• 23 بهمن 1402

    10-کتاب-درباره-علل-وقوع-انقلاب-57-فرزاد-نعمتی

    دولت در ایران، فراتر از طبقات بوده و میل و سلیقه حاکمان است که «قانون» نام می‌گرفته است... به‌واسطه خودکامگی فزاینده شاه و تحقیر آمال سیاسی نخبگان دولتی و طبقه سرمایه‌دار و متوسط جدید، فرصتی برای مشارکت معنی‌دار آنان وجود نداشت... انقلاب نه به‌دلیل توسعه بیش از حد و نه به‌علت توسعه‌نیافتگی، بلکه به‌سبب توسعه ناموزون رخ داد... اعتماد شاه به برخورداری از حمایت الهی یکی از سرچشمه‌های قدرت روانی شاه بوده است... شاه، ایرانیان را دچار غربتی وجودی کرده بود و آنان در خانه خود در تبعید به سر می‌بردند ...

Loading
به مزاحت نگفتم این گفتار/ هزل بگذار و جد از او بردار... گلستان سعدی آکنده از این مثال‌هاست که برخی خنده‌دار است و برخی نه. هیچ‌کدام اما مستهجن نیستند و در آن نشانی از ناسزای ناموسی و... نیست؛ برخلاف خیلی‌های دیگر. مثلاً در مولانا اینها دیده می‌شود. بنگرید به داستان خر و کنیز... عبید زاکانی، ناقد اجتماعی بود و خیلی از شعرهایش نیز مستهجن... از نظر کرمر، هجویه‌سرایی را باید واکنشی به جو شریعت‌زده و استبداد سیاسی دانست... به پاسبان وسط راه، نیمه شب چه بگویم؟/ من ادیب، به یک لات بی‌ادب چه بگویم؟/مرا ...
گویا ترین كلام‌ برای توصيف‌ ماهيت‌ كوتاه‌ مدت‌ جامعه ايران‌ اصطلاح‌ «خانه كلنگی» است‌... معماری اين‌ ساختمان‌ها و يا طراحی داخلی آنها بنابر آخرين‌ مد و پسند روز كهنه‌ شده‌ است‌. بنابراين‌ به‌ جای نوسازی آن‌ خانه‌ يا هر بنای ديگر و افزودن‌ بر سرمايه مادی موجود، كل‌ آن‌ ساختمان‌ به‌ دست‌ مالک يا خريدار ويران‌ می‌شود... ما عمدتا فکر می‌کنیم ما اصلاح گر هستیم و قبلی ها سنتی و البته نفر بعدی هم همینطور فکر می‌کند و این یعنی هیچ روندی تداوم نخواهد داشت ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...