآورد شدن آنها نظردارد و معتقد است استالین مسئول مرگ بیش از ۲۰ میلیون بوده. دیدگاه پنجم به مبالغه در همین زمینه پرداخته و دردیدگاه بعدی تاکید می‌شود که استالین جنایات کمتری از هیتلر مرتکب شده بود. همچنین موضوع اهریمنی تر بودن جنایات هیتلر در قیاس با استالین دیدگاهی است که یکی دیگر از نویسندگان این کتاب مطرح کرده است. دو فصل یا دیدگاه پایانی بخش دوم به بحث محبوبیت استالین اختصاص یافته است. یکی از نویسندگان از منظر حسرت خواری مردم برای آن روزگار هنوز استالین را محبوب دانسته و دیگری از منظر انتقاداتی که به حکومت او وارد بوده نتیجه گرفته استالین در روسیه امروز محبوبیتی ندارد.

بخش سوم کتاب به انعکاس روایت‌های شخصی اختصاص یافته است. در دیدگاه اول به یاد روسیه شوروی دوران استالین نوشته شده‌است، نوه آلکساندر سولژنیتسس از تجربیات پدر بزرگش در گولاک می‌گوید. در دیدگاه دوم روایت دختری روس از دوران کودکی‌اش در دوران وحشت استالین را می‌خوانیم. در دیدگاه سوم نیکیتا خروشچف به تقبیح استالین و تصفیه‌های او از دریچه بیان خاطراتش می‌پردازد. دیدگاه چهارم به دادگاه رودلف اسلانسکی، یکی از جان به دربرده‌های دادگاه‌های نمایشی استالین پرداخته‌است و نهایتا در دیدگاه پنجم خاطره زنی جوان از گولاگ و اردوگاه‌های کار اجباری شوروی روایت شده است.

در پایان باید به این نکته نیز اشاره داشت که ویراستار کوشیده ترکیب دیدگاه‌های مطرح شده توسط نویسندگانشان به دور از یک‌سو نگری و بازتاب دهنده جنبه‌های مختلف این چشم انداز تاریخی باشد. فهرست اصطلاحات و گاهشماری اتفاقات و سرانجام معرفی منابع برای مطالعات بیشتر و تکمیلی از دیگر ویژگی‌های قابل اشاره کتاب حاضر است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...