شماره چهارم «بهین‌نامه» ویژه مهدی حمیدی شیرازی منتشر شد.

«بهین‌نامه» ویژه مهدی حمیدی شیرازی

به گزارش ایسنا، دفتر چهارم فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی «بهین‌نامه» که دبیران تحریریه آن فرح نیازکار و کوروش کمالی‌ سروستانی هستند و در شیراز منتشر می‌شود، در پنج بخش به معرفی دکتر مهدی حمیدی شیرازی و نقد و بررسی آثار او پرداخته است.

این شماره با این مطالب همراه است:  «گاه‌شمار زندگی مهدی حمیدی شیرازی و نیز حمیدی شیرازی به روایت دیگر آثار» فاطمه علیزاده، «شعر در خدمت عاشقی از تبار مجنون و فرهاد؛ نگاهی به شعر استاد دکتر حمیدی!» از  اصغر دادبه، «گردآورنده یکی از نخستین گلچین‌های داستان کوتاه فارسی» نوشته حسن میرعابدینی،  «ادبیات غنایی و بازتاب گسترده آن در دو اثر برجستـه ملی و میهنی» از مهدی ماحوزی، «مهدی حمیدی شیرازی و نحله شـعری «سخن»» نوشته کامیار عابدی، «اینجا، حالا و من! یادداشتی درباره شعر دکتر مهدی حمیدی شیرازی» نوشته نسرین فقیه ملک مرزبان، «منظـومه بت‌شـکن بابل، مهدی حمیدی شیرازی، بوطیقای دگرناپذیری» از کاوه بهبهانی، «روش تقطیع در عروض جدید، راه پایان دادن به مناقشات عروضی» نوشته علی‌اصغر قهرمانی مقبل، «شرحی بر جامعه‌شناسی تاریخی جدال حمیدی ـ نیما» از شروین وکیلی، «پیرهن و بی‌پیرهنی در شعر حمیدی شیرازی» نوشته محمدعلی همایون کاتوزیان، «اهداف و کاربردهای تمثیل در ساختار شعری دکتر حمیدی» از مصطفی عرفانی، «نقد و بررسی کتاب «شعر در عصر قاجار» نوشته دکتر حمیدی شیرازی» از مسعود کوهستانی‌نژاد، «ایستاده بر اسلوب خویش» نوشته جعفر مؤید شیرازی، «معلم راستگو، شاعری متفکر» از منوچهر صدوقی سها،  «دو سفر علمی دکتر حمیدی به شیراز» نوشته منصور رستگار فسایی، «یاد یاران" از دکتر ایرج پارسی‌نژاد و روایاتی از محمدرضا شفیعی کدکنی،  سعید نفیسی،  محمدعلی اسلامی ندوشن، فریدون توللی، محمدامین ریاحی،  مظاهر مصفا،  غلامحسین یوسفی، عبدالحسین زرین‌کوب و سیدکریم امیری فیروزکوهی.

در قسمتی از بخش نخست به قلم فرح نیازکار، صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول نشریه آمده است: «چهل و پنج پگاه از طلوع‌گاهِ بهار در سال 1293 خورشیدی در شیراز می‌گذشت که مهدی حمیدی شیرازی زاده شد؛ تا سال‌های دور، در لبخندهایی پنهان، در شیار چروکیده چهره، آرامش حضور، ذوق تأمل، تدبیر بخردانه، وارستگی و آراستگی درون و آفرینش نغز، چهره در چهرۀ هستی؛ ستوار و نستوه، به عرصه جهانِ شعر و ادب و هنر پای بگذارد و تکاپوی معنا را در زیست خویش و در بافت کلام و سخن تجربه کند.

در خلق آثار شاعرانه، رمانتیک و واقع‌گرایانه، در بافتی سنتی و کلاسیک، از سویی نقش‌نمایِ تاریخی بود که فرصت عمر در آن سپری می‌نمود؛ چنان‌که از تار و پودش زاده شد و از دیگر سوی، بازتاب همگرایی عاطفه، تخیّل و آرزومندهایی که در ذهن خویش می‌پرورانید؛ چندان‌که بازنمودِ این رویکرد گردید... با این همه؛ روزگاران او، روزگاران جنبش‌هایی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری بود؛ روزگاران اندیشه‌هایی که یکدیگر را برنمی‌تابیدند و بازتابش، جدال و منازعه‌هایی بود که هر یک از سرِ باورمندی، ایمان و امید به فردای دیرپای ادبیات این سرزمین داشتند. جدال گریزپای نو و کهنه که در سویی از آن مهدی حمیدی، فریدون توللی، شهریار و رهی معیری حضور داشتند و در دیگر سوی آن نیما، شاملو، اخوان ثالث و... .

این همه ما را بر آن داشت تا با فرصت بازخوانی دیگری از آثار او، به نقد و کنکاش و شناخت بیشتری از وی و آثارش دست یابیم».

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...