«بخارا»ی نوروزی با تصویری از خلیل ملکی منتشر شد.

 به گزارش ایسنا، شماره جدید این مجله با «دیباچه» محمدرضا شفیعی کدکنی آغاز می‌شود و در ادامه با «سودای مشروعیت در حکومت» نوشته محمدعلی موحد و «بلای آسمانی یا زمینی؟» سیدمصطفی محقق داماد  همراه است.

بخارا  خلیل ملکی

در بخش اندیشه این شماره نیز مطلبی از ژاله آموزگار با عنوان «جایگاه والای خِرَد» منتشر شده است.
  
در بخش یادنامه ابوالقاسم لاهوتی هم این مطالب درج شده است: «لاهوتیِ کرمانشاهی» از  محمدرضا شفیعی کدکنی و  «حکایت ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان روسی» نوشته سیسیلیا بانو لاهوتی با ترجمه زینب یونسی.
«تغییر جایگاه شاعران در تاریخ ادبیات ـ فروغ فرخزاد» از  مسعود جعفری جزی، «داستان داستان‌نویسی» نوشته حسن میرعابدینی و «کوته‌گویه» نوشته بهاءالدین خرمشاهی از دیگر مطالب «بخارا»ی نوروزی هستند.

در بخش یادنامه خلیل ملکی نیز این مطالب درج شده است: «خاندان خلیل ملکی» از هوشنگ ساعدلو،  «با خلیل ملکی، در واپسین سال‌های زندگی‌اش» نوشته داریوش آشوری،  «خلیل ملکی و مسئله آدم غیرعادی» از همایون کاتوزیان،  «خلیل ملکی و انشعاب ۱۳۲۶ از حزب توده» نوشته انور خامه‌ای،  «قضیه انشعاب و خلیل ملکی» از جلال آل‌ احمد، «گزارشی شب خلیل ملکی»،  «مردانه ایستاد» از  عبدالله انوار،  «انسانی واقع‌گرا، بر پایه اصول» نوشته همایون کاتوزیان، «عقلانیت، اعتدال و توجه به توازن قوا» نوشته هرمز همایون‌پور، «میراث خلیل ملکی» از سعید محبی، «یک نام و دو تاریخ» نوشته فرزانه ابراهیم‌زاده، «نامه‌ای از خلیل ملکی به دکتر محمد مصدق» و  «نامه نوروز ملکی»  

«یادداشت‌های ادبی و تاریخی» نوشته ابوالفضل خطیبی، «مردی از تبار باران» (گفت‌وگو با استاد سایه درباره استاد شفیعی کدکنی) از معصومه امیرخانلو، «آویزه‌ها» از میلاد عظیمی و  «سایه‌سار» نوشته سایه اقتصادی‌نیا دیگر مطالب این شماره هستند.  

«ادبیات نجات‌بخش انسان عصر حاضر است» از پریسا نظری، «در حواشی کتاب در ایران» از محمود آموزگار و «زمین‌لرزه مهیب شیراز» نوشته چارلز جیمز ویلس با ترجمه شفق سعد  هم در «بخارا»ی نوروز منتشر شده‌اند.

بخش دیگر این شمار به «شب نلسون ماندلا و ایران»  اختصاص دارد که با این مطالب همراه است: «گزارش شب نلسون ماندلا و ایران» از پریسا احدیان، «پیام‌آور صلح، دوستی و خردورزی» نوشتن سیدکاظم موسوی بجنوردی،  «خصلت آشتی‌خویی نلسون ماندلا» از هادی خانیکی، «عشق در سیاست» از محمدجواد کاشی، «منشور آزادی آفریقای جنوبی» سیدعلی محمودی و «عوامل شکل‌دهنده شخصیت ماندلا» جاوید قربان اوغلی.  

 در بخش مسائل امروز «زندگی به وقت مرگ‌اندیشی» نوشته سرگه بارسقیان، در بخش تاجیکستان، «کتاب‌ها و نشریاتی از تاجیکستان» از مسعود عرفانیان و در بخش تاریخ هنر، «پژوهش در پیش‌زمینه‌های زیبایی ذهنی» از بهمن بازرگانی منتشر شده است.   

«از چشمه خورشید» از  هاشم رجب‌زاده، «یادداشت‌های نسخه‌نویس» نوشته بابک زمانی، «اوراق سنگین» عمادالدین شیخ‌الحکمایی و  «یادداشت‌های یک کتابدار»  نوشته یزدان منصوریان هم در این شماره از مجله منتشر شده است.   

در بخش یاد و یادبود هم این مطالب را می‌خوانیم: «وکیل مدافع صادق هدایت» از  مهدی به‌خیال و «ادای دین به یک کارگزار فرهنگی» از حسن یوسفی اشکوری.   

در بخش معرفی کتاب نیز این مطالب درج شده است: «تنیده ز دل» از مصطفی حسینی، «جامی به روایت الگار» از  مسعود فرهمندفر، «همایون‌نامه» نوشته ترانه مسکوب و «این تنفر نیست، وحشت است» از پریسا فرد. گزارش شب‌های بخارا و صبح پنجشنبه‌های بخارا در سال ۱۳۹۸  از پریسا احدیان دیگر مطالب «بخارا»ی نوروزی است.

شماره ۱۳۶ مجله «بخارا» با سردبیری علی دهباشی  در ۵۷۶ صفحه عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...